داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فاطی خواهرزن حشری

سلام دوستان من این داستان رو مینویسم هر کی میخاد باور کنه هر کی میخاد نه. ولی اونای که فوش میدن خودشونم نمیدونن چرا فوش میدم این سایت واسه حال کردن شماست دیگه راست و دروغ چه فرقی داره. بریم سر اصل مطلب
من یه خواهر زن دارم که حدود ۴۸ سالشه خیلی توپر و سفت هستش زیاد خوشگل نیست ولی بدن خوبی داره اسمش فاطی هستش حدود ۱۰ سال از من بزرگتره من هیچ‌وقت تو فکر کردن این خواهر زنم نبودم اصلا فکرشو نمیکردم که اینجوری باشه خلاصه هر جا مهمونی دعوت بودیم هر جا مینشستم میومد بغل دستم خودشو بهم می‌چسباند و بهم حال کوچیک میداد تا اینکه خانمم باردار شد و یه شب اومد خونه ما خوابید شانسش ما داشتیم اتاقای دیگه رو تعمیر میکردیم و فقط یه اتاق بود واسه خوابیدن و همه چی شب که خوابیدیم خواهر زنم وسط من و زنم خوابید البته یه کم دور تر تازه داشت چشاشم گرم میشد که حس کردم خواهر زنم داره نزدیک میشه بهم ولی خودمو زدم به خواب که آروم اومد بغل من زیر پتوی من و آروم لبشو گذاشت رو لبم نفسام تند شد داشت قلبم می‌ستاد بعد لبمو می‌بوسید دیگه من هم دستمو گذاشتم رو کونش و یه کم فشار دادم آه بلندی کشید و گفت فرید بیا بریم بیرون ، یواش بلند شدیم یکی یکی رفتیم تو یکی از اتاقای بالا که داشتیم تعمیر میکردیم رسیدیم بالا بدون هیچ معطلی شلوار جافیمو کشید پایین و کیرمو گذاشت تو دهنش و ساک میزد گفت قربون کیر گنده ت برم چند ساله تو کف کیرتم و هی بازم ساک میزد بعد کف اتاق یه موکت پهن کرد و خودشو لخت کرد و خوابید و پاهاشو باز کرد کوسشو دیدم چشاشم پرید رو سرم عجب کوسی داشت خیلی تپل بود و لیزر هم کرده بود حسابی صاف صاف بود من هم رفتم جلو دهنمو گذاشتم رو کوسش و داشتم کوس تپلشو میخوردم که کوسش حسابی خیس و لیز شد و گفت فرید جون زود باش بکن کیر گنده تو بزار تو کوسم ولی من اصلا دوس نداشتم از خوردن کوسش صرف نظر کنم همینجوری کوسشو میخوردم خدایی کوسش خیلی تپل و خوشمزه بود بدون یه ذره بوی بد بعد یه کم دیگه که کوسشو لیس زدم پاهاشو بهم پیچوند و ارضا شد من هم دست به کیر شدم و کیرمو آروم گذاشتم تو کوسش یه نفس خیلی عمیق کشید و مثل مرده افتاد به پشت من هم آروم آروم تلمبه میزدم و پاهاش کمرمو راهنمایی میکرد و فشار میداد تو کوسش بعد یه بیست دقیقه داشت آبم میومد متوجه شد گفت آبتو کامل بریز تو کوسم من هم راستش ترسیده یهو زود کیرمو دراوردم و ریختم رو شکمش گفت احمق مگه نگفتم بریز تو من که اصلا حال حرف زدن نداشتم فقط نگاه میکردم بعد آب کیرمو با دست سر داد تو کوسشو با دست میکرد تو کوسش و دستاش و لیس میزد الان دو ساله دارم میکنمش
به خدا میدونم کار بدیه ولی تازه خیلی دیره . اگه خوشتون اومد داستان کوس دادن همین خواهر زنم با دختر بیوه شو براتون میگم.
باتشکر فرید

نوشته: فرید

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها