داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

نقاب انتقام 22

ولی من چیکار کنم که شوهرت تو رو ازم گزفته . -عزیزم چقدر خوشم میاد و لذت می برم که تو هم حسادت می کنی تو که خودت می دونی رابطه من و اون یک رابطه دکوریه . حتی اگه دوست داشته باشی من از او جدا میشم -نه عزیزم فعلا به همین صورت بمون -منتظرت باشم ;/; یه دستی رو شکمم کشیدم واحساس کردم درد خیلی کمی دارم و شاید بتونم یه خورده تحمل کنم -سها به شرطی میام که زیاد رو من فشار نیاری . باشه ;/; -هرچی تو بگی . ولی این قدر نازک نارنجی نباش . ساطور که نخوردی . ولی باشه . تو که می دونی چقدر دوستت دارم .. با خودم گفتم تو کسی هستی که جز خودت هیشکی رو نمی تونی دوست داشته باشی . فقط عاشق خودتی . یه آدم خود خواه که هیچی توی این دنیای خاکی برات ارزش نداره جز خودت . پاشدم رفتم اون جا … بازم خودشو خوشگل کرده بود . خوشگل که بود ولی طوری خودشو ساخته بود که مثل اون دفعه از شب اول عروسی خودش با منم قشنگ تر شده بود . چقدر یه زن می تونه با این کاراش یک مردو فریب بده . من دلم نمی خواست دیگه گول ظاهر و حرفای فریبنده اشو بخورم . اونم زنی رو که با هر کی که از راه رسیده لاسیده . با یه لباس خواب خوشگل توری که اندامشو اون زیر به خوبی نشون می داد و یه شورت و سوتین طرح دار مشکی اون زیر تنش کرده بود بهم نزدیک شد و خودش دگمه های  پیر هنمو باز کرد و شروع کرد به در آوردن کمر بند و شلوار از پام . -ببینم سها جون من اینجا نیومدم که سلام علیک نکرده لخت شم برم حموم -اولا کی گفته الان می خوای بری حموم در ثانی آدم که با یه زن عاشق که ساعتها منتظرت بوده و این جور بر نامه ریخته به این صورت  حرف نمی زنه و ثالثا یک خبر خوب و سور پرایز جالب برات دارم .. می خوای بشنوی ;/; نمی دونستم در مورد چی داره حرف می زنه . من و اون که با هم کار خاصی نداشتیم که اون واسم سور پرایز داشته باشه . اون چه سور پرایزی می تونست واسم داشته باشه . در هر حال بد نبود که بشنوم چی میگه -فقط سهراب باید بهم قول بدی که امروز بیشتر مال من باشی . اگه خودت نمی تونی کاری بکنی من کاملا آماده ام و می تونم جور تو رو بکشم . مثل اون دفعه . ولی حس می کنم که باید حالت خیلی بهتر باشه .. و حالا اون خبری رو که می خواستم بهت بدم .. سمیر دستگیر شده . اونو به جرم مواد مخدر گرفتن .. من کاری کردم که اونو بگیرن .. سر در نمی آوردم . سمیر چه ربطی به مواد مخدر داشت . اون که نمی دونست من از رابطه اون و سمیر مطلعم . آیا هراسی نداشت از این که من در این مورد ازش سوالی بکنم ;/; -ببینم سها خبر خوبی بهم دادی ولی تو که سمیر رو نمی شناختی .. چی شد ;/;یهو باهات پسر خاله شد ;/; تو کاری کردی که اونو بگیرن . یه لحظه رنگش پرید ولی خیلی زو د بر خودش مسلط شد . -سهراب جون آدم که نمی تونه همه چی رو در جا بگه .. راستش اون از بستگان دور ماست . از زمانی که یه دختر مجرد بودم دنباله منو داشت و تا از دواج اول و همین دوم هم همیشه همین طور بوده . من که اصلا بهش رو نمی دادم و یه سلام علیک خشک و خالی رو هم به زور باهاش انجام می دادم . از اونایی که دودمان بقیه رو به باد میدن نفرت دارم . وقتی هم اون کارو با عزیز ترین کس زندگیم یعنی تو انجام داد بهش گفتم سها این دیگه آخرش بود . باید هر جوری شده دمشو قیچی کنم .. یه جورایی اونو دادم دم مامورین -چرا اون دفعه در مورد اون این اطلاعاتو بهم ندادی -عزیزم می دادم که چی بشه .. ازم بخوای که دقیقا بگم کیه و کجاست ;/; اون وقت واسه خودت دردسر درست کنی ;/; و جای اون بری زندون ;/; تو خودت خوب می دونی که چقدر برای من عزیزی و من چقدر دوستت دارم . بدون تو یه لحظه هم نمی تونم زندگی کنم .. ……سهای کثافت با همون لهجه و تکیه کلامهای اون روز ها ی با من بودن و اوایل از دواج داشت باهام صحبت می کرد . نمی دونستم شایدم یه مشکل روانی داشت که خودشم از اون بی خبر بود . پس با این حساب خانوم خانوما هم باید یه جورایی با این باند قاچاق ارتباط داشته باشه وگرنه این سمیر به این سادگیها نبایستی گیر میفتاده . واقعا این زن عجب نا جوانمردیه و صفت پستی رو در خودش به نهایت رسونده .. واسه این که منم با فیلمش شریک شم و تو ذوقش نزنم و بتونم کارمو پیش ببرم خیلی آروم بهش گفتم عزیزم اگه بدونی با این کارت چقدر خوشحالم کردی . نمی دونی چقدر به خودم می بالم که یک زن تا این حد برام فداکاری می کنه .. -عزیزم تو که خیلی مهربون و خوش تیپ هستی و یه بار هم اومدی کمکم ولی اون شوهر اول نامردمو بگو که زشت هم بود هیچی ادعاش هم می شد و کاری به روزم آورد که جز جدایی چاره دیگه ای نداشتیم .. دوباره خونمو به جوش آورده بود . نزدیک بود دستمو ببرم بالا و بذارم زیر گوشش ولی شیطونو لعنت کردم . لختم کرد و فقط شورتمو گذاشت پام بمونه که اونو با هیجان روی تخت از پام در آره .  سعی کردم بر اعصابم مسلط شم تا برای سکس با این زن حقه باز و دروغگو خودمو آماده کنم … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها