داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

نقاب انتقام 49

نمی دونستم به کی و به چی پناه ببرم . دلم گرفته بود . اصلا دوست نداشتم از خونه برم بیرون . به تلفن ها که اصلا جواب نمی دادم . همه رو قطع کرده بودم . خیلی دلم می خواست بدونم که اون داره چیکار می کنه . به چی فکر می کنه . نا امیدش کرده بودم . چقدر عمر خوشبختی من کوتاه بود .. یه دوروزی  می گذشت که از خونه بیرون نیومده بودم . یه بعد از ظهری دیدم در می زنند . وقتی تصویر آدم پشت درو دیدم تعجب کردم . باورم نمی شد اون باشه .. بهشته من بود .. فکرشو نمی کردم که اون اینجا پیداش شه .. صورتش خشمگین نشون می داد . حدس زدم که باید پلیس آورده باشه که دستگیرم کنن . ولی دور و برش کسی رو ندیده بودم . ممکنم بود مخفی شده باشن تا من در نرم .. درو بازکردم .. نیومد تو .. باید یه خبرایی باشه .. واسم مهم نبود . از همه چی بدم اومده بود . در باز شد و اونو دیدم که یه گوشه ای وایساده .. هیچی هم نمیگه . سرشو انداخته بود پایین .. راستش  هم دوست داشتم برم زندان و هم این که می دونستم اونجا غمهام زیاد تر میشه .. باز آزادی این حسنو داره که می تونی برای فرار از غم یه تلاشی بکنی -ببینم آدم دزدا این دور و برا نیستن ;/; -همون منو دستگیر کنن کافیه . من اصلا اونا رو به اسم نمی شناسم .. تو باید همون دو روز پیش تحویلم می دادی ;/; نگاهی پر از درد و اخم بهم انداخت و گفت منظورت چیه -مگه مامور نیاوردی دستگیرم کنن –تو خودت الان در بد ترین زندانها هستی و این برات از هر زجری بالاتره و حقته که همین جور زجر بکشی . فکر کردی من کی هستم ;/;  که  بدی رو با بدی جواب بدم . خیلی بد بختی سهراب ;/; -نمیای داخل ;/; -برای چی ;/; مزاحم تو وعشقت ببخشید همسر سابقت بشم که تو می خوای انتقام بگیری ;/; -بهشته بیا تو درو ببند بیا داخل -این بار می خوای خودت منوبدزدی ;/; وارد خونه شد و درو بست . -هر کاری دوست داری انجام بده تو که بد ترین بلاها رو سرم آوردی . اسم خودتو میذاری مرد ;/; -من که برات توضیح دادم .. -چرا توضیح قشنگی بود . یه داستان واقعی که دل سنگو آب می کرد .. اما دل بهشته دیگه آهنی شده .. تو چطور تونستی بغلم بزنی بهم بگی دوستم داری بهم بگی دین و دنیای توام . بهم بگی با تو خورشید و  روشن تر می بینم و گلها رو قشنگ تر .. اون وقت بری یه زن دیگه رو بغل بزنی و هر کاری که دلت خواست باهاش بکنی . به این بهونه که اون همسر سابقته که می خوای ازش انتقام بگیری . به من بگو تو از کی می خوای و می خواستی انتقام بگیری ;/; از من ;/; من چه بدی در حق تو کردم . چرا منو این جوری سوزوندی ;/; اگه من این کارو در حق تو می کردم چه حالی می شدی . تو اولین عشقم بودی .. عشقی که در تصورات خودم مقدس تر و پاک تر از هر چیزی در این دنیا می دونستم . من پول و ثروت تو رو نمی خواستم من خود تو رو می خواستم . تو تقدس عشقو در آغوش یکی دیگه به لجن کشیدی ..-من که برات توضیح دادم -تو چی رو تو ضیح دادی . این که رویاهای منو خراب کردی . این که با احساسات من بازی کردی -باور کن بعد از آشنایی با تو در اون مورد مجبور شدم . اون تهدیدم کرد .. به  عزیزانم که تنهام گذاشتن قسم که مجبور شدم گفتن تو رو می کشن ..-اوخ چه ایثار گری .. اون وقت خودت اومدی منو کشتی .. آره ;/; کاش همونا منو می کشتند و به دست اونی که حس می کردم بهم زندگی داده کشته نمی شدم . چرا با من این کارو کردی سهراب .. تو اصلا وجدان داری  ;/; من چه جوری می تونم با خودم کنار بیام . تو منو تباه کردی . نابودم کردی . تو منو از بین بردی ..من دیگه نمی تونم پیش خودم سر بلند کنم . عذاب می کشم . تو اصلا احساس داری ;/; عاطفه داری ;/; چرا با من بازی کردی ;/; چرا عذابم دادی ;/; چرا منو کشتی .. دونستم که  عشق من در قلبش تبدیل به نفرت شده . نمی تونه با موضوع خیانت من کنار بیاد .. -راستی راستی وقتی که داشتی این کارو می کردی از خودت خجالت نکشیدی ;/; -چرا بهشته خیلی خجالت کشیدم . خیلی از خودم بدم اومده بود -پشیمون نیستی ;/; توبه کنی شاید قبول شه -مسخره ام نکن .. نه بهشته . من قیمت سنگینی براش پرداختم . اصلا پشیمون نیستم -قربون آدم راستگو .-گفتم مسخره ام نکن . نمی پرسی واسه چی پشیمون نیستم ;/; -خب حضرت آقا کیف کردند با همسر سابقشون .. می خواستی یه صیغه موقت هم بخونی واسه شما آقایون که راه بازه . -بهشته اگه من اون روز از این کار طفره می رفتم و بلایی سرت میومد عذابی که می کشیدم بیشتر از این عذابی بود که حالا می کشم .. من تو رو نکشتم بهشته من خودمو کشتم . من نمی خواستم پست باشم . نمی خواستم بد باشم . خوشحالم که تو رو زنده می بینم .. باشه هر جور دوست داری فکر کن .. نمیشه به زور کسی رو مجبور کرد که گذشت داشته باشه . من هنوزم دوستت دارم بیشتر از قبل عاشقتم . چون برات جنگیدم . با اونایی که خیلی خطرناک بودند و برای تو با خود تو هم دارم می جنگم . این از همه شون سخت تره . برو تنهام بذار . با همه اینا با همه دردی که می کشم و می دونم مقصر نیستم بازم ازت معذرت می خوام ولی هیچوقت بهت نمیگم گذشت داشته باشی . کسی مجبور نیست از حق خودش گذشت کنه .. برات آرزو می کنم که یه روزی عاشق کسی بشی که مثل من بد نباشه .. -خیلی بدی سهراب چقدر راحت حرف می زنی . …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها