داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

گایش بیوه شارژی

من دانشجویه رشته مکانیکم توی شهر بومهن من چون خونمون کرج بود و رفت امد مشکل یه خونه اجاره کردم هرشب میرفتم و با ماشین چرخ میزدم که یه شب رفتم تو یه پاساژ دیدم که یه خانومی هی میره اینور تونور بدون مقصد بو یکم امار بازی کردیم که دیدم رف بیرون منتظر تاکسی سریع ماشینو روشن کردم رفتم دنبالش سوار شد اولش خوب بود زنگ میزد حرف میزدیم بعد معلوم شد که بیوست 2بار بهم گفت که میشه برام شارژ بگیری 1بار براش گرفتم که فهمیدم میخواد بتیقه که به فکر افتادم و گفتم باید بکنمش خلاصه حرف سکس انداختم وسط اونو گفت باشه اما شرط داره باید پول بدی منم که تاحالا به کس پول نداده بودم و نخواهم داد.گفتم باشه شب ساعت 9 رفتم دنبالش اوردمش شام هم درست کرده بودم باهم خوردیم بعد شرو کردم(البته چون میخواستم دهنشو سرویس کنم 1قرس خوردم 1کاندوم تخیریم خریدم )شروع کردم به خوردنشو این حرفا که شهوتش زده بود بالا هی میگفت بکن توش اما من تو خماری نگه میداشتمش نیم ساعتی خوردمش که کردم توش چند بار تلمبه زدم که دیدم داره میلرزه فهمیدم ارظا داره میشه تو همون حالت سرعت تلمبه زدنمو بردم بالا دهنش داشت سرویس میشد خیلی تنگ بود از اید بیوه تازهای بی تجربه بود خلاصه قرص کاره خودشو داشت میکرد اصلا احساس این که بخوام ارضا بشم و نداشتم گفتم برگرد به حالت سگی که بکنم تو کونش اولش ممانعت کرد اما کردم داشتم جرش میدادم کخ یهو از پشت دراوردم کردم جلو که اشک تو چشش جمع شد هی تلمبه زدم که شد 1ساعت سکس اعتراض میکرد که چرا ابت نمیاد منم هیچ اهمیتی بهش نمیدادم که شد 1:30 داشت کم کم ارضا میشدم دیدم هنوز کافی نیست هی تلمبه میزدم میدیدم داره ابم میاد نگه میداشم که میگفت چرا میگفتم خسته شدم که شد 2 ساعت دیدم که واقعا دارم ارضا میشم در اوردم کردم تو کونش که صدای جیقش داشت کرم میکرد چندتا تلمبه زدم دیدم ابم داره میاد که آوردم بیرون نذاشتم ابم خارج شه کاندومو در اوردم یواشکی کردم تو کسش بازم چنتا تلمبه زدم ریختم توش داشت گریه میگرد که دیدیم از کیفش سریع قرص در اورد خورد داشتم میبردمش خونش که گفت حالا پولمو بده که بهش کفتم الان که همراهم ندارم شماره کارت بذه بهت کارت به کارت کنم که داد فرداش بهش زنگ زدم خوشحال شد اما وقتی بهش گفتم که هیچ وقت احساس نکن که با یه شارژ2 هزارتومنی داری یکرو میچاپی اشتباه میکنی که داشت گریش میگرفت گفتم که برو احساس نکن که خیلی زرنگی همین همیشه دست بالای دست هست .

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها