داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

مالیدن خواهر 14 ساله ام

هومن 21 سالم بود و سرباز بودم خواهرم ترانه سوم راهنمایی رو تموم کرده بود 14 سالش بود تو تابستون میرفت کلاس ژیمناستیک وقتی از کلاس بر میگشت لباس ژیمناستیکش میپوشید و به من تمرینای تو کلاسشو نشون میداد ما معمولا تو خونه تا 8 شب تنها بودم مدت زیادی کارش من شده بود بوییدن لباسای زیرش و مالیدن کیرم به اونا. رونهای تپلش تو اون مایو و سینه های کوچیک سفتش که با اون حرکت های آکروباتیک اصلا تکون نمیخورد دیدنی بود. من گاهی به بهانه کشتی گرفتن حسابی می مالوندمش ضربه فنی میکردمش یه بازی راه انداخته بودیم به اسم بوس بازی مثلا تو تسلیم شدی من دارم با بوسیدن اندام صورتت بجز لب تسخیرت میکنم همه اینا بهانه بود تا بدون جلب کردن توجه اش بمالونمش گاهی هم اون منو مثلا ضربه فنی میکرد صورتم رو میبوسید گونه ابرو چشم گوش یه بار تصادفی که مثلا منو ضربه فنی کرده بود همه صورتمو بوسید یکهو لبمو بوسید !!! من داستانهای سکسی زیادی تو زندگیم داشتم ولی هیچکدوم برام خاطره خاص نشد ولی اون بوسه غیر قابل وصف بود فقط یه بوسه سریع این کار دفعه های بعد هم تکرار شد و دیگه از بازی شروع میشد ولی رو بوسه های لب گیر میکرد و رو هم میموند کم کم عادت کردیم اون چشاشو میبست و فقط لب همو میخوردیم و دیگه هر دو میدونستیم این یه بازی نیست ولی به روی هم نمی اوردیم یک هفته شد یه بار حین خوردن لباش سینشو از رو لباس مالیدم چیزی نمیگفت دیگه دستم میبردم زیر لباسش با سینه هاش بازی میکردم بعد یه مدت حتی لباسشو بالا میزدم میخوردمشون سینه گرد سفت با نوک های کوچیک کل پستونش اندازه یه پرتغال متوسط بود اون حسابی حال میکرد ولی من همیشه باید بعد چند ساعت ممه خوری میرفتم توالت جق میزدم چون از زور حشریت شق درد میشدم. ولی بعد یه مدت دیگه عادت کرده بودیم که بعد لب بازی ممه خوری من میشستم رو مبل اونم میشست رو پاهای من منم ضمن خوردن پستوناش کیرمو از رو لباس میمالوندم به کسش تا آبم بیاد دیگه یه جور شده بود که هر روز منتظرم بود بیام خونه دیگه شلوارم نمیپوشید فقط شرت با یه پیراهن که تا بالای زانوش بود و وقتی میشست رو پای من فقط فاصله کیرم تاکوسش شرت اون بود شلوارک من دیگه میتونستم خیسی و حرارت کسشو احساس کنم هر روز این شده بود کارمون اون میشست رو کیرم رو مبل من کیرمو از رو شرت میذاشتم رو خط کسش اونم سرش میذاشت رو شون من انقد میمالوندیم تا ارضا بشیم. یه بار یادمه تو کلاردشت یه جا مهمون بودیم کرسی داشتن ما زیر کرسی کنار هم خوابیدیم نصب شب من حشری شدم به هوای این که خوابه دستمو کردم توشرتش که شروع کردم به مالیدن کسش این اولین باری بود که دست به کسش میزدم و هنوز چشمم به جمالش روشن نشده بود یهو دیدم پاهاشو باز کرد فهمیدم بیداره حسابی کسشو میمالیدم خیس شده بود به صورتش که نگاه میکردم چشاشو باز نمیکرد ولی از زور شهوت لباش میلرزید خیلی حشری بودم میخواستم بچسبونم بهش ولی جرات نداشتم هیچوقت با هم حرف نمیزدیم سکس عجیبی داشتیم انگار داریم با هم سکس نمیکنیم هر دو خودمونو میزدیم به اون راه ولی حال میکردیم بیشتر موقع ها ترانه با پوشیدن لباسای لختی منو تحریک میکرد من دیگه میدونستم که وقتی کسی خونه نیست میره حموم بعد یه لباس سکسی میپوشه یعنی بیا منو بمال. یه بار من رفتم سمت اونو خاستم بمالمش دیدم تمایل نشون نداد یه پتو اوردم رفتم زیرش گفتم نمیدونم چرا سردم شد اونم بعد اومد زیر پتو دل زدم به دریا خواستم دست بزنم به کسش گفت پریودم واسه اولین بار بی پرده باهام حرف زد قفل کردم ولی خوشحال شدم که در موردش حرف زد گفتم خوب بزار بچسبونم به پشتت برگشت شلوارشو کشیدم پایین کیرمو در اوردم راست راست بود گذاشتم از رو شرت لای کونش بهد برگشت سمت من دیگه چشماشو نمیبست کیرمو گرفت دستش برام جق زد گفتم تف بزن بمال اونم تف زد به دستش کرد زیر پتو کیرمو حسابی مالوند منم که طاقت نداشتم آبمو همون زیر پتو پاشوندم رو خودمون لباساش خیس شده بود یه پارچ آب ریختم روش. دیگه همه حریم ها از بین رفته بود این قضایا چند ماهی طول کشیده بود دیگه من سربازیم تموم شد بود اونم میرفت مدرسه اول دبیرستان هنوز همو میمالوندیم یه بار موقع مالوندن شرتش در اوردم اولین باری بود که کسشو میدیدم سبزه مثه ماه گفتم میخای بخورم تو باغ نبود منم هنوز کس خور قهاری نبودم اصلا بلد نبودم یه بارم بردمش تو حموم اون لخت لخت بود من با شرت هنوز چشش به جال کیر من روشن نشده بود بدنش کف مالی کرده بودم میمالیدم بهش بعد هم از پشت کیرمو از شرتم در اوردم لای کونش کفیش گذاشتم لاکونی کردمش گاهی هم میبردم لای چاش از زیر میزدم به کسش و لاپایی میکردمش آبمو ریختم لای کونش. یه روز با هم دعوامون شد و قهریمون به حدود یکی دو ماه کشید هیچ کدوم حاضر به منت کشی نبودیم بعدشم که آشتی کردیم انگار اون ماجرا ها رو فرامش کرده باشیم به روی هم نمی آوردیم ولی هردمون دلمون می خواست یه بار تو تابستون با هم شوخی میکردیم من یه لیوان آب سرد دستم بود ریختم تو سینش جیقش رفت بالا پارچ آبو برداشت افتاد دنبالم من دویدم تو حیاط شیلنگ باز کردم بیافتم به جونش اون پارچ آب خالی کرد روکمرم گشلنگ گرفتم رو سر تا پاشو خیس کردم اونم چسبید به من سر شیلنگ چرخوند رو من جفتمون شده بودیم موش آبکشیده من از پله ها فرار کردم تو زیر زمین خومون اونم اومد دنبالم وایستادم چسبوندمش به دیوار لبم گذاشتم رو لبش رام شد ساکت شد هر دو آب از همه جامون میچکید پیرنش چسبیده بود به بدنش رنگ نوک پستوناش از زیر لباس معلوم بود اون روز اونم دست کرد تو شرتم کیرمو در آورد بهش نگاه کرد حسابی همو مالوندیمو لاپایی حال کردیم آبم ریختم رو بدنش بعد اون ماجرا تا مدتی دیگه پیش هم لخت میشدیم راحت کیرمو لای کسش میذاشتم ابمو هم میریختم رو شکمش و تا اینکه منو با یکی از دوستای دبیرستانیش دوست کرد بعد من دانشگاه قبول شدم رفتم شهرستان و دیگه اتفاقی بین ما نیفتاد من دیگه شده بود یه آدم لاشی اونم دوست پسر داشت و منم میدونستم ولی همیشه بهش سفارش میکردم که مواظب باشه از پسرا ضربه احساسی نخوره بعد سالها مثه همه خواهر برادری دیگه بودیم به هم حتی نظر نداشتیم البته من همیشه عاشقش موندمو هنوزم هستم و ایده آل ترین دختری است که من میشناسم هم از زیبایی هم اخلاق ولی ادامه این رابطه به نفع هیچ کدوم نبود چون عشقمون به هم بیشتر از هوس بود ولی یه بار دیگه بعد سالهای خیلی زیاد دوباره ما سکس کردیم که باید داستانشو تو یه فرصت دیگه بگم فقط همین قدر بدونید که من ازدواج کرده بودم بعد چند سال طلاق گرفته بودم برای یه مدتی برگشته بودم خونه پدری خواهرم هنوز ازدواج نکرده و با یه دختری از اقوام که اونم مطلقه بود و از شهرستان اومده بود خونه ما ،تو کار لز بودن و واسه من یه خواب mfm دیده بودن خواهرم بعد این همه سال اوپن نبود از کونم به کسی نداده بود به منم نداد فقط دوس داره کسشو بخورن دیگه هردمون اینو بلد بودیم تو این داستان هم من فقط کسشو خوردم و فامیلو گاییدم ولی این داستان هم فقط به علت خوردن کس خواهرم واسم جالبه

در پایان میخواهم یه نظر بدم در مورد دوستانی که فحاشی میکنند به نظر من کسی که در مورد یه عکس یا داستان حرفی سکسی بزنه و اسم کس و کیرو میاره یه آدمه داغه سکسیه ولی کسی که فحاشی میکنه و توهین ،یه جقی بیچارس که داره زجر میکشه و نصیحت من به اونا اینه که به سکس به عنوان یک ابزار طبیعی که خداوند در بندگان قرار داده نگاه کنند و با احترام و ادب سعی کنن یه پارتنر واسه سکس واسه خودشون پیدا کنن و داستانشم اینجا بزارن.

نوشته: هومن

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها