داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

معشوق 13 ساله

به خاطر قد و وزن کم و زور نسبتا مناسب معمولا مربی منو یه حریف خوب برای بچه های کم سن و سال میدونست ، بچه هایی که سن کمی داشتن و توی حدود 50 کیلو بودن! معمولا از 8 تا 12 یا 13 سال از من کوچیکتر بودن و من هم بدم نمیومد! بچه های کم سن و سالی که یکم تپل بودن رو دوست داشتم… به خاطر چهره بچه گونه و مهربون بودنم همه بچه کوچیکا باهام دوست بودن ولی یکیشون با بقیه فرق میکرد ، یاشار! کسی که 12 سال از من کوچیکتر بود و قدش یکم ازم کوچیکتر بود و وزنش هم حدود 50 کیلو بود ، یه پسر با قیافه معمولی که یکم تپل بود که من خیلی بدنش رو دوست داشتم…
بیشتر فن هایی که یاد گرفته بود از من بود چون معمولا حریف خودم بود و بیشتر موقع ها قبل از شروع 2 به 2 شدن از مربی میخواست که با من تمرین کنه ، کم کم متوجه شدم که بیشتر از یه هم باشگاهی به من توجه میکنه ، همیشه دوست داره کنارم باشه ، باهام صحبت کنه ، حتی موقع نرمش هم میومد کناره من و موقع برگشت به خونه هم با این که مسیرم فرق میکرد ازم میخواست تا یه جاهایی باهاش پیاده برم…
وقتی روی تشک با هم کار میکردیم تمام اعضای بدنش با بدنم تماس داشت و تنها فاصله بین ما یه دوبنده نازک بود که از روی اون میشد تمام بافت های بدنشو لمس کرد. خیلی وقتها وقتی فنی میزدم و میرفتم پشتش ، نرمیه کونشو کاملا روی کیرم حس میکردم ، دوبنده انقدر نرم بود که انگار مستقیما کیرم به سوراخش وصل شده! متوجه میشد وقتی میرم پشتش زیاد معطل میکنم تا ولش کنم ولی چیزی نمیگفت…
فشار تمرین روی بدنم مانعی میشد برای راست شدن کیرم ، توی حالت کشتی فرنگی که کاملا ایستاده انجام میشه ، کوچیکترین واکنش کیر باعث میشه تا کاملا مشخص بشه خراب کردی! وقتی توی خاک کار میکردین اوج لذت بود ولی بیشتر وقتها میزاشتم فقط اون روی من فن بزنه چون وقتی من میخوابیدم روش دیگه نمیتونستم کیرمو کنترل کنم…
حتی موقع لباس عوض کردن میومد پیش من و اونجا بود که کاملا میتونستم بالای ران و شرتش که میرفت لای کونش رو ببینم… عجب کون خوش فرمی! سفید ، پاهاش تا دم شرتش یه دونه مو هم نداشت ، راحت میشد تصور کرد چه کون تمیز و بدون مویی داره. براش یه تبلت گرفتن و بعد از اون شماره مو گرفت و بیشتر شبا اس میدادیم ، گاهی هم اس و جوکهای سکسی براش میفرستادم و بعدش میگفتم پاکش کن کسی نبینه! خودشم خیلی شیطون بود از خداش بود براش این جوک هارو میفرستادم…
قرار شد یه روز بریم استخر به باباش گفت با چند تا از دوستای هم سن و سالش میاد و منم هستم ، باباش منو میشناخت و بعضی وقت ها میومد باشگاه و از اینکه با پسرش تمرین میکنم و پیشرفت کرده خیلی خوشحال بود ، 1% هم به من شک نداشت از طرفیم فهمید من هستم همراهشون خیالش راحت بود. ولی خبری از کسی دیگه نبود فقط منو یاشار قرار بود بریم بقیه دوستا دروغ بودن. توی استخر با مایو میدیدمش و خیس هم بود میرفت لای کون تپلش نمیتونستم خودمو نگه دارم کیرم راسته راست بود… یه سره میرفتم پشتش و محکم میچسبیدمش! قشنگ سر کیرمو لای مایو حس میکرد و میفهمید بهش میمالم ولی چیزی نمیگفت… شایدم می ترسید به روم بیاره ازش ناراحت بشم یا شاید چیز دیگه ای بود که باعث میشد چیزی نگه…
استخر تموم شد من با ماشین بودم ، همه چیزو بررسی کرده بودم ، استخر رو روزی انداختم که میدونستم کسی خونه نیست… بهش گفتم بریم با ماشین یه دوری بزنیم؟ بعدش خودم میرسونمت خونه ، گفت به بابا چی بگم واسه دیر خونه رفتن! با گوشی خودم به باباش زنگ زدم و گفتم بچه ها ازم خواستن توی شهر دورشون بدم… ازش اجازه گرفتم یکم دیرتر برگرده خونه و گفتم خودم میارمش ، باباش با کلی تشکر قبول کرد… بردمش بالاهای شهر نزدیک خونه مون ، بعد از یه خورده چرخ زدن گفتم بریم تا خونه ما من باید برم توالت قبول کرد ، رسیدیم دمه خونه گفتم بیا بریم بالا یکم کارم دارم طول میکشه تا بیام ، فهمید کسی خونه نیست یکم ترسید ، یکم من من کرد گفتم بیا بابا مگه به من شک داری داداشی؟! دیگه چیزی نگفت اومد…
توی راه پله کیرم از شدت راست بودن داشت میترکید! این فکر که الان میتونم بکنمش نمیزاشت کیرم بخوابه… اومدیم داخل رفتم توالت و زود برگشتم ، بردمش توی اتاق و لپ تاپو روشن کردم. گفتم تا حالا فیلم سوپر دیدی؟ گفت نه! گفتم دوس داری ببینی؟ خندید گفت یه وقت کسی نیاد! گفتم خیالت راحت! براش یه فیلم آنال ( سکس از پشت ) گذاشتم گفتم ببین خانمه چه حالی میکنه از عقب میده! غرق فیلم شده بود و کیر کوچولوش بلند شده بود… یه دست به کیرش زدم با خنده گفتم ماشالا با این سنت عجب کیری داری! کلی کیف کرد گفت مال تو معلومه کلفته! گفتم نه بابا نازکه از روی شلوار اینطوری دیده میشه… دستم روی کیرش بود و آروم میمالوندم و با ولع فیلمو میدید ، دکمه شلوارشو باز کردم دستمو بردم توی شرتش کیر نخودیش رو آروم میمالیدم…
چشماشو بسته بود و هیچی نمیگفت فکنم بار اولش بود همچین کاری میکرد! مخصوصا که کسی دیگه براش این کارو میکرد… بلوزش رو به آرامی در آوردم و بلندش کردم شلوارشو در آوردم ، تا اینجا هیچی جدید نبود! به این شکل زیاد دیده بودمش… ایستاده بود پشت به من و نشسته بودم دستم روی لبه های شرتش بود… آروم شرتش و کشیدم پایین… واوووو قشنگتر از اونی بود که فکر میکردم ، 2 تا لپ کون سفید برف! تپل! دوست داشتنی! مالیدم و مالیدم و مالیدم… انگشتمو میمالیدم به سوراخ و لای کونش بالا پایین میکردم ، با دست دیگه کیرشو میمالیدم… لباسامو درآوردم ، نشستم روی مبل و کشیدمش توی بغلم کیرم بین بدن منو کمر اون قرار داشت و در حالی که صورت و گردنش و میلیسیدم و میخوردم ، بدنشو محکم فشار میدادم به خودم و به کیرم فشار می آورد… دوست داشتم از این حالت در نیام ولی وقت زیادی نداشتم…
از روی پام بلندش کردم و ازش خواستم خم بشه ، به کیرم حسابی تف زدم و سوراخشو خیس کردم. ولی هر چی تلاش کردم سرش هم تو نمیرفت! کیرم لای پاش بود بلندش کردم و بردم توی حموم… شیر آب رو باز کردم درازش دادم و ماساژش میدادم بیشتر کون و سوراخشو. بلندش کردم و گفتم خم شه ، انگشتمو صابونی کردم ، لیز لیز شده بود بند اول انگشتم کردم تو ، یه صدای آرومی ازش در اومد! بدنش میلرزید انگشتمو بیشتر تو کردم هیچی نمیگفت تونستم تا ته تو کنم ، ته کونش یکم گهی بود که بازم میشد گایید! توی کونش میچرخوندم تا جا باز کنه. مشخص بود درد میکشه ولی چیزی نمیگه یه انگشت دیگه هم توش کردم… واقعا خیلی تنگ بود ، میدونستم کیرم برای این سوراخ خیلی کلفته! 2 انگشت توش بود و آروم میچرخوندم بعد چند دقیقه در آوردم و کیرمو گذاشتم دم سوراخش! با کلی فشار و زور و زحمت به زوررر سر کیرم رفت تو… انقدر تنگ بود که حس میکردم کیرم گیر کرده! خودشو میکشید جلو که کیرم در بیاد ولی بهش اجازه نمیدادم! با صدایی خیلی آروم اشکش میومد… بعد چند دقیقه فقط تونستم یک سوم کیرمو توش کنم و با همون یه ذره ، عقب جلو میکردم… توی کمتر از چند دقیقه آبم اومد! درش نیاوردم و توش خالی کردم ، کیرمو در آوردم و دیدم آبم همراه خون بیرون اومد… اون کون سفید تپل خونی شده بود… کون تنگش پاره شده… دلم براش میسوخت… گریه میکرد ، شستمش آوردمش بیرون نشستم روی مبل گرفتمش توی بغلم ، خیلی بوس و نوازشش کردم تا آروم شد و بالاخره خندید… بعد از اون روز علاقه اش به من بیشتر شد و دفعه بعدی خودش ازم خواست رابطه داشته باشیم…

نوشته: MmmmM69

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها