داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فقط یک مرد 62

دستاشو گذاشت رو کمر لخت من و با انگشتاش یه قلقلک خاصی بهم می داد . خیلی خوشم میومد . خودشو بهم چسبونده بود . سرشو گذاشته بود پشتم و با دستاش به بازی با کمرم ادامه میداد . خیلی آروم شونه هامو می بوسید . دستشو یواش یواش با حلقه زدن دور کمرم به جلو ی بدنم رسوند . فقط یه شورت پام بود . یه خورده دستشو پایین تر می آورد می تونست کیرمو لمس کنه . خجالتم میومد . خیلی سختم بود . این همه زن و دختر گاییده بودم این حسو نداشتم . -کوروش خیلی هیجان داری نه ;/; فردا و پس فردا قراره پنج تا از زنای فامیلو ردیفشون کنی .. خیلی خوشحالی نه . واسه همینه که به من توجهی نداری ;/; -میگی من چیکار کنم . چه فکری در مورد تو داشته باشم . نکنه .. نکنه .. حرفمو قطع کردم . لعنت به تو کوروش چرا این جوری با تته پته صحبت کردی . با این کارت اگه از این فکرا نمی کرد حتما تو کله اش انداختی . -نکنه چی داداش ادامه بده .. -نکنه انتظار داری منم همون رفتاری رو داشته باشم که با بقیه زنا دارم . همون رفتاری که قراره با عمه و خاله ام داشته باشم .. نگو همچین فکری می کنی کتی . نگو . مو بر تنم سیخ میشه . دستشو آورد پایین تر و کیرمو با همون شورت گرفت تو دستش و گفت داداش ریاکار نگو که تو هم دلت نمیخواد -کتی این یک امر طبیعیه ولی همین جوری که من مهارش می کنم تو هم باید مهارش کنی . تو خواهرمی من داداشتم . تمام زندگیمو جز این یکی دوماه کنار توبودم . جنگ و دعواها و خوشیهامونو با هم داشتیم . تو نداریها با هم بودیم . تو سختیها تو بدترین روز های زندگی روزایی که بابا مامان از خودشون می زدن تا ماکمتر سختی بکشیم . باهمه اینا همدیگه رو دوست داشتیم . من چطور می تونم اون همه احترام و عشق خاص و خالصو ندیده بگیرم -داداش خیلی خود خواهی خیلی بیرحم و سنگدلی . این قدرت این لذت چشاتو بسته . کورت کرده .هیچ جا رو نمی بینی .فقط به خودت نگاه می کنی . میگی که نمی خوای عذابم بدی میگی که نمی خوای سختی بکشم میگی که یه احترام خاصی بین ما بر قراره .. گفتی که ما در غم و شادیها با هم بودیم .گفتی که نمی تونی و نمی خوای غم منو ببینی . روتو بگیر طرف من . از  حقیقت فرار نکن داداش . توچشام نگاه کن . به نظر ت من از کره مریخ اومدم ;/; یه آدمی هستم که با بقیه آدما فرق می کنه ;/; درسته ما زنای دنیا هیچ مشکلی نداریم ولی منم مثل بقیه یه چیزایی میخوام . یه نیازایی دارم . منم آدمم دیگه . تو چشاتو به روی دنیا باز کردی . همه رو می بینی .به همه توجه داری . می خوای قهرمان دنیا بشی . تنها مردی که می تونه . فقط یه مرده که می تونه . یه مرد همه کاره هست مردی از نژاد آریا کوروش آریایی کوروش قهرمان . تو با عینک دور بینی به همه جا نگاه می کنی ولی نزدیک خودتو نمی بینی . حس نمی کنی . شرایطو نمی سنجی . فکر کردی من دلم میخواد و میخواست که به همچین وضعیتی دچار شم ;/; اصلا برم بمیرم بهتره . تو به درد یهود و کافر می خوری . به یاد اونایی که دشمن این آب و خاکن می خوری ولی اونی رو که زیر پات له کردی و داری له ترش می کنی .خواهرته . از خونته .. رسمش نیست داداش تو خیلی نامردی .. مگه من چه گناهی کردم . مگه چه چیزیم کمتر از زنای دیگه هست .. -وای بسه دیگه کتی .سرم درد گرفت . اومدیم مرخصی چند روز استفاده کنیم . یه رحمی تو وجودتون باشه -برادری که درد خواهرشو نفهمه به درد لای جرز هم نمی خوره . تو اسم خودتو میذاری برادر ;/;.. این دفعه که باهام مصاحبه کردند آبروتو می برم ..باشه داداش -نه کتی تو این کارو نمی کنی .. راستش یه خورده سختم بود . روم نمی شد . شاید عمه و خاله و زن عمو و زن دایی رو که این عید به اون عید به زور می دیدم راحت می تونستم بگام ولی کتی همه چیز من بود . کتی که داشت اشک می ریخت وقتی که متوجه شد منم دارم گریه می کنم دلش سوخت و با دستاش اشکامو پاک کرد .. -کتی تو داری میگی ولی  من بذات نیستم . سختمه یه شرم خاصی دارم -مشکلت همینه ;/; کف دستشو گذاشت رو سینه ام و لباشو گذاشت رو لبام و منو به طرف خودش برگردوند . ظاهرا دست به کار شده بود . نمی دونم با این همه ناز و نیز کردنام چرا این کیر لعنتی نمی خوابید و این جوری زبونمو بسته بود . نفهمیدم کتی کی سوتینشو در آورد که حس کردم سینه های لخت و تقریبا درشتش رو سینه های من قرار گرفته . دستشو گذاشت  داخل شورتم دور کیرم حلقه زد و اونو محکم تو دستش گرفت -کوروش این اگه اسمش هوس نیست پس چیه . حالا ازمن خجالت می کشی ;/; -نه کتی خواهش می کنم .. -من ازت خواهش می کنم . تا حالا چند بار خودتو سیر کردی  ;/; چند بار از این غذاها خوردی که حسابی بهت چسبیده ;/; به این فکر کردی که خواهرت چقدر گرسنگی کشیده ;/;  به امید ازدواج با یه شاهزاده ای با اسب سپید بوده ;/; فکر کردی که همین الان چقدر هیجان دارم و تمام تنم از این اولین هیجان زندگیم داره می لرزه ولی به خاطر تو داداش واسه این که تو خجالت نکشی چیزی نمیگم و مدارا می کنم ;/; خواهر بیچاره ام هر چی می گفت راست می گفت و حق داشت . لبشو به سر کیرم نزدیک کرد و آروم آروم گذاشت تو دهنش .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها