داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

من 16 ساله و زن 40 ساله

سلام.اسم من امیره 35 سالمه قدم 190 و وزنم 93 کیلو.داستانی که میخوام بگم برمیگرده به سال 76 وقتی 15 سالم بود.خونوادم از نظر مالی ضعیف بودن و مجبور بودم کنار درس خوندن کار هم بکنم.تو یه مغازه کار میکردم و از اونجا که صاحب مغازه بهم اعتماد کامل داشت و من هم بهش خیانت نمیکردم همیشه منو تو مغازه میذاشت و خودش میرفت.تقریبا سه ماه گذشت که یه زن میانسال اومد تو محلمون.خیلی جیگر بود راه که میرفت لمبر های کونش بالا و پایین میشد و از جلو هم ممه هاش خودنمایی میکردن.صورت گوشتی و بدن چاقی داشت.قدش 168 بود(بعدا که آشنا شدیم ازش پرسیدم)روز ها گذشت تا اینکه مامانم بهم گفت این زنه یک ساله طلاق گرفته و این خونه رو با مهریش گرفته.
یه روز تو مغازه بودم که یهو فریده (اسم زنه)اومد تو مغازه.بهم گفت یه بسته صابون واسم بذار که حالم داره از تنم بهم میخوره.کیرم یهو شق شد و فهمیدم تنش میخاره خلاصه یه جور که متوجه کیرم نشه رفتم واسش آوردم و بهش دادم پولو ازش گرفتم و گفت فدات و رفت.اون شب همش به این حرفش فکر میکردم و یه بار جق زدم. روز ها گذشت و اون بارها اومد مغازه و کیرمو شق کرد و رفت تا اینکه.یه روز ظهر که داشتم از مغازه برمیگشتم یهو جلوم سبز شد و گفت آقاپسر میخوام غذا درست کنم دستم نمیرسه ماهیتابرو بیارم تو که قدت بلنده بیا و واسم بیارش. من هم از خدام بود و قبول کردم و رفتم کوچه خلوت بود و کسی ندید.رفتم تو خونش و گفتم ماهیتابه کجاست دستمو گرفت (وای دستش خیلی داغ و سکسی بود )و برد تو آشپزخونه و نشونم داد منم واسش آوردم.معلوم بود فقط میخواسته منو بکشونه تو خونه چون ماهیتابش همچین هم بالا نبود و دست خودش بهش میرسید.آقا از خونش در اومدم و رفتم خونمون.
روز بعد اومد مغازه و گفت راستی دیروز از یادم رفت تشکر کنم حالا که اینجوری شده باید کاری کنم که دیر تشکر کردنم جبران شه.گفتم چیکار میخوای بکنی گفت به نظرت یه جوون 16 17 ساله چی میخواد.گفتم نمیدونم گفت تو خیلی گاگولی دوستات تا حالا ده بار منو دسمالی کردن. اینو که گفت یهو خشکم زد.گفت چیه پس افتادی. گفتم نه فقط تعجب کردم.گفت امروز میخوام از این پاستوریزه بودن درت بیارم و بهت یه حال حسابی بدم اینو گفت و رفت کارم تموم شد و از مغازه در اومدم تو راه خونه بودم که باز خفتم کرد و کشوندم تو خونش .قلبم داشت از جا کنده میشد و فکر اینکه تا چند دقیقه دیگه میکنمش دیوونم میکرد.اومد رو پام نشست و گفت از بین دوستات من تو رو انتخاب کردم چون پسر خوب و مهربونی هستی بهش گفتم داره دیرم میشه مامانم اینا تو خونه منتظرمن.فریده گفت نترس یه چاخانی سرهم کن گولشون بزن. پا شد و دامنشو از پاش دراورد وای چه رونایی داشت بهم گفت تو هم لخت شو.پاشدم و شلوارمو درآوردم شورتمو که کشیدم پایین گفت واااای چه کیر کلفت و درازی داری. گفتم قابل شما رو نداره. زد زیر خنده.نشستم رو زمین و شروع کرد به ساک زدن عجب حالی میداد داشتم از حال میرفتم که گفت حالا نوبت توه. من هم اول از ممش شروع کردم با یه دستم یکیشونو میمالوندم و اون یکی ممشو میخوردم و از نوکشون گاز میگرفتم.گفت داری دیوونم میکنی برو سراغ اصل کاری.رفتم پایین و به کسش رسیدم واااااااااای چه بویی میداد عجب کس تپلی بود شروع کردم به لیسیدنش اقریبا 5 دقیقه خوردم و لیسیدم که بهم گفت پاشو برو کیفمو بیار منم پاشدم رفتم آوردمش از توش یه کاندوم درآورد و کشید رو کیرم حس خوبی داشت بهم گفت چرا نمیکنی.منم گفتم چشم هرچی تو بگی.کیرمو یواش دادم تو کسش و شروع کردم به تلمبه زدن اولش بلد نبودم اما بعد از چن لحظه یاد گرفتم صدای چالاپ چولوپش داشت دیوونم میکرد که یهو حس کردم روحم از بدنم داره خارج میشه و خودمو روش ولو کردم.بوسم کرد و گفت خیلی وقت بود کسی به کسم حال نداده بود.اینو گفت و پاشد رفت دسمال آورد و کیرمو تمیز کرد.لباسامونو پوشیدیم و بهم گفت بازم به ما سر بزن من گفتم از خدامه
خدافظی کردم و رفتم سمت خونمون رسیدم خونه یه کتک حسابی از مامانم خوردمو گرفتم خوابیدم. از اون روز به بعد هفته ای دو سه بار تا سال 80 میکردمش تا اینکه از اون محله رفت.
من هم ازدواج کردم و دوتا بچه دارم.
دیروز بعد از 15 سال دیدمش منو برد یه گوشه و از مشکلات زندگیش بهم گفت و از این گفت که دو هفتس از کارش اخراج شده.بوسش کردم و گفتم امیدوارم زندگیت بهتر بشه و رفتم.
برای زندگیش دعا کنید

نوشته: امیر

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها