داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

جر دادن کس و کون زنِ خواننده مشهور شهر در شب احیاء

اسمم فرزاد هست و هیکل(ورزشکاری) و قد(۱۸۳) و قیافه خوبی دارم به نظر من آنچه که خانوم ها دنبالش هستند بیشتر اعتماد به نفس مرد مقابل هست البته پول هم خودتون می دونید به همه چی اولیت داره، خیلی از دوستام که همه چی شون خوبه ولی در زمینه کس کردن و دوست دختر پیدا کردن خیلی ضعیفن دلیلشم نداشتن اعتماد به نفس کافی هست، از بچگی خیلی در زمینه سکس فعال بودم از دستمالی کردن دخترا توی مهدکودک گرفته تا لاپایی دادن به بچه های محل و بچه های فامیل و غیره که بعد از ورود به دانشگاه طبیعتا تمرکزم فقط خدارو شکر روی دخترا بیشر شد و ماجرایی که می خوام براتون بنویسم یکی از سکس هایی هست که برام جالب و عجیب به نظر میومد و البته اگر دوستان به روایت های واقعی که می نویسم علاقه داشته باشند داستان های بعدی و موارد بعدی رو هم آپلود خواهم کرد

ماجرا از جایی شروع شد که من در یک مسئله اداری به مشکل خوردم و از دوستم ساسان کمک خواستم که آدم پرنفوذی بود و در بیشتر ادارات می تونست آشنا پیدا کنه اونم از شانس زود توی همون اداره یک خانومی آشنا پیدا کرد که گفت بری پیش این خانوم بگی از طرف فلانی اومدی کارتو حل می کنه ، فردای اون روز در وقت اداری یه تیپ باشخصیت زدم راهی اداره شدم وقتی وارد شدم گفتم با خانوم فلانی کار دارم که بعد یک خانوم حدودا ۳۴ ساله اومد قیافه ظاهری این خانوم با لباس اداری معمولی بود ولی با کون گنده و سینه های درشت و قدی نسبتا کوتاه‌ داشت که پسر هیزی مثل منو تحت تاثیر قرار میداد و حتما ارزش یکی دوبار کردنو داشت، با سلام و احوال پرسی مدارک منو برد بعد از مدتی با مدارک مهر شده برگشت و کلی حال داد منم تشکر کردم و گفتم امیدوارم فرصت بشه روزی جبران کنم البته همونجا دخترای جوونتری هم کار می کردن که اونا هم سکسی و حشری به نظر میرسیدن به هرحال بیخیال این موارد شدمو از اداره بیرون اومدم چند روز بعد از این ماجرا من که با دوستم ساسان حرف میزدم گفت یه زن به اسم سمیه رو داره حسابی از کس و کون می کنه گفتم خوب نوش جونت به من چه گفت همون اداره که رفتی و خانومه بهت کمک کرد نسبت فامیلی نزدیکی با این زنه داره و گویا از تو خوشش اومده میخواد باهات آشنا بشه منم که از خدا خواسته توی کونم عروسی بپا شد و گفتم باشه شمارمو بده حرف بزنیم

خلاصه این خانوم توی تلگرام پیام داد اسمشو پرسیدم فریبا بود و منم خودمو معرفی کردم و فریبا گفت وقتی اولین بار توی اداره دیدمتون یه حس خوبی بهتون داشتم و چند شبه که توی ذهنم هستید منم تشکر کردم و گفتم منم همینطور البته اون چیزی که بیشتر توی فکر من بود کون خوش فرم و ممه های سایز بزرگ فریبا بود بعد از کمی لاس زدن که احساس کردم کیرم داره شلوارمو جر میده گفتم برم سر اصل مطلب ببینم وضعیت چیه بهش پیام دادم قدتت و سایز سینه اینا چنده که که کار اون شب به سکس چت ختم شد، دنبال اولین موقعیت بودم که ببرم فریبا رو از کس و کون جر بدم که البته فریبا توی سکس چت گفت چنباری بیشتر از کون نداده و کسی هم که کرده کیرش کوچیک بوده که من توی دلم گفتم انشالله کیر بزرگ منو هم تجربه می کنی و به اندوخته هات اضافه میشه!

یه چندروزی گذشت تلفنی با فریبا در ارتباط بودیم هنوز فرصت و مکان جور نشده بود که شب احیا شد دوستم ساسان زنگ زد گفت امشب سمیه شوهرشو به بهانه احیاء پیچونده تو هم اگر به فریبا بگی احتمالا اونم امشب بتونه همراه سمیه بیاد، تازه من اونجا متوجه شدم که فریبا شوهر داره خلاصه منم به فریبا پیام دادم که من دارم امشب میرم خونه دوستم ساسان اگه دوست داری تو هم بیا که بعد از چند دقیقه دیدم فریبا پیام داد آخه من باید هماهنگ کنم با شوهرم با وجود اینکه اولین بار بود در مورد شوهرش حرف میزد من به روش نیاوردم گفتم باشه خبر بده تا منم برنامه بریزم بعده یک ساعت فریبا پیام داد که حل شد داریم میاییم منم که کیرم یهو شروع کرد به نیم خیز شدن زود پریدم حموم و دوش گرفتم و کمی به خودم رسیدم و راهی خونه ساسان شدم و منتظر دخترا بودیم که زنگ در زده شد همین که فریبا و سمیه وارد شدن من واقعا کیرم در کسری از ثانیه آمپر چسبوند لامصب خیلی خوشگل شده بود فریبا اصلا با اون چیزی که توی اداره دیدم زمین تا آسمان فرق کرده بود حالا نمی دونم چه جوری با این وضعیت به بهانه شب احیاء اومده بودن بیرون که بماند، سمیه هم که من قبلا فقط کوس و کونشو از گوشی دوستم دیده بودم خوب مالی بود برای خودش ولی یکم از فریبا توپل تر بود، همگی روی مبل نشستیم و کمی حرف زدیم ساسان که گویا با دیدن فریبا بیشتر هم تحریک شده بود زود دست سمیه رو گرفت برد توی اتاق خواب و در کسری از ثانیه صدای آه و اوهشون فضا رو پر کرد منم پاشدم یه آهنگ باز کردم تا فریبا خجالت نکشه و از یخچال یه عرق دست ساز پیدا کردم و آوردم باهم خوردیم که فریبا یکم مست کرد شروع کرد در مورد ناراحتی هاش از شوهرش تعریف کردن که شوهرش هی با دخترا ارتباط برقرار می کنه و چندین بار مچشو گرفته و این اولین باری هست که شب از خونه بیرون مونده و کمی هم عذاب وجدان داشت که من با کمی حرف زدن و دلداری دادن بغلش کردم بوی ادکلنش خیلی محشر بود منو بیشتر از مشروب مست کرد شروع کردم به مالیدن دستش و بوس کردن لباش اولش نمی خواست لب توی لب شه که یکم بعد گرم شد و خودش شروع کرد لبای منو خوردن منم رفته رفته شکمشو نوازش می کردم و بعد دستمو که روی سینه هاش گذاشتم دیدم عجب سینه سفت و ورزشکاری داره که با کلی قربون صدقه از روی سوتین شروع کردم به خوردن سینه هاش که خودش سوتین رو باز کرد تا من راحتتر کبود کنم ممه هاشو، فقط وقتی گردنشو می خواستم بخورم گفت مواظب باش شوهرم تیزه میفهمه که منم بیخیال گار گرفتن و وحشی بازی شدم، همینطور که پیش میرفتیم من دستمو انداخنم لای پاهاش و دیدم حسابی کسش آب انداخته بهش با سر اشاره کردم کیرمو ساک بزنه خودش تلاش کرد کمبرندمو باز کنه گفت زورم نمیرسه من خودم کمربندمو باز کردم و شلوارمو تا زانو پایین دادم فریبا از روی شرت کیرمو لمس کرد و یه واو گفت که اون موقع تازه فهمید چه بلایی قراره امشب سرش بیاد، کیر من حدودا ۱۹ سانتر هست اگر روی فرم باشه ۲۰ هم میرسه لباشو که گذاشت روی کلاهک کیرم یه حس خوشحالی و پیروزی وصف ناپذیری بهم دست داد بهش گفتم سعی کن تا ته بخوریش که اونم گفت کیر به این بزرگی رو نمیشه تا ته خورد که همون که داشت حرف میزد کلشو گرفتم تا ته کیرمو فشار دادم توی دهنش یه اوقی زد و گفت دیوونه چیکار می کنی منم گفتم دیدی می تونی ادامه بده و اونم تلاشش رو کرد و کمی تندتر برام ساک زد که گفتم تخمامم رو هم برام بخور که شروع کرد به لیس زدن و مکیدن تخمام بعد بهش گفتم دراز بکش به پشت من بیام روت کسانی که اهل فن هستنمی دونن که کسی که برای باره اول می کنی و براش وقت گذاشتی و زحمت کشیدی تا مخشو بزنی چه کیفی داره، کمی به کله کیرم تف زدم و کیرمو مالیدم روی کسش تازه یادم افتاد که بهتره کمی کسش رو براش بخورم البته اونقدر حشری شده بود که لازمم نبود ولی طبق روال شروع کردم کسشو خوردن و چشمم به سوراخ کونش افتاد که اونم با زبونم لیس زدم فریبا داشت روی آسمونا پرواز می کرد که کلمو کشیدم کنار پاهاشو دادم بالا و کیرمو روی کسش مالیدم فریبا گفت دارم میمیرم لطفا زود باش که منم منتظر این جمله بودم با ورود کلاهک کیرم به کسش احساس کردم داره توی کسش نبضی میزنه یعتی در این حد تنگ بود فریبا خانوم، توی اون لحظه فریبا شروع کرد که بکن منو این شوهر عیاشم عرضشو نداره منو بکنه در حین کردن بهش گفتم مگه شوهرت کیه که اینقدر دوست دختر اینا داره که اونجا اسمشو گفت تازه افهمیدم که شوهرش کیه و خوانتده مورد علاقه منه که توی ماشین بیشتر اوقات به آهنگاش گوش میدم بدون اینکه در این مورد توضیحی بدم یا حواسمون پرت شه شروع کردم به تلمبه زدن و داشتم از کردن زن خواننده محبوبم لذت مییردم که یهو صدای فریبا و نفساش تندتر شد و باآهی بلند به ارگاسم رسید کمی صبر کردم تا کوسش آروم شه که دیدم کمی درد داره و نمیشه ادامه داد منم که منتظر همین موقعیت بودم گفتم پس برگرد از کون بکنمت اولش گفت خیلی بزرگه من تا حالا همچین کیر بزرگی توی کونم نرفته که من گفتم برگرد نترس بهم اعتماد کن اونم برگشت من با کرمی که همرام بود قشنگ سوراخ کونش رو مالیدم و سعی کردم با انگشتام کمی سوراخشو باز کنم که بعده یک دقیقه کونش حسابی باز شده بود و آماده این بود که پذیرای کیر بزرگ من باشه اولش کلاهک کیرمو گذاشتم روی سوراخش گفتم آروم آروم خودت بیا عقب اینطوری بهتره که همون موقع خودش با دستش کیرمو گرفت آروم جا داد توی کونش من که دوباره یه حس پیروزی بهم دست داده بود کمی عقب جلو کردم تا در نهایت کیرم تا ته توی کونش جا شد و خایه هام چسبید به کسش واقعا شخص بود برای اولین بار کونش پذیاری همچین کیر کلفتی شده ولی به قدری آروم و یواش کردمش که دردش خیلی کم بود و شروع کرده بود به لذت بردن، منم که دیدم شرایط خوبه شروع کردم تلمبه زدن توی کونش یه چند دقیقه به صورت داگی توی کونش عقب جلو کردم که دیدم داره آبم میاد خیلی دوس داشتم ابمو بریزم توی کونش که گویا خوش از تند شدن نفسام متوجه شد داره آبم میاد گفت میخوایی کجا بریزی منم با اعتماد به نفس گفتم همشو خالی می کنم توی کونت که اونم خرفی نزد من فکر کنم خیلی هم آبم اومد و همشو توی کونش خالی کردم در حدی که کیرمو نمی تونستم بکشم بیرون چون می دونستم می تونه آبم بریزه و مبل رو کثیف کنه، خلاصه بی حال توی همون حالت موندم تا دسمال کاغذی جور کردم و گرفنم جلوی سوراخ کونش و کیرمو کشیدم بیرون که توی همون حین دیدم ساسان و سمیه از توی اتاق داد میزنن اگر تمومین بیاییم بیرون…

این داستان بعدها به سکس گروهی هم خنم شد که اگر علاقه داشتین براتون می نویسم

نوشته: فرزاد

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها