داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فقط یک مرد 158

از بس نق و نوق می زدم حوصله مامور دولتو سر آوردم و داشتیم دست به یقه می شدیم -کوروش حالیت باشه داری چیکار می کنی . اگه الان زن رهبر چین رو نگایی خطر حمله نظامی وجود داره . چین میگه من حمله نظامی به خاور میانه می کنم و همه جا رو با خاک یکسان می کنم . -گاییدن زن رهبر زن جنده چین چه ربطی به من داره . تازه مگه خودش توله سگ نداره .. -آخه این توله ها همه عقیم شدن . -به من چه مربوطه . عوضی اون وقتا که جنس بنجل به خورد ملت ما می دادین خیالتون نبود ;/; من چینی بکن نیستم . من اگه بشقاب چینی رو با کیرم سوراخ کنم کیرمو توی کون سوراخ شده زن چینی فرو نمی کنم .  -آخه رهبرش میگه تو زن رئیس جمهور امریکا رو گاییدی و شدی طرفدار امپریالیسم امریکا -ببین من هرکی رو که می کنم کاری به سیاست ندارم . من از دید گاه اخلاقی و انسانی به قضیه نگاه می کنم . از دستور گرفتن هم خوشم نمیاد . شما مگه زیر سایه چین و این کثافتا هستین ;/; حتما چهار روز دیگه دوباره باید برم سوریه .. -یه نگاهی بهم انداخت و گفت ای کاش که چهار روز دیگه باشه .. ولی به خاطر حفظ صلح جهانی قبول کردم که زن رهبر چینو تا دسته بکنم . باید یه چوب توی کون شوهرشم فرو می کردم . سوار هواپیما شدم ولی هواپیما سواری خیلی کیف می داد . چه حالی کردم ..  همچین استقبالی ازم کردند که اصلا واسه هیچیک از رهبران سیاسی دنیا همچین کاری نکرده بودند . این هواپیمای اختصاصی رو جایی فرود آورده بودند که نمی دونم چند نفر ولی نیم میلیون نفری می شدند جمعیتی که یه استقبال من اومده بودند .  در یکی از سایت های سکسی خونده بودم که  چین بیشترین کونی های دنیا رو در خودش جا داده . البته بی احترامی نشه بگم همجنس باز بهتره هرچند همجنس باز ها هم اگه بهشون بگی کونی خوششون میاد . من اصلا نمی دونم این چینی ها کین چی هستن چه سلیقه ای دارن . زناشون چه لباسایی می پوشن . راستش بیشتر دوست داشتم به سبک غربی لباس بپوشن . حالا بابد یه جوری با اونا کنار بیام . دلیل نمیشه چون رهبران و دولتمردان کثیفی داره ما از ملتش بد بگیم . الان ملت ایران یکی از قدیمی ترین و پر افتخار ترین ملتهای دنیاست بقیه شو خودتون حدس بزنین . با این افکار خواستم خودمو قانع کنم  که یه جوری با قضیه کنار بیام . به غیر از چند  زنی که با لباسهای محلی و دسته گلهایی اومدن استقبالم یه مرد با یه زن مینی پوش اومدن طرف من . فکر کنم همون رهبر بوده باشه . عکس رهبر چین رو از جیبم در آورده یه نگاهی بهش انداختم تا ببینم خودشه یا نه . یه سری مسلح احاطه اش کرده بودند . خود مادر قحبه اش بود . بی غیرت زنش عین جنده ها جلو من ظاهر شده بود . حداقل می ذاشتی  وقتی با هم رفتیم توی یه اتاق خلوت خودتو بر هنه می کردی . شاید بیشتر از یک صد هزار سر باز و ارتش جمع شده بودند تا سان ببینم . هیشکدومشون کیرمنم نبودند . بی خایه ها . عجب زنی داشت این رهبر .. یه عده بهم گفتند که این دوست دخترشه .. ولی من گفتم بی خود شایعه پرا کنی نکنید . مگه میشه  این گردن کلفت واسه دوست دخترش این قدر شخصیت قائل شه . در هر حال من موندم و دقایقی که نمی دونستم چی میشه . ولی این زنه که هر لحظه آماده دادن به من بود خیلی قد کشیده و هیکل شکیلی داشت . پیرهنش خیلی کوتاه بود . یه پیرهن خاکستری نرم ولی چسبون . یه حالت حریر داشت . .. میون اون همه جمعیت زن رهبر چین اومد کنارم و یه چشمکی بهم زد . همه دوربین ها به طرف ما زوم کرده بودند . فوری یه تکونی به خودم دادم و کف دستمو گذاشتم رو کون زنه .. اسم این توله سگارو هم یاد نمی گرفتم همه شون یه جوری بودند . هم اسمشون هم طرز حرف زدنشون . خیلی آروم و تند صحبت می کردند آخرین کلمه رو می کشیدند بالا . حالم داشت از این جور حرف زدنشون به هم می خورد . نامردا نکردند یه مترجم واسم بیارن . .. اصلا نفهمیدم کی از میون این همه جمعیت رد شدم و نمی دونستم در کجا هستم . برام مهم نبود که وارد چه منطقه از چین شدم . من که واسه جهانگردی نیومده بودم . تازه چشم دیدن چین روهم نداشتم . همچین آش دهن سوزی هم نبود .  متوجه شدم که اون بیرون مردم روی دیوار چین چه از دحامی کردند . این که بعضی قسمتهاش از خرابه های تخت جمشید هم خراب تر نشون می داد ولی ابهت و عظمت تخت جمشید کجا و عظمت اینجا کجا . من و با چند تا از این خانوما رفتیم به یه سر سرایی که معلوم نبود کجاست  . چقدر مجهز و مجلل بود . فکر نمی کردم در همچین منطقه ای یه همچین کاخی هم وجود داره . ظاهرا همون زن بی حجاب و سکسی زن رهبرشون بود . چون بقیه خانوما از اون تبعیت می کردند و حرفشو گوش می دادن . با این حال من اعصابم خرد بود که چرا متوجه حرفاشون نمیشم . .. -ببینم میون شما کس خل ها هیشکی فارسی بلد نیست ;/; یکی از اونا اومد جلو و گفت چرا من بلدم کوروش خان اگه امری داشتین در خدمتم . -ببخشید شما شبیه چینی ها هستید ولی ظاهرا نباید چینی باشین .. از نگاهش هوس می بارید . بیشتر شبیه به آسیایی های میانه بود .. -من ازبک هستم . … ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها