داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس با دختر6 ساله همسایمون

100%واقعی
اتفاق برمیگرده به خیلی سال پیش. زمانی ک من و داداش دوقولوم هف سالمون بود و توی روستا داخل حیاط بزرگی ک چندتا خونه بود زندگی میکردیم از شانس ما انواع و اقسام و تیپ های مختلف کوس با سایز و سن های مختلفی وجود داشت منم چند تا داداش با سنین مختلف داشتمو میرفتنو توی گوشه کنار حیاط و خونه سرپایی نیش خودشونو میزدن
اما منو داداش دوقلوم چون بچه سال بودیم با دختربچه ها بازی میکردیم ولی وجدانن مث بچه های امروزی اصلا حواسمون ب بازی نبود یجورایی توی سن هفت سالگی اندازه یه جوان سکسیه100با پیشوند دوساعت فیلم سکسی ب سوراخ و کردن فکرمیکردیم دخترای 5و6و7 چندتایی بودن یکیشون آتیشی بود درحد ذوب منو داداشم روشلواری تقریبا همشونو ترتیب داده بودیم ولی اون آتیشیه بدجور توی بازی خودشو ب ماها میچسبوند اصن یجوری بود دستشو توی بازی میمالید ب سرکیرمون بعدش با چشای عسلیش زوم میشد ب ما انگار وسط پاهاش زیر شلوارو شرطش توی سوراخ کوچولوش خفن میخارید یه نگاه ب چشامون میکردو یه نگاه ب کیرمون بدنشو بدجور جر میداد یادمه بهش گفتم نرگس جون چیزیت شده گفت ن چیزخاصی نی ولی حس میکنم دارم میسوزم منم ک میدونستم اون هلاک چیه بهش گفتم نرگس جون فکنم تب داری بیا بریم خونه ما بهت قرص بدم اول جاخورد انتظار نداشت انقده زود واسش برنامه بزارم یه چشمک انداختمو با یه لبخند زورکی با حرکت صورتم بش گفتم بیا آروم پشت سرم داشت میومد خونه ما اون روز کسی نبود خوشبختانه
نزدیک درخونه شدم یادمه حالم خفنی شده بود دستام میلرزید آخه هفت سالم بود اولین بارم بود میخاستم با یه دختر زیر هفت سال خلوت کنم خلاصه درو باز کردمو خودم رفتم تو وااای منتظر اون لحظهه بودم ک یه کوس شیش ساله ناز چش عسلی بیاد توووو
1 2 3 نرگس جونم اومد اتاق سریع قبل از اینکه اصن بزاره بهش نزدیک بشم با صدای خوشگلو لرزانش گفت میشه قرصو بدی حالم خیلی خرابه یجورایی چش عسلی تریپ نازیدن ب خودش گرفته بود گفتم نرگس جونم مطمئنی قرص بخوری خوب میشی گفت منظورت چیه مگه غیر از دارو راه دیگم هست گفتم چرا ک ن چشاتو ببند تا بهت بگم قرارم شد تا یکی دو دقیقه چشاشو وانکنه سریع مث میگ میگ رفتم پرده های خونمونو انداختمو خونمون تاریک شدو واقعا همه چی رزرو شده بود واسه یه حال تاریخی
من بودمو یه خونه خالیو نیمه تاریک با یه دخترخانم نازو آتیشیه شیش ساله
آروم برگشتمو دیدم عشقم روشو ب دیوار کرده چشاشم هنوز وانکرده آرنج دستشو چسبونده بود ب دیوار سرشو گذاشته بود رو بازوهاش کون خوشگلش قمبل شده بود وااایییی نمیدونین چ حسی داشتم اون لحظه
لحظه وصال سر رسید آروم جوری ک نفهمه بهش نزدیک میشم قبل اینکه کیرمو بچسبونم رو ساپورتش وسط لپ کونش دستامو از زیر دستاش سمت سینش بردم ممه هاشو محکم گرفتمو فشار میدادم اومد ک بچرخه کون توپولیش مالید ب کیرم انگار دیگه خودشم حاضر شده بود واسه عشقوحال سرپایی چن دقه ممشو مالیدمو کیرمم ک خفن سیخ شده بود انقد محکم میمالیدم ب کونش رو ساپورتش حس میکردم کیرم انقد داغ شده اگه بکنم توش نیاز ب بیمارستان سوختگی پیدا میکنه خب بچه بودمو از کمر سفت کن از این حرفا نبود حتی از ساکو بخورو بلیس خبری نبود خلاصه بهش گفتم نرگسم روتو سمت من کو روشو برگردوند سمت من ساپورتشو کشیدم ای جووووونم یه شرط گل دار خنده دارم پاش بود هول هولکی شرطشم کشیدم پایین واااااااای اولین چیزی چشممو گاز گرفت یه خط کوچولو وسط پای عشقم بود یه خورده پاشو واکرد منم اون وقتا سایز کیرم تک رقمی بود بی هیچ مقدمه ای سرشو گذاشتم ورودیش یه فشار یه تقه یه کمم خون ازش اومد ی جیغ بلندو بعدش شروع کرد ب آیییی اوییییی کردن. عشقم انقد بیحال شده بود خودشو سرپا انداخته بود رومن دستاشو حلقه زده بود دور گردنم چ کوس تنگو داغو آبداری ام داشت لبه های سوراخش از بس ب تنه کیرم فشار میاورد وقتی تلمبه میزدم حس میکردم کیرم از جا داره کنده میشه چن باری کامل درمیاوردم میدادم توو بیچاره خیلی دردش گرفته بود میگف جون مامانت فشار نده دارم میمیرم خب منم واقعیتش کار خودمو میکردم تا اینکه…
(درقسمت بعد ادامش میدم)

نوشته: zoroo

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها