داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس با زن ۳۷ ساله

سلام به همه دوستان
میرم سر اصل داستان
من چند ساله ازدواج کردم معمولا ادم شوخ طبعی هستم وبا همه شوخی میکنم یکی از اقوام زنم بامن اسمس بازی میکرد من جوابش رو میدادم تا اینکه یک روز بدون نییت اسمس که منظورش این بود که من میخوام دوست پسرت باشم رو فرستادم اونم جدی گرفت گفت یعنی چی من برای سربن کنی گفتم مثل دوتا رفیق قبول کرد تا اینکه رفتم تا باهش دست دادم بعد شروع شد یه روز رفتم خونشون تنها بود بغل دستش نشستم بوسش کردم شروع به چاخان کردن کردم یکم مخالفت کرد ولی روسری شو در اوردم مو شروع به بوس کردن ومالوندن شدیم بعد پاشودم رفتم چند باری .همین جوری باهم بودیدم که یه بار لختش کردم چون زنم خودم باربیه اونو که دیدم حالم میخواست بهم بخوره خیلی چربی اضافه داشت رونای چاق خلاصه بخودم نیوردم وحالمو کردم گذشت تا یه بار گفت دوستارم یه حال مشتی بکنیم گفتم باشه گفت فردا شوهرم رفت میگم بیا فرداشت رفتم بافاصله از خونشون وایستادم ترامودلم خورده بودم شوهرش رفت زنگ زدم جواب نداد رفتم در خونشون زنگ زد گفت بیا گفتم پشت درم درو باز کرد رفتم تو سرلوخت بود شروکردم به خوردن لباش گفت چه تا ظهر نه بچه ها میان نه شوهرم عجله نکن جارو پهن کرد لخت لخت شدیم وای با دقت کنه نگاه میکردم چی بود لامصب شروع به خوردن سینه های سایز 85 شدم دستمم فرستادم دم کسش با کمال تجبم انگشتام دوتایی راحت میرت تو باز باز بعد خوردن رو بردم پایین یکم بانافش بازی کردم تارسیدم دم کسش فهمیدم شوهرش که رفته اینم زود رفته بود دوش گرفته بود کسش صاف صاف تمیز و بی بو بولامسب شروع به خوردن کردم که دیدم داره اه نالش در میاد وبعد مدتی فقط میگفتم کیرتو میخوام من یکم توکف گزاشتمش و بعد کیرموفرو کردم تو کسش بودن هیچ دردری و جیغی چون سه تا بچه طبیعی زایمان کرده بود اوپن اوپن بود شروع به تلمبه زدن کردنم خیلی فاز میداد چشاش خمار خمار بود دیدم داره ابم میاد و نمیتونم کنترلش کنم گفتم چه کار کنم گفت بیار بریز رو دستمال بافشار خالی کردم تو دسمال بعدش گفت من هنوز میخوام رفتم شستمش اومدم دوباره شروع کردم این بار بازم ابم زود اومد تعجب میکردم چون وقتی بااین قد ترامادول بازنم حال میکردم حداقل نیم ساعت طول میکشید خلاصه پاشیدیم ماچ بوس لب گفت میای بریم خیابون یه کم کار دارم انجام بدیم گفتم بیا بریم خلاصه رفتیم و یه ساعتی بعد برگشتیم در خونه میخواستم خداحافظی کنم گفت بیا بریم کارت دارم خلاصه دوباره شروع شد ولی این بار بیشتر طول کشید واونم ابش اومد بیحال رو هم دراز کشیدیم
ازاون موقع اسمسه تا الام حداقل 4سال میگذره ومن اون حداقل 15بار باهم سکس کردیم ولی یه مدته میگه دیگه بسه وراضی نمیشه میگه جواب شوهرم رو خیلی بد میدم بد صحبت میکنم فقط تو جلوی چشممی میخوام تمومش کنم تا ازاین سخت تر نشده و من دارم اسرار میکنم کمش کن ولی قطعش نکن لطفا
اومیدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: آرش

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها