داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

نقاب انتقام 60

حالا یه خورده خسته ای بگیر بخواب .. -ببینم پرستار نمیاد ;/; -یه پرستار اینا هاش پیشته .. ولی چرا میاد هر دو ساعت در میون شاید بیاد . می ترسی بیاد و من و تو رو توی بغل هم ببینه ;/; دوست داری بهش بگم قبل از این که بیاد داخل در بزنه یا یه یالله بگه -کبکت خروس می خونه ها -چرا که نخونه سهراب جون وقتی که مرغ چاق و چله و سر حال خودمو می بینم .-دختر اون بهشته آروم کجا و این بهشته کجا . -چیه اون یکی رو بیشتر دوست داشتی ;/; دلت می خواد سفت و سخت باشم ;/; -نه همین جوری همون جوری هر جوری که باشی واسم از همه بهتری .. دلم می خواد بازم داد بزنم فریاد بزنم که تو بهشته بهشتی منی .. باورم نمیشه این تویی که نزدیک منی .. ..این کیه که نیمه شبی واسم زنگ می زنه ;/; یه شماره ناشناس بود .. -ولش کن سهراب اصلا نگیرش .. حتما عشق قدیمته . مثل این که به دلش برات شده بود .. لعنتی خودش بود .-الو سهراب حالت چطوره .. به جون تو قسم اصلا نمی خواستم این طور شه . چرا گوشی رو نمی گیری .. می خواستم جوابشو ندم ولی باید حالشو می گرفتم . باید نقشه مو پیاده می کردم . البته هنوز طرح خاصی برای اجرای نقشه ام نداشتم فقط هدفم نابودی و به خاک سیاه نشوندن اون بود . -سهراب جوابشو نده .. انگشتمو جلو بینی ام گرفته از بهشته خواستم که ساکت بمونه . نگاهمو از رو صورت بهشته بر داشتم تا خشم و ناراحتی اونو نبینم -سهراب اون لعنتی اینجاست ;/; بد مخمصه ای گیر افتاده بودم ..اگه  دست خودم بود سرسها داد می کشیدم و اصلا گوشی رو نمی گرفتم ولی مجبور بودم اعتدالو رعایت کنم . -سها واقعا خجالت آوره .. این جوری ادعا می کردی دوستم داری ;/; . پس تو می خواستی اونی رو که عاشقشم بکشی ;/; تو از عشق چی می دونی . تو حتی راضی به مرگ منم بودی و شدی .. -نههههههه من دوستت دارم . بمیرم برات .. اونایی که این اشتباهو کردن دستور دادم همه شونو سر به نیست کنن . همین حالا سر مرز افغانستان رد پاشونو گرفتن . -سها اگه بهشته رو می کشتن به اونا پاداش می دادی . -من برای بر داشتن مزاحم از سر راه خودم حتی خودمو به کشتن میدم -منو چی .. -نه .. سهراب فقط تو رو نه .. یادم نرفته چطور خودتو واسه من به خطر انداختی .. بهم اهمیت دادی .. -سها تو هنوز نمی دونی عشق چیه .. به هوس اسم عشقو دادی -من دوستت دارم . باهام بازی نکن . من بدون تو می میرم .. خونم به جوش اومده بود . می خواستم بگم برو بمیر .. یه لحظه نگام افتاد به بهشته . سرشو به علامت تاسف تکون می داد . صدای سها رو به خوبی از گوشی می شنید . نصفه شبی صدا قوی شده بود .-سهراب هر کی سرت بلا آورده من می کشمش . -منم هر کی رو که سر بهشته بلا بیاره می کشمش . اینو تو گوشت فرو کن .. این یه تیکه رو که گفتم به صورت بهشته و چشاش یه نگاهی انداختم . نتونست جلو لبخند خودشو بگیره . خیلی خوشش اومده بود. برای اولین بار در این چند دقیقه ای که با سها حرف می زدم یه ماچ برام فرستاد . خودمم نفهمیدم که چه جوری با این هرزه هوسباز مدعی عاشق بودن خداحافظی کردم ولی وقتی گوشی رو قطع کردم بهشته در جا از جاش بلند شد و با خشم اومد بالا سرم . -ببینم بهش می گفتی بیاد امشب من و تو رو از تنهایی در بیاره ;/; چیه واسش صرف نداشت ;/; نمی تونست … بر شیطون لعنت بازم زبونمو داری باز می کنی ها -بهشته اون دفعه هم بهت گفتم . هیچ اینو می دونی وقتی که عصبانی میشی خوشگل تر هم میشی .. ببین دیدی که من چطور تهدیدش کردم و تو رو پیشش بالا بردم . -ولی می ترسم . می ترسم که دوباره گولت بزنه .. -از وقتی که با تو آشنا شدم  و اصلا بهتره بگم از وقتی که ازش جدا شدم اون حتی یک بار هم نتونسته فریبم بده . این نشون میده که هنوز درکم نکردی . هنوز نتونستی بفهمی که این لغزش من نا خواسته بوده . من هر گز نخواستم و نمی خوام که به عشق پاک و مقدسمون خیانت کنم . خواهش می کنم کمکم کن . نذار این لحظه های شیرین ما با تلخکامی عوض شه -سهراب فدات شم . من می خوام تو فقط مال من باشی . من واست می میرم . تو داشتی خودتو واسه من به کشتن می دادی .. از این بالاتر چی می تونه باشه .. ولی حسادت هم بد دردیه . -عزیزم از پهلو صورتتو به صورتم بچسبون .. چقدر دلم می خواد سرتو بذاری رو سینه ام -سهراب من دیوونه میشم اگه اون قاتلو اینجا ببینم -نه اون اینجا نمیاد . می ترسه بیاد . احتیاط می کنه . -اون دوستت داره . من می دونم عاشقته . درسته که هرزه و هوسبازه ولی حس می کنم علاقه اش نباید از روی کم آوردن  در مقابل من باشه و این که بخواد روی منو کم کنه . فکر کنم  اون جوری که خودت گفتی قبل از آشنایی با من یه آشنایی مجددی با اون داشتی .. -ببینم حافظه ات این جور مواقع خوب کار می کنه ها . -یه عاشق باید کلاهشو خوب نگه داشته باشه تا باد نبردش . …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها