داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

گایش خواهرزن

داستانم بر میگرده به بیست سال پیش که قبل از ازدواج با زنم بشدت عاشق خواهرش بودم که سه سال از من بزرگتر بود و عجب بدن سکسی و خوشکلی داشت خیلی هم شهوتی بود هربار که خانجمن سکسی کیر تو کس پیدا میشد آب کیر ما روتا یه هفته خشک می کرد . ضمن اینکه دورسینه هاش یه رنگ خاصی داشت و بطرز زیبایی برجسته بو د اونوقتها ما چند بار باهم سکس مقعدی حتی جلو داشتیم و اون بارها مواقع خلوت بودن خونه می اومد و حسابی بهم حال میداد تا اینکه براش خواستگار اومد و چون از من بزرگتر بود و اصرار خانواده اش ازدواج کرد ما دیگه ارتباطمون قطع شد ولی منو تشویق کرد با خواهرش دوست بشم که اتفاق روز گار با هاش ازدواج هم کردم ولی هیچ وقت لذت سکس نادیا رو نمیداد . خلاصه از ازدواجم با نسرین چهار سال گذشته بود که باتفاق برای یه عروسی دعوت شدیم و قرار بود اونا و برادرشون بیان اینجا و از خونه ما بریم تالار عروسی که اتفاقا عصر باشوهرش دعواش شد واون نیومد من تمام عصر تو حیاط خودمو سرگرم کردم و اونها تو خونه آرایش کردن تا غروب شد و حرکت کردیم به تالار که رسیدیم و از ماشین پیاده شد اندام سکسی اش رو نگاه کردم حالم بد شد و اون با لوندی خاصی منوبیشتر تحریک کرد . نیم ساعت نگذشته بود که اومد پیشم و گفت سری طلاشو تو خونه ما جا گذاشته و میخواد باهاش پز بده ازم خواست براش بیارم منم گفتم خودتم بیا باهم بریم که قبول کرد . با نسرین و برادرشون صحبت کرد و اونها اونجا موندن و ما بسرعت برق برگشتیم خونه . من تو ماشین جلو در موندم و به اون گفتم بره بالا طلاهاشو بیاره زود بیاد ولی دستم رو کشید وگفت بیا کارت دارم خلاصه تو خونه که رفتیم همون تو هال کنار مبل ها ازم خواست زیپ لباسشو باز کنم که بره دستشویی. من هم رفتم اشپزخانه که چیزی بخورم دیدم لخت جلوم وایستاده و اندام لختشو به رخم می کشید من دیگه تحمل نکردم کشیدمش رو اوپن و تمام بدنشو غرق بوسه کردم هر لحظه شهوتش بیشتر میشد واه و ناله اش بلندشده بود و می گفت سردم شده گرمم کن. شلوارمو در اورد شروع کرد به ساک زدن و تعریف کردن از کیرم و اینکه چه کمر محکمی داشتم …اینکه خوش بحال نسرین که چه کیری میخوره و گله از بیحالی شوهرش که ماهی یکبار اونهم دودقیقه بیشتر نمی تونه تا چشم بازکردیم ده دقیقه بود داشتم تو کسش تلمبه میزدم و اون اساسی حال میکرد اونقدر ابش اومده بود که روی میز نهار خوری پیدا بود از بس عجله داشتیم هول شده بودم داشت ابم میومد که کیرمو در اورد شروع کرد به ساک زدن و گفت ابتو تو کسم نریزی جلو گیری نکردم که من داشتم ارضا میشدم و کلی اب منی ریخت رو صورتش و همش رو خورد . سریع رفت دستشوی صورتشو شست و ارایشش رو درست کرد و طلاهاش رو هم اورد و برگشتیم تالار که داشتن شام میخوردن . من که شارژم تموم شده بود و اونهم بیحال حسابی تابلو بودیم ولی نسرین بروی خودش نیاورد تازه شب که برگشتیم یه بار هم اونوگاییدم.

نوشته: بهزاد

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها