داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فقط یک مرد 123

از این نظر که بالاخره اسبابی فراهم شده که می تونم خودمو از شر اینا خلاص کنم خوشحال بودم . ولی نخواستم خوشحالی خودمو نشون این کاظم خان دیکتاتور بدم . این دیکتاتور ها خصلتشون اینه که تا زمانی که حس کنند تو در رنج و عذابی کاری به کارت ندارند اما اگه احساس کنند که تو بابت مسئله ای خوشحالی و احساس آرامش می کنی تا وقتی که آرامش تو را بر هم نزنند ول کنت نیستند . واسه همین خودمو بی خیال نشون داده با خودم گفتم این دو تا رو هم میگام و به جهنم یه سری به انگلیس هم می زنم ولی این جور که معلوم بود هنوز خیلی کارا در ایران داشتم که انجام نشده بود و اگه این دولت به وعده هایی که به زنان و حداقل نخبگان داده بود عمل نمی کرد یک انقلاب دیگه ای در این کشور بحران زده به وقوع می پیوست . ظاهرا جنده اسلامی دو آتشه یا جنده دو آتشه اسلامی کاری به روزشون آورده بود که اسباب کوس دادنشو خیلی سریع فراهم کرده بودند . منو بردن یه اتاق و سوئیتی که به زیبایی و وسعت بهشت کارینا نبود ولی بازم جلال و شکوه خاصی داشت . با حبابها و لامپها و هالوژن های جور و جواجور و رنگارنگ زیادی تزئین شده بود . اما در میان این رنگهای زیاد رنگ عزای مشکی حالمو بهم می زد . اصلا از این که  یه عده میگن مشکی رنگ عشقه اصلا خوشم نمیاد . دلم می گیره . جنده خانوم تماما مشکی پوشیده بود . بین پنجاه تا شصت سال سن داشت . مشهور بود به شریفه شلاق زن . ولی بی شرفی از سر و روش می بارید . هنوزم فکر می کرد که همون قدرت گذشته رو داره . شایدهم داشت ولی دیگه کسی نمونده بود که به این راحتی ها بده به دم جلاد یا این که خودش نقش جلادو بازی کنه . اومد جلو و با اون چهره زیبا ولی چند تا چروکش که حکایت از سالهای پیری داشت به من گفت این جوری بهم نگاه نکن . زودباش باهام حال کن . لختم کن . خیلی خوشم میاد از این که کوسم خورده شه . اول یه کوس لیسی حسابی بکن بعد بذار تو کوسم . گفته باشم که از ساک زدن هم خوشم نمیاد . چندشم میشه کیر مرد رو فرو کنم تو دهنم . -ولی اگه کوستو فرو کنی تو دهن مرد اشکالی نداره ;/; شریفه جنده آدم اگه قیافه تو رو ببینه باید کفاره بده چه برسه به این که کوستو هم بخوره . -من این حرف تو رو نشنیده می گیرم . -منم این کوس شرات تو رو هم نشنیده می کیرم . به شدت عصبی شده بودم . دخترای چهارده ساله اش تا این حد برام ناز نمی کردند . این از دور خارج شده خواهر انقلابی شلاق زن اوایل انقلاب که بعدا در ماشینهای گشت عفاف زیر کیر برادرای گشت ادای زنای با ایمانو در می آورد واسه ما دور گرفته بود . حیف که آدم کشی در ذات من نبود وگرنه همونجا خفه اش می کردم . البته از این انگل هایی که مستحق مرگ باشند زیاد بودند ولی بهترین جا برای اونا انداختنشون توی اسید و آب اسید بود . مثل فیلمهای سینمایی که یکی رو میندازن تو اسید و طرف کاملا حل میشه . اینا ارزش اسید رو هم ندارن -ببینم بی شرف نکنه تو هم دختری و  تا حالا فکر می کردی که اگه باکره باشی و نفله شی میری بهشت ;/; –خیلی گستاخی کوروش . بابد کسی در افتادی . هنوز برای توبه و عذر خواهی از من وقت داری . من دختر نیستم . یه مجتهد والا مقام همون سالهای اول جوونی ام اومد گفت که اگه دختری تو توسط یک روحانی پاک و والا مقام گرفته شه در واقع همون صدور حکم بهشته و هر وقت هم که گناهت زیاد شد اگه بری ز یرکیر یک  روحانی تایید شده گناهانت آمرزیده میشه . چون عبای اونا عبای رحمته که بر سر این ملت سایه افکنده و براشون راحتی و آسایش و خوشبختی به ارمغان میاره . نمونه اش رو حالا می بینیم که هنوزم که هنوزه امریکا و انگلیس و اسرائیل مثل سگ ازمون می ترسن . ازاون نتان یاهوی بی شعورایرانی که شنیدم هم شهری خودته بچه همین آب و خاکه مارو تهدید می کنه بگیر تا اون اوبامایی که اسم مقدس حسین رو یدک می کشه همه و همه از قدرت ما با خبرن . زود باش بیا لختم کن کوسم بد جوری می خاره .. بوی گند عرقش خفه ام کرده بود . -شریفه بی شرف خیلی گندیده ای . من چه جوری بتونم با این تن و بدنت حال کنم . ببینم بچه دار مچه دار که نمیشی . چون من  حالم بهم می خوره یه بچه ای داشته بیاشم که ننه اش تو باشی . -خیلی باید افتخار کنی که یه بچه ای درست شه که از تخمک شریفه با ایمان باشه . ولی  شایدم این حکمتی بوده که من یائسه شدم و نمی تونم بچه بیارم . من تازه چهل سالم تموم شده و خیلی زود یائسه شدم -ببینم ما رو گیر آوردی ;/; این جوری که تو میگی وقتی که تازه رفتی دبستان شلاق دستت گرفتی و افتادی به جون بقیه . شایدم کودکستان می رفتی .-حالا کارتو شروع می کنی یا نه ;/; رفتم سمتش مقنعه رو با فشار از سرش کشیدم و چادر رو هم به همین صورت از سرش در آوردم . بعد شلوارمو کشیدم پایین . این کیرم شق بشو نبود که هیچ انگار عقب نشینی هم کرده کوچیک تر شده بود … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها