سلام به همه این اولین داستانی هست که مینویسم و تازه وارد انجمن کیر تو کس شدم
اسمم شایان هست و 19 ساله هستم این داستان مال 18 سالگیمه پوستم سفید هست و قد 179-180 و از اونجایی که اهل ورزش بودم و ژنتیکی خوش اندام
داستان از اونجا شروع میشه که هر از گاهی اوبم میزنه بالا و من دلم میخواد کون بدم اما ی 5-6 باری بیشتر نشده
این سری میخواستم هم گروهی بدم هم اینکه اگه شد کسی بیاد که ساپورت کنه که خوب ملتفی شد اخرش میگم چرا
توی تلگرام گروه ها و چت های گی رو پیام دادم و یکی اومد و اول اینکه فقط خودش میخواست اما گفتم نه فقط گروهی با کلی منت که حالا بزار ببینم رفیقام اصلا پسر میکنن و اینا گفت اره 3 نفریم گفتم که سالم هستن؟ و اینکه عکس کیر هرسه رو ببینم چقدره
فرستاد و دو تاشون خوب بود یکیشون تو عکس خوب نیوفتاده بود گفتم کوچیه ولی اوکی
فردا شب جمعه قرار شد برم خودمو یک ساعت قبل اینا شستم و دیشبش هم که حموم رفته بودم و با تیغ صاف کردم. قرارمون جلو ی پارک بود زمستون هم بود سرد منم ی شلوار لی تنگ ی تی شرت استین کوتاه با سوییشرت پوشیده بودم.رون و پاهام سرد شده بود خیلی منتظرشون موندم زنگ زدم گفتم سر کار گداشتی که گفت نه ترافیک و اینا بلاخره اومدن سوار شدم و 3 نفر بیشتر تو ماشین نبودن خونشون هم یجا هایی پایین شهر بود نسبتا و پیاده شدیم و رفتم تو و دیدم که بعله دوستان مجردی روی هم 7 نفر هستن منم نه چیزی گفتم نه هیچی نمیدونستم جریان چیه و اینا نرفتمم بپرسم گفتم حتما بقیشون پسر نمیکنن یا چمیدونم میخوان دختری چیزی بیارن و فقط من نیستم.
اونجا هم کلی طولش دادن ی عده رفتن خرید کنن و یمشتی کباب و منقل به راه کنن و اینا خلاصه توی اون مدت منم ساکت کونم تکیه داده بودم به بخاری یجا تا اینکه رفتن تو اتاق و اومدن بیرون گفتن بچه برو ببین عمو چیکارت داره. اینو گفت حشرم زد بالا و بالاتر گفتم اوکی فقط جهت اطمینان یبار دیگه خودم بشورم و رفتم بعدش
برد منو طرف پشت بوم ی اتاق بود گفتم سرده که گفت نترس حالا گرمت میشه کشید پایین منم ی قلاده مال بچگی های سگم بود شسته بودم پوشیده بودم اینو دید ذوق کرد و دیدم این یکی که فرستادن از هم کوچیکتره واقعا 10 سانت بزور میشد و یکم ساک زدم بعد داگی شدم تف انداخت و اصلا بدون هیچ مقدمه کرد تو اولش ی درد خیلی خیلی کمی داشت که حتی احساسش نکردم گفتم که بریزه لاش و دو سه مین بیشتر طول نکشید که اومد بعد نفر بعدی اومد اون بزرگ تر بود گفت که یکمم عرق خوردم دندونم درد میکرده اشکال نداره؟ گفتم نه بیا و اینم کرد نفر بعدی اومد منو دمرو خوابوند و کرد یکم کیرش 18 اینا بود و قطور تر بعد برگردوندم خودمو گفتم هفتی بده بالا بکنه که اومد بکنه گفتم یواش تر همه چیم تکون خورد…اینم رفت و اونی که باهاش اشنا شده بودم اومد و گفتمش مگه نگفتی 3 نفر گفت اشکال نداره بیشتر اوردم برات (با شخصیت بودن اما تیریپ لات داشتن وسطاش هم به شوخی قمه اورده بود که کجا میخوای بری) خود اون که اشنا شده بودم باهاش اسمشو میزارم علی گفت کون نمیکنه و دیگه هی تمام مدت بالا سرم نشسته بود و اونا یکی یکی میومدن میکردن اینم هی کرم میریخت موبالیمو میگرفت اهنگاش میزاشت و شماره اینای خودش پاک میکرد و اذیت میکرد منم دمرو خوابیده بودم همشون تقریبا تو اون پوزیشن میکردن منم خسته شده بودم واقعا هم از گردن هم از کونم
اون دوستش که گفت عرق زدمو اینا (رضا) اومد گفت تنظیم کن دو نفری گفتم نه نمیتونم علی گفت مگه خودت تو چت نمیگفتی؟ گفتم من گوه خوردم علی گفت بزار توش بره ها اینام بی توجه اومدن برن که هرکاری کردن اون یکی رفیقش که رو من بود بلد نبود لنگاشون هم توهم میرفت نمیتونستن و کنسل شد
خلاصه همینطور که میکردن خودمم گفتم دو سه تا فیلم بگیرم و گرفتم و همینجور کیرشو درمیاورد میکرد تو چند بار این کارو کرد دیگه بقدری گشاد شده بودم که وقتی درش میاورد صدای برداشتن چوب پنبه از بطری میداد تموم که شد دیدم خیلی گشاد شدم و اب اینا همه جام ریخته و یکی دو نفر هم ریختن توش و از سوراخم داره اب کرمی میاد رفتم یکم خودمو شستم و برگشتم گفت ینفر مونده کجا میخوای بری گفتم نه خستمه و اینا خلاصه راضی نشد گفت برو عمو مرتضی منتظرته تو حموم گفتم حموم؟ نه فقط تو اتاق اگه میخواد خلاصه اومدش بالا دیاورد دیدم این کیرش 20 سانت “حدقل” هست و کلفتی 4 سانت اینا گفتمش یا خدا علی گفت این همونه که میگفتی کوچیکه ها…
مال این بلند هم نمیشد مثل کمر خودم سفت بود و دیر هم ابش میومد گفت ساک بزن ساک زدم میکرد ته حلقم منم بهترین ساکی رو که میتونستم زدم براش که علی گفت انصافا تو باید دختر میشدی این همه دختر ما زدیم زمین یکی مث تو ساک نزد
بعد کی بلاخره بلند شد و گفت بخواب هلم داد دمرو دوباره اومد همینکه کرد توم هوا داخل سوراخم بود و گوزیدم که اونام چیزی به رو خودشون نیاوردن چون هوا پیچیدن بخاطر دخول عادیه
حالا مگه ین ارضا میشد گفتم نمیتونم یهو میکرد ته داشتم جیغ میزدم جلو دهمنو گرفت علی گفت یواش تر ی چند جا هم میپرسید مثلا تو که پسری چرا کون کیدی خجالت نمیکشی گفتم خوب دختر بود که الان به شماها نمیدادم گفت یبار تا ته کن دوباره من جر میخوردم انگار که کیرش از پست میرسید به سر کیرم اگار دارن فشارش میدن تا اینکه گفتم لا پایی بزن
اینقدر داشت لاپایی میزد که لا پام قرمز شد هنوز هم ابش نیومد و خلاصه گفت نمیاد و جمع کردیم بریم رفتیم سر سفره اینا نشسته بودن کلی تعارف کردن کباب و عرق گفتم نه فقط یکم چیپس خوردم و گفتم پول گفت پوله چی؟ دبه دراورد منم که ساده چمیدونم چجوری باید پولو کی بگم و اینا رفیقش گفت دیگه رفاقتی بود منم گفتم باشه ولی حداقل اسنپ رو حساب کنید و اسنپ گرفتن و رفتم خونه شام زدم و خسته خسته حتی نتونستم جق بزنم
فردا صبه بیدار شدم راه میرفتم اختیار نداشتم میگوزیدم حس میکردم هنوز گشادی رو .چند بار هم دولا شدم عکس گرفتم دیدم هنوز گشاده ولی صدمه ندیده
ممنون که وقتتون رو گذاشتید
از اونجایی که بین راست و دروغ بودن داستان ها حرف هست بگم که من دلیل ندارم بخوام دو ساعت دروغ بنویسم و شما هم دلیلی ندارید باور کنید پس suit yourself with it
نوشته: شایان