داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فقط یک مرد 16

منو به آخر حال برسون . خوشی من تکمیل نشده -می دونم عزیزمن . ملوس بانوی من . حالا نمی خواد پیش بابات از من شکایت کنی . -سرورم کوروش ! من غلط بکنم از این کار ها بکنم . -ملوس جان چه جوری دوست داری عمل دخول را انجام بدهم .. باهاش باید از این جور صحبتا می کردم تا یه خورده دوزاریه صاف تر می افتاد .. -اگر جسارت نمی باشد من در بالا قرار بگیرم .. -بفرما ملوس جان تو هم مثل بابات همش دوست داری بالا نشین باشی .. -شوهر گلم من میخوام رو کیر شما بشینم بابا می خواد روی صندلی رهبری بشینه -فرقی نمی کنه هردوتاش یکیه .. من هم چون دیگه یه خورده کوفته بودم از این پیشنهاد ملوس که معلوم نبود طبق کدوم خطبه قلابی و ملای قلابی تر زنم شده استقبال کردم . تو خوابم نمی دیدم که یه روزی این ملا عمر طالبانی بشه پدر زنم .. این زن افغانی چه باحال رو کیرم می نشست و چه با حال تر دور می زد . کیر منو مرکز دایره قرار داده بود و کونشو دورش می گردوند البته برای این که این گردش کامل صورت بگیره با تمام اعضای بدنش یکسره دورم می گشت . معلوم نبود واسه چی این کارا رو می کنه . حتما ذوق زده شده بود از این که کیر من نصیبش شده و داشت دست به کار های عجیب و غریب می زد . من یکی که خیلی خوشم میومد . داشتم فکر می کردم که این چه جوری می تونه در عین این که در حال دور زدن رو کیرمو فکرشو متمرکز ار گاسم خودش بکنه که دیدم لب و لوچه هاش آویزون شد و از حرکت ایستاد .-آههههههه آقای من خوشی کامل شد .. انگشت وسطیمو خواستم بکنم تو سوراخ کونش که دیدم نمیره . انگشت کوچیکه مو کردم داخلش به زحمت یک بند اونو فرستادم داخل . -همسر زیبای من (اینو که می گفتم مثل خر کیف می کرد و بیش از هر لحظه دیگه ای حاضر بود جونشوواسم بده )کیف من وقتی کامل میشه که آلت خودمو توی این سوراخ قرار بدم .. -عزیزم این گناهه حرامه .. کراهت داره .. اگه جسارت نمیشه شهید بن لادن از این کارا باهام نمی کرد . یه خورده رسمی حرف زدنو کنار گذاشته و گفتم قربون شکل ماهت برم شوهر سابقت الان اون دنیا داره حال می کنه . آدمای جان نثار و ایثار گر در برزخ هم میرن به بهشت . تو فکر خودت باش . من شوهرتم . به من کون میدی یا نه ;/; گناهشم گردن من . مگه دینت نمیگه که باید تابع شوهرت باشی . به هر حال من ازت کون میخوام . -این راه تا حالا بسته بوده -من حالا بازش می کنم . به من چه مربوط اون شهید بزرگوار از این جاده خاکی نمی رفته .. من میخوام حال خودمو بکنم .. کاری به روزش آوردم که مجبور شد قوطی کرم رو بده دست من و گفت صاحب اختیار منی هر کاری دوست داری بکن . اول یه ماچی به اون سوراخ کونش که تنگ تنگ بود و حرف نداشت دادم و خوب چرب و کرم مالیش کردم و هنوز کیرمو تو کونش نکرده کلی کیف کرده بود . -کوروش جان نمی دونستم این قدر برات عزیزه و منم برات عزیزم . -صبر کن هنوز اصلیه نرفته اون داخل . وقتی بره تازه معنی عزیز و عزت و لذتو می فهمی . وای پسر سوراخ کونش این قدر تنگ بود که انگاری زیر پیر هن یه نوزادو می خوای بکنی تنت . خودش دستشو جلو دهنش داشت و بیچاره اونقدر درد رو تحمل کرد تا این که یه نصفه نیمه ای کیرم رفت تو کونش .. به خودش می لرزید . دستامو گذاشته بودم رو کونش . تمام بدنش بوی عطر و مشک می داد . خیلی دوستم داشت که قبول کرد بهم کون بده . چون زن با تقوایی بود و اعتقادی به کون دادن نداشت ولی به خاطر عشقی که به من داشت تخفیف قائل شده بود . فانوس رو آوردم نزدیک تر تا یه خورده اون حلقه دور کون یا همون سوراخ کونشو وقتی که کیرمو تو سوراخ فرو می کنم ببینم و حالشو ببرم . -اووووووفففففف کون دادن هم خیلی خوشی داره . -گفتم بهت که خیلی خوشت میاد . ملوس خانوم این دور و بر همه جا تاریکه این کارایی که ما انجام میدیم نکنه سایه اش بیفته رو چادر و نگهبانا حرکات ما رو ببینن .. -نه اونها آدمای چشم پاکی هستند . تازه همه اونها از محارم هستند . اگه می خواهی آلتتو بفرستی بیشتر بره بفرست . خوشم می آید . –مهربان همسرم . به این مردانگی من گاهی میگی آلت گاهی هم میگی کیر . همون کیر بگی بیشتر حال میده . اگه میخوای باهام زندگی کنی تو هم یه خورده ایرونی باش . -جهد می کنم که مطابق خواست تو کار کنم -حالا شد یه چیزی . تلاشتو بکن . حالا گفتی من چی رو بیشتر فرو کنم تو کونت -آلت کیری رو . یه فشاری به کیر خودم آوردم که نصفه ای از نصف دیگه اش رفت داخل . نفس تنگی گرفته بود ولی مدام می گفت که داره حال می کنه . تا این که دیگه از بس با این کون متوسط که گاهی درشت به نظر می رسیدکیف کردم که دیگه نتونستم جلو آبمو بگیرم .. تشک رو گذاشت یه کناری و گفت برویم غسل کنیم . صحیح نیست که تا صبح نجس بمانیم . -کجا بریم دوش بگیریم نصفه شبی سینه پهلو می کنیم . تازه کجا بریم حموم ;/; -اون طرف کنار اتاقکها دوش صحرایی هست موقعیت و زمان مناسب نیست که از اون استفاده کنیم . برویم طرف رود خانه غسل کنیم . دهنم از تعجب وامونده بود .-عزیزم درسته که تابستونه ولی من مریض میشم .. هیچی از بس فلسفه بافی کرد دو نفری رفتیم طرف رود خونه تا غسل کنیم . -وای ملوس بانو من می ترسم صدای زوزه گرگها رو می شنوی -کوروش جان آریایی تا اونجایی که من می دونم کورش کبیر خیلی شجاع بود -آخه ملوس بانو من با دست خالی با گرگها بجنگم ;/; -عزیز جان ما به این صداها عادت داریم .کاری به کار ما ندارند .. یه حوله داد دستم و گفت این حوله دامادی توست . شانس آوردیم هوا تاریک بود .داشتم می لرزیدم . ملوس برو پشت اون تپه ! ما رسممون اینه که موقع غسل نباید یکی یکی دیگه رو ببینه . واسه یه لحظه تصمیم گرفتم فرار کنم دیدم دیوانگیه و این یعنی نابودی بشریت . یه سنگی انداختم تو آب و سر صدایی درست کردم و یه خورده موهای سرمو تر کردم و اثر خفیفی از تری روتنم گذاشتم که مثلا غسل کردم . حوله رو دور خودم پیچیدم . ملوس جونم صادقانه غسل کرد و دوتایی به چادر بر گشتیم .. دیدم یه خورده گرفته .. -چی شده عزیزم کوروش دل نداره ببینه خانومش غمگینه .. مردان افغان رسم دارن چند زن بگیرند و زن افغان هم تحمل می کند . البته بیشتر در روستاها چنین است و در شهر ها کمتر .. یک زن مومن افغان باید خود را عادت دهد .. دوباره فاز گفتگوی خودمونیش کار افتاد و ادامه داد .. ولی من نمی تونم تورو با یه زن دیگه ببینم -خب نبین -نمی تونم تحمل کنم . قراره تا چند ساعت دیگه شبنم خاتون بیاد کنار تو بخوابه -شبنم خاتون کیه -مادرمه .. من انگار حواسم جای دیگه ای بود و یادم رفته بود ماموریتم چیه .. -خب بخوابه پیشم بخوابه . مادر زنمه . محرممه . -بر تو حرامه ولی بابا میگه در این شرایط حرام حلال میشه .. تو باید با اون همخوابگی کنی .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها