داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فقط یک مرد 146

چه کونی ! زیر اون بیکنی صورتی خوش رنگ و خوش مدل .. اصلا فکر نمی کردم  این من باشم که اونو داخل لیموزین گاییده باشم . دوباره اشتهام باز شده بود . امان از دست این زنا . وقتی بخوان یه مردی رو به هوس بیارن می دونن چیکار کنن . تمام لوندی های خودشونو رو می کنن . اصلا هم مرد میشن هم زن . معلوم نیست این دلبریها رو از کجا یاد می گیرن . من یکی که فکر می کنم از بس با مردای زیادی بودن و حال کردن دیگه فوت و فن این کارا رو به خوبی بلدن . سرانجام یه جای کار دیگه شورتشو از پاش کشیدم بیرون و هیکلمو انداختم پشتش و سوتینشو هم در آوردم . فقط با کف دستام شونه ها و کمرشو مالش می دادم . یواش یواش اومدم پایین تر . تسلط ییشتری نسبت به زمانی که داخل ماشین گاییده بودمش داشتم . معلوم نبود این شیطون کی وقت کرده کونشو  خوشبو تر و سر مست کننده تر از قبل کرده و با هر تنفسی که می کرده هوسم می رفت بالاتر . بیشتر دوست داشتم که مثل ساعتی پیش در اختیارش داشته باشم . اونم خوب متوجه شده بود که تونسته شکارم کنه . می خواستم یه خورده سردی نشون بدم و طاقچه بالا بذارم ولی با یه چرخش کون در همون حالت خوابیده دیگه یادم رفت که بر نامه ام چی بود .. این گاز زدن به کونش حسابی سرمستم کرده بود . اونم  هوسشو به رخ من می کشید . دستمو گذاشته بودم لاپاش .. پنجه هامو فرو کردم توی کس نرم و خیسش . بازم این آمادگی رو داشت که اونو بگام . واقعا آدم باید دلش واسه این جور زنا بسوزه . کیرم رو ناحیه کونش عمود شده بود . دیگه هریک از قاچای کون هیفا رو به اندازه یک کون درسته می دیدم . کیرمو اون وسط قرار داده با کف دو تا دستام دو تا قاچشو به کیرم فشار دادم . یه حسی بهم می گفت که افرادی در حال فیلمبر داری و عکس برداری از این صحنه های به یاد ماندنی و پر شکوه هستند . واسه من یکی فرقی نمی کرد و اهمیتی نداشت . چون درهر صورت  من که کارمو انجام می دادم . من که موقع گاییدن یه زن پیش زن دیگه خجالت نمی کشیدم و با توجه به خواجه بودن مرد ها از مردا هم خجالتم نمیومد . ولی  گاهی وقتا دلم می سوخت از این که اونا حسرت بخورن از این که چرا جای من نیستن . نباید کاری می کردم که روحیه شون بد شه .. ولی اونا خیالشون نبود .. منم که نمی تونستم جلو هوس خودمو بگیرم . این بار راه رو واسه فرو رفتن کیرم توی کس باز کرده .. هیفا با عشوه خاصی ناله می کرد و بعد جیغ هم می کشید . من تو یکی رو چه جوری سیرت کنم توش موندم .. بعد یه لحظه خنده ام گرفت . هی کوروش جون تو که خودت با این که هر مدل غذا رو که دوست داشته باشی می خوری هنوز این یه مدل که سیرت نکرده از این بیچاره بد بخت چه انتظاری داری که به پیسی و فلاکت افتاده . واسه این که تمامی کیرمو بکنم توی کس هیفا کاملا رو تنش یا همون پشتش دراز شدم . خیلی حال می داد . نمی دونم کار کی بود ولی فکر کنم یکی از همون هواداران یعنی از همونایی که هوامونو داشتند از یه گوشه ای یکی از ترانه های وسوسه انگیز هیفا رو واسه ما گذاشته بودند که هردوی ما رو بیشتر به جنب و جوش وا داشته بود . پاهاشو به دو طرف باز کرده بود . یه استیل خیلی قشنگی پیدا کرده بود که فوق العاده بهش میومد . دیگه بی خیال این شده بودم که بخوام تا ار گاسم این خانوم صبر کنم . خسته شده بودم از بس ملاحظه دیگران یعنی این خانوما رو کرده بودم .. با لذت کیرمو به کسش فرو کرده و قسمت بالای کیر که به بر جستگی کونش می خورد منو پاک حالی به حالی کرده و فقط همینو می تونستم حس کنم که آبم دوباره توی کس این جنده سلطنتی روون شده . دیگه خیالم جمع شده بود که این آخر کاره می تونم یه نفسی به راحتی بکشم . هم گرسنه ام شده بود و هم خوابم گرفته بود ولی نه این زن دست بردار نبود . مثل یه گربه وحشی مثل یک ماده پلنگ خشمگین و زخمی اومد رو من نشست تا بتونه منو بدره . ولی این دریده عجب دریدنی کرد . اون هیکل توپشو انداخته بود رومن . طوری هم وارد بود که کاری می کرد که به روم زیاد فشار نیاره .. حالا می تونستم چهره شو به خوبی از روبرو ببینم . چون من زیرش قرار داشتم . اون سینه های درشتش یک بار دیگه افتاده بودند توی دیدم . زن تو چرا دست بردار نیستی . چرا ولم نمی کنی . ولی با اون چشای هوس انگیز و شیطونیش بهم علامت می داد که تا یه بار دیگه اونو به اوج هوس نرسوندم دست از سرم بر نمی داره . مثل آش و لاش شده ها بهش نگاه می کردم .. هرچی به خودم نهیب می زدم که بپا خیز کوروش آریایی در مقابل این زن عرب کم نیار دیگه توان بلند شدن نداشتم . بازم خوب بود دیگه .. فعالیت من خیلی بیشتر از اون بود . حالا اون داشت با حرکات رو به پایین خودش و سوار بر کیر من به اونچه که می خواست می رسید . در اون لحظات غیر از کسی که رو کیرم سوار بود ازلمس کون درشت و بر جسته اش توسط دستام لذت می بردم . …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها