داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فقط یک مرد 120

دستمال خون آلوده رو با لذت نگاه می کرد و می خندید . اون از تماشای اون لذت می برد در حالی که من از دیدنش بهم استرس دست داده بود -کوروش من به یکی از بزرگترین آرزوهام رسیدم . چقدر زنای اینجا می خواستن از این مسیر رد شن . چقدر دلم می خواست منم لز داشته باشم . راه کوسم باز شه . با یه چیزی با خودم وربرم حال کنم . کیف کنم . از زندگی و معنای اون یه چیزی بفهمم ولی نتونستم . نتونستم که نتونستم اما با اومدن تو وضع فرق کرده . من حالا خوشبخت ترین زن دنیام همیشه دلم می خواست که یه مرد افتتاحش کنه و حالا تنها مرد و بهترین مرد روی زمین این کارو انجام داده . عزیزم کیرتو بیرون نکش بذار تو کوسم بمونه . یه خورده سوزششو ولش کنم . می خوام از تمام لحظاتی که با تو و در کنار توام نهایت استفاده رو بکنم . می خوام با تو به اوج زندگی و عشق برسم . با تو پرواز کنم .. -کارینا حرفای قشنگی می زنی . مثل خودت که خیلی دوست داشتنی هستی . .. دیگه ادامه ندادم .می خواستم بگم که من فقط مال یه نفر نیستم . دنیا الان چشش به کیر منه .. ولی نتونستم بگم . نگاه معصومانه و مظلومانه و کیر خواه اون که با صداقت و سادگی داشت باهام حرف می زد و از احساساتش می گفت منو منقلب کرده بود . با همه اینا اونو به اندازه افسانه و کبوتر صحرا دوست نداشتم . کبوتر صحرا که دلم واسش یه ذره شده بود . دختر سرخپوستی که منو از چنگ طالبان نجات داده بود . وبا اسب  بر فراز کوههای کالیفر نیا به پرواز در آورده بود . یه حسی به من می گفت که بالاخره یه راهی واسه نجات من از اینجا پیدا میشه . سکس برام شده بود یه کار تکراری . مثل غذایی که روزی چند بار باید خورد . کیرتو بذار تو دهن طرف .. کوسشو میک بزن .. بکنش .. آبتو خالی کن توی کوس .. به راستی نهایت زندگی اینه ؟/؟ وقتی که آبتو خالی می کنی و حس آرامش و سبکی بهت دست میده تازه به خودت میگی آیا این همون چیزی بوده که از زندگی می خواستی و براش می جنگیدی ؟/؟ یک هیجانی که به آخرش رسیده ؟/؟ عشقی که در خاک مدفون میشه ؟/؟  یه تکونی به خودم دادم که این حالت خواب و خلسه و رفتن به عالم فلسفه ازم دور شه . کارینا افتاده بود رو من . با اون پوست لطیفش پوست تنمو به آتیش کشیده بود . نرمی پوستش عین ابریشم یه دست و همه چیزش تنظیم تنظیم بود . دلم می خواست اون کوس هم تپل و هم نقلی این شازده خانومو این قدر بلیسم تا این که خودش خسته شه و بگه کوروش بسه دیگه . شور و حال کارینا ستودنی بود . خیلی جالب بود . این فضا رو طوری ساخته بودند که کمترین صدایی از بیرون نمیومد کارینا خودشو رو کیرم می گردوند . دستامو دور کمرش حلقه زدم ومنم بهش کمک کردم تا یه جوری کمک حال عشقبازی داغ اون باشم . چقدر پوست تنش لطیف بود . انگاری هدیه ای از بهشت واسم رسیده بود . دلم می خواست همه جاشو می بوسیدم و با انگشت روش می کشیدم و ذره ذره حال می کردم تا به آخر حال برسم . مردمک چشاش با یه حالتی می گشت که ترسیده بودم . شده بود مث یه آدمی که بخواد منو بترسونه ولی می دونستم که این طور نیست و از هوس زیادشه . شاید من از بس توی فراوونی بودم احساس اونو درک نمی کردم . .می دونستم که یک زن اگه بخواد بیاد رویه مرد و مدت زیادی رو تلمبه بزنه خسته میشه . واسه همین جامو باهاش عوض کردم این یکی از اون دسته آدمایی بود که خیلی زود به آخر کیف و حال رسید .. هرچند بازم جا داشت . یهو دیدم دستاش به دو طرف باز شد و از حال رفت ولی من یکی دیگه ول کنش نبودم . فقط  لطف ادامه گاییدنش در این بود که یه بار دیگه از نو هوسش اوج گرفت . . عجب پوستی عجب گوشت و تن و بدنی .. ای جوونی خدا کنه همیشه بمونی .. تا من همچنان در خدمت خودم و خلق جهان باشم . نیمساعت کشید تا یه بار دیگه کارینا رو به ارگاسم رسوندم . اصلا قصد استراحت نداشت -عزیزم من خسته ام . فردا رو که از دست ما نگرفتند . همین که اسم فردا که در واقع امروز بود رو شنید گل از گلش شکفت و گفت هر چی تو بگی عزیزم . به این سادگیها نمی شد از این بهشت فرار کرد . این اطلاعات و امنیت و این مافیای اقتصادی و کارتل ها و تراست ها و امپریالیست دینی کاری کرده بود که این ناحیه از دیوار افسانه ای و آهنین برلین هم صعب العبور تر باشه و تقریبا نشه ازش فرار کرد . -عزیزم بهشت زیبایی درست کردی -بابام خیلی زحمت کشید .. نگاه نکن این جوری با بقیه ساده بر خورد می کنه قدرتش از همه بیشتره -قدرتش بیشتره یا پولش بیشتره -خب این روزا این پوله که قدرت میاره . -ببینم کارینا جون میشه یه مرخصی گرفت رفت یه سری هم به دنیا زد ؟/؟ …. ادامه دارد ..

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها