داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فقط یک مرد 4


نمی دونم چرا دوباره یه حس خاصی بهم دست داده بود . همون حسی که  هر وقت تو ایران بودم و می خواستم یه بار دیگه جلق زدنو شروع کنم ولی این بار یکی دیگه داشت این کارو برام انجام می داد . الیزابت کف دستشو گذاشته بود رو کیرم اونو چسبونده بود به زیر شکمم و هر طوری که می خواست اونو می گردوند و با دستای معجزه کننده اش کیر من دوباره صاف وایساد . وای این داره چیکار می کنه .. من فکر می کردم این کیر خوری یا همون ساک زدن فقط مال فیلماست ولی این خوشگل امریکایی پس از این که چند بار زبونشو کشید روی کیر من اونو یعنی همون کیرمو فروکرد تو دهنش .. به جای این که اون سختش باشه من سختم بود . آخه فضای اطراف کون و کیر رو تو ایران خودم که می رفتیم توالت می تونستم خوب آب بکشم اینجا مسخره ها فقط کاغذ توالت داشتند می شد پاشد و از یه گوشه ای یه آبی به کیر زد .. -نو … نو…. الیزابت .. -واتس .. د  .. متر .. این جمله ساده رو هم فهمیدم که داره ازم می پرسه که موضوع چیه .. نمی دونستم چی جوابشو بدم .. بذار هر جور عشقشه حال کنه .. شاید واسه اینا خیار شور تازه و گندیده هر دو تاش یکی باشه .. هرچند کیر من دست خیار چنبر رو هم از پشت بسته بود . تازه داشتم با ساک زدن حال می کردم که زود از این کار دست کشید و کون خودشو رو سر من قرار داد .. حس می کردم با این مدل دستشویی رفتن و آب نکشیدن باید بوی بدی به مشام برسه ولی خیلی تازه و خوشبو و هوس انگیز بود . به کوس سرخ و سفیدش خیره شدم و به رون پاهای گوشتی و اون هیکل بیستش . داشتم به این فکر می کردم که این بدنش رو تیغ کاری کرده یا اصلا از اول مو نداشته . در همین حال و احوال بود که شنیدم داره به من میگه آریو اسلیپی ;/; به نظم اومد که داره میگه خوابت برده ;/; رفتم تا جوابشو بدم دیدم کونشو به سرم چسبوند . نمی دونستم چرا فضای کوسش این قدر خیس شده فکر نمی کردم یه روزی از لیسیدن و مکیدن کوس یه نفر این قدر خوشم بیاد . دو تا دستمو گذاشتم رو دوطرف کونش تا سنگینی اونو بندازه رو دستام و کون قشنگش و پاهاش خسته نشن . یکی یکی فیلمهایی رو که دیده بودم به خاطر می آوردم . باید قدرت ایرانی و آریایی خودمو به رخش می کشیدم . یعنی به کسش می کشیدم . فکر کنم اگه می خواستم تو همین امریکا بمونم یه شهرش که چه عرض کنم یه خیابونش واسه یه عمر من بس بود . دستامو گذاشتم رو شونه هاش . دلم می خواست کونشو تو دیدم داشته باشم . خیلی کار درست بود . اون رو من قرار داشت و داشت یه تکونایی به خودش می داد که کوس خودشو رو کیر منی که طاقباز قرار داشتم بندازه ولی من با قرار دادن دستم روی شونه هاش اونو یه نود درجه از نیمه بالای تنش و صد و هشتاد درجه از پاهاش گردوندم و به حالت دمر انداختمش رو تخت و تا بیاد به خودش بجنبه کیرمو از همون طرف کون کردمش تو کوسش .. -اوووووووههههه نوووووو وری وری گود .. فک می .. فک … فک.. .. من که می دونستم چیزی از حرفای من نمی فهمه واسسش کر کری می خوندم .. -کیر ایرونی رو داری ..;/;  امون نمیده .. ریشه تو و هر چی امریکایی رو قطع می کنه .. نه نباید این حرفو بزنم … ریشه شما رو آبیاری می کنه تا با آب من ریشه و نژادتون عوض شه . واسه اولین بار بود که کوسی رو می گاییدم بیخود نبود که دوستام همه دنبال کوس بودند و هر چی پول جمع می کردن خرج همین کارا می کردن . نمی خواستم به این زودیها تو کوس این نازنین خالی کنم ولی هر قسمت از بدنشو که نگاه می کردی انگار که دوست داشتی یه جاشو سوراخ می کردی و فرو می کردی داخلش . اصلا مقاومت در مقابل همچین زنی کار حضرت فیل بود . دلم می خواست بر گردم ایران و واسشون یعنی واسه دوستام تعریف کنم که شیر کشتم و پلنگ .. همیشه حسرت می خوردم از این که اونا کوس می کنند و من بی نصیبم . تصمیم گرفته بودند که یه بار به دعوت اونا همراهشون برم کوس بزنم که رفتم معدن و هنوز حقوق نگرفته اومدم . حس کردم که کیرم دوباره می خواد با یه جهش ضربتی خالی کنه تو کوس الیزابت .. اونم اینو حسش کرده بود . خودشو از زیر من خلاص کرد و طاقباز شد .. اوخ که چشای ناز و خوشگلش بوسیدن داشت . چی می شد اون واسه همیشه زن من می شد ;/;! همین یکی واسم بس بود .. عجب آرزویی ! هر چند می دونستم این اولیشه ولی انگاری این مسئله رو حسش نمی کردم هنوز در عمل قرار نگرفته بودم . با انگشتش به کیر من و کوس خودش اشاره کرد فهمیدم که میگه دوباره اونو بکنم وموهای سرشو از دو طرف ریخت رو دو تا سینه هاش .. چقدر وسوسه انگیز و خواستنی شده بود .. داشتم فکر می کردم این اگه بره ایران جنده بشه هر دفعه چقدر گیرش میاد که دیدم ظاهرا کاسه صبرشو لبریز کردم و اون با دست خودش کیرمو فرو برد تو کوسش . خودمو روش سوار کردم دستاشو نگه داشته لباشو بوسیدم . لبمو از رو لباش ور نمی داشتم . حتی بوسیدنش هم یه کیف و حال بی نظیر بود . مثل یه کسی که می خواد از دست کسی فرار کنه اونم مدام دست و پا می زد ولی من امونش نمی دادم . نمیذاشتم که درره . نمی دونستم چرا ساکت شده فقط از دوستام شنیده بودم که هر وقت زن ارضا میشه دوست داره یه خورده تو حال خودش بمونه ولی من کیرمو همین طور فرو می کردم تو سوراخش . دیگه تنگ و گشادی حالیم نمی شد . تا به حال کوس که نکرده بودم این چیزا رو بفهمم .. این بار دیگه خودشو ازم جدا نکرد . گذاشت که آبمو تو کوسش خالی کنم -جوووووون الیزابت بگیر که داره میاد آب ایرونی تو کوس امریکایی .. کاشکی که بار دارشی و بچه ات به نام فامیل آریایی باعث افتخار باباش شه .. روحیه گرفته بودم . الیزابت خودشو عقب کشوند و واز لبه تخت آویزون کرد و پاهاشو داد عقب . دوست داشت آب کیرم همه رو جذب و حلش کنه .. وای که چه حالی کردم .. ظاهرا یکی دوروز دیگه هم باید تو کاخ سفید می موندم . اینو محافظین ایرانی بهم گفته بودند . -ببین کوروش جان الان در مورد وضعیتت و مسائل جنسی قراره یه مصاحبه پخش مستقیم  با سی ان ان داشته باشی .. -این دیگه کیه .. دوتا محافظ یه نگاهی به من انداختند و یه سری تکون دادند که فهمیدم بازم گند زدم . ظاهرا بزرگترین شبکه خبری دنیا بود همردیف بی بی سی شایدم بزرگتر از اون . در همین موقع بابت مصاحبه باهام تماس گرفتند و گفتند که مواظب صحبتهایی که می کنم باشم و بر علیه امریکا حرفی نزنم . با اون طرفی که داشت باهام حرف می زد افتادم دعوا و گفتم من که با کسی پدر کشتگی ندارم این شمایین که با همه دعوا دارین و به زور منو آوردین امریکا . یه روز میگین بده یه روز میگین خوبه .. من هر چی دلم میخواد میگم . میگم که ما گول این زرق و برق ها رو نمی خوریم -بابا کوروش جان حواست باشه یه موقع تا آخر عمرت باید اونجا موندگارشی و دست از سرت بر نمی دارند ها . -ببین آقای من الان خیلی از دولت ها بمب اتم خودشونو به رخ هم می کشن ولی من یه چیزی دارم که از هر بمبی قوی تره . تمام بمبای اتمی رو خنثی می کنه . هر چند شما همه تون از اولش هم بی خایه بودین ولی حالا که راستی راستی بی خایه شدین دیگه هیچ قدرت نظامی نمی تونه  تاثیر داشته باشه . کافیه زناتون ازتون کیر بخوان .. دارین بدین ;/;  اگه بخواین یا کسی بخواد کوچکترین بلایی سرم بیاره با خانوما طرفه . -کوروش جان یهو دیدی بر سر تو و داشتنت جنگ جهانی سوم در گرفت و دنیا به خاک و خون کشیده شد .. -مطمئن باش کوروش آریایی دنیا رو فتح می کنه . اگه جد بزرگوارم کوروش هخامنشی یه قلمرویی درست کرد از ته چین تا جنوب سیبری وشرق و جنوب اروپا و از اون طرفم تا یه قسمتهای وسیعی از شرق افریقا ..من می خوام با سیاست لاک پشتی خودم دنیا رو فتح کنم و موفق هم میشم .. وقتی گرم میفتادم حرفای گنده تر از دهنم می زدم حرفایی که شاید واسه من یه رویا بود ولی وقتی تو بطن قضیه می رفتم حس می کردم که زیادم دور از ذهن نیست . مگه قدرت به چی میگن .. در امر قدرت فقط اون کسی که قدرتمند میشه دخیل نیست اونایی که بهش قدرت میدن تاثیر بیشتری دارن . اما اونی که کسب قدرت می کنه اعتماد به نفس داره . از کسی نمی ترسه و داشته های خودشو طوری به دیگران تحمیل می کنه که ازش حساب ببرن . نمی دونم منو به کجا بردن ولی ساعتی بعد خبر نگار یا مجری سی ان ان مصاحبه اش با منو شروع کرد . مصاحبه ای که میلیار ها بیننده در سراسر جهان شاهد پخش مستقیم اون بودند و احتمالا هر زنی که تلویزیون در اختیارش بود سعی می کرد فرصت دیدن تنها مرد کاری دنیا رو از دست نده .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها