داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خاطرات ده ساله من و یلدا (۲)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

درقسمت اول خاطراتم نوشتم که یلدا همسر همیشه حشری و زیبای من عاشق سکس و نزدیکیه و کشته مرده کیرهای بزرگ و کلفته . البته در قسمت اول داستان فراموش کردم به تناسب اندامش و زیبایی خدا دادش اشاره کنم که خیلی ها را مجذوب خودش کرده ولی تا حالا اعتنایی به کسی نکرده .
در آخرین سکسی که داشتیم تونستم یخش رو آب کنم که در صورت امکان بصورت دوبله و یا بقول امروزی ها تریسام با یه نفر دیگه دوتایی باهاش سکس کنیم خودم عاشق این مدل بودم چون در زمان مجردی با یکی از دوستام دونفره زنی رو چند بار از کص وکون کرده بودیم . بعد آگاهی از عطش و میل زیاد یلدا به سکس توی تخیلاتم این وسوسه ریشه کرد که با یلدا هم اینکار را تکرار کنبم بخصوص اینکه با ابراز تمایل و علاقش به کیر کلفت وبزرگ من را بیشتر از خودش حشری و وسوسه میکرد خلاصه اینکه در آخرین صحبتامون یلدا نه تابید کرد و نه مخالفت ، میدونستم که خودش هم خیلی دوست داره ولی شرم وحیا مانع پذیرش یکباره این پیشنهاد بود . بیشتر شبهامون با سکس توام بود یه شب وقت خواب یلدا لخت عریان فقط با شورت جلو آینه زل زد به هیکل لخت خودش گفت واقعا میخوای عکسام رو توی سایت بزاری ؟ گفتم :اول باید طریقه ارسال و آپلودش رو بلد بشم بعد با انتخاب خودت چندتا از عکسای کص وکون و اندام خوشگلت رو میفرستیم بای سایت انجمن کیر تو کس ، یه چرخی زد و کونش رو از داخل آینه دید زد وگفت هروقت متوجه نگاه آدمهای چشم چرون میشم که اندامم رو دید میزنن کیف میکنم حالا اگه عکس لختی من را ببینن چیکار میکنن بیچاره ها ؟در جوابش گفتم اگه تو را اینجوری زیارت کنن کص وکونت رو جر میدن بعد با عشوه اومد کنارم و کیرنیم خیزم رو از توی شورتم کشید بیرون و گفت فعلا با این جرم بده . چنان با ولع مشغول ساک زدن شد که انگار یکسال از آخرین کص دادنش میگذشت من هم جنگی شورتش کشیدم پایین کون گرد و پهنش رو چنگ زدم وگفتم نصیب کیر کلفتای چشم چرون بشه این کون سفید خوشگلت . کیرم که خوب سیخ شده بود رو به سینه هاش مالید وگفت کیرخودت رو با درد تحمل میکنم اگه به کیر کلفت بره تو کونم واقعا کونم جر میخوره ،از کصش شیره بیرون میزد چوچوله پف کرده کصش رو لیس زدم گفتم : این کص خوشمزه رو باید اول خورد و بعدش هم گایید . جندگی از هیکلش میبارید کص خودش رو چنگ زد وبا عشوه گفت میخوای اینو زیر پای این و اون بزاری ؟
من : نه عشقم اشتباه نکن این و اون نه فقط یه نفر دیگه اون هم بشرطی که قبل از هر اقدامی تو اون فرد را اوکی کنی .
یلدا که داشت شهوتش بیشتر میشد لبهام رو بوسید و سوار کیرم شد و یه ضرب تا بیخ کیرم رو با کصش بلعید و یواش یواش بالا پایین شد وگفت میترسم بعدا پشیمون بشی
من: نه عزیزم چنان این کار تو تخیلاتم رسوخ کرده که همی الان فکر میکنم دوسه باری تورا گاییدن
یلدا : کسی رو در نظر داری
من : آره ممکنه زیاد خوش قیافه نباشه اما فکر کنم کیر کلفت وبزرگ و بکنی داشته باشه
یلدا : همون همکارت که قبلا گفتی
من : آره محمود رو میگم به هیکل و اندام درشتی که داره میاد کیر خرکی داشته باشه .
چنان از گفته هام هیجان زده شد که محکم و با سرعت رو کیرم تقلا کرد و گفت حالا که تصمیمت قطعیه زودتر بیارش خونه تا جلو خودت کص و کونم رو پاره کنه و در همون وضعیت کونش رو چرخوند و گفت کاش الان محمودجون پشتم بود و تو کونم تلمبه میزد ، نفس نفس زدن وصدای آخ و اوخش بلندتر شد و چندبار پشت سرهم گفت محمود بیا بیا بیا که کص وکونم منتظر کیر کلفتته بیا که عاشق کیر کلفتم بیا من بکن . با گفتن این حرفها به اوج شهوت رسیدم و قبل از اینکه آبم بیاد تاب خوردیم و انداختمش زیر و با شدت هرچه تمامتر تو کصش تلمبه زدم و بعد از چند لحظه کل آب کمرم رو تو کصش ریختم همزمان خودش هم ارضا شد . کم اتفاق افتاده بود که سکسمون زیر ۱۵ دقیقه انجام بشه و جفتمون ارضاشده باشیم اما اون شب با صحبتهای تحریک کننده جفتمون به همدیگه لذت بیحسابی بردیم .
روزبعد توی شرکت وقتی محمود رو دیدم تو دلم گفتم محمود ستاره بختت به اندازه کیرت باید بزرگ باشه چون ظرف چند روز آینده یه کصی زیر پات میفته که خوابش رو هم ندیدی .خیلی وقت بود که فکر میکردم چطوری این درخواست رو به محمود بگم . من از زیدبازیهای قبل از ازدواجم به محمود گفته بودم اینبار تصمیم گرفتم براش خالی ببندم که چند ماهی میشه که با یه زن خوشگل و اهل حال و حشری توی ساختمون خودمون روی هم ریختم و دوسه باری که خانمم خونه نبوده ترتیبش رو دادم . همچنین یکی دوتا از عکسهای لختی از بدن یلدا را به محمود نشون بدم و الکی بگم این عکسها را از همون زن همسایه گرفتم ، به این نتیجه رسیدم که اول به یلدا بگم بعد انجامش بدم .
بعد از تعطیلی شرکت که خونه رسیدم یلدا مشغول ناهاردادن به پسرمون (شاهین) بود پرسیدم چرا شاهین دیر غذا میخوره ؟ یلدا گفت امروز برای برگشت خودرو سرویس شون خراب بوده و با معطلی رسیده خونه شاهین رو بوسیدم وگفتم خسته شدی عزیزم ؟ گفت نه باباجون بابای یکی از دوستام اومد واو زحمت کشید من را رسوند تا در خونه ، یلدا هم پشت بندش گفت آقای رسولی لطف کردن وشاهین را آورد در خونه . من هم بعد از تعویض لباس و شستن دست و رو رفتم کنار یلدا و شاهین برای ناهار، ضمن ناهار یلدا گفت چه خبر؟ گفتم سلامتی شما یه چشمک زد وگفت آقا محمود خوب بود سلام من رو بهش رسوندی ؟ چون نزدیکش نشسته بودم دست گذاشتم روی رونش و با یه مالش نرم گفتم آره سلام تو را بهش رسوندم و درگوشش هم یواشکی گفتم خودت رو هم بهش میرسونم . یلدا بعد از ناهار مشغول شستن ظرفها شد ومن هم تلویزیون روشن کردم تا زمانی که شاهین پیشمون بود حرفی بین ما رد وبدل نشد اما بعد از اینکه رفت اتاقش بخوابه یلدا اومد کنارم و گفت از صبح تا حالا به حرفهای دیشبمون فکر میکردم تو فکر میکنی راه درستی داریم میریم ؟ لبهاش رو بوسیدم و گفتم :اگه پشیمون شدی خیالی نیست مثل قبل به روابطمون ادامه میدیم
یلدا : اونقدر این حرفها رو گفتیم وتکرار کردیم که وسوسه شدم اما ترسم از اینه که محمود راز نگهدار نباشه و آبرو ریزی بشه
من : به این موضوع هم فکر کردم و یه راهی براش پیدا کردم
یلدا : چه راهی؟
من: برای محمود خالی بستم و گفتم با یکی از زنهای همسایه مون ریختم رو هم و چندبار باهاش نزدیکی کردم ضمنا به ذهنم رسیده یکی دوتا از عکسای خودت که صورتت معلوم نیست بهش نشون بدم و عکس العملش رو ببینم اگه لب و لوچش آب افتاد که میفته بهش میگم اگه دوست داری جورش کنم باهم بکنیمش که حتما قبول میکنه چون محمود از خر نر هم نمیگذره و جای خوب داستان اینجاست که نمیدونه تو زن منی و باهم ترتیب این کص و کون نازت رو میدیم تو هم نقش زن همسایه رو بازی میکنی اگه از محمود خوشت اومد میتونی باهاش قاطی بشیم ا ادانه بدیم و برای ادامه رابطه یه فکر دیگه میکنیم . یلدا ذوق زده شد و روی پاهام نشست و گفت عجب نقشه ای که بفکر شیطون هم نمیرسه . لبهاش رو بوسیدم وگفتم اوکی ؟ یلدا هم یه لب تولب یه دقیقه ای ازم گرفت و گفت اوکی و برای یه روزی باشه که شاهین عصرانه هست .
کصش رو از روی شلوارکش چنگ زدم وگفتم حتما جنده خانم .
بعد از اوکی دادن یلدا برای اینکه محمود عکسای کص وکونش رو ببینه کیرم شق کرده بود ونمی خوابید و فقط دوست داشتم هرچه زودتر فردا باشه تا چندتا عکس کیرشق کن از هیکل و کص وکون یلدا را به محمود نشون بدم یعنی طوری شده بودم که خود یلدا متوجه بیقراری من شد و پرسید انگار تو فکر رفتی و یه جورایی عادی نیستی اما از اونجایی که خیلی تیز بود با دیدن کیر نیم خیزم فهمید که به محمود فکر میکنم گفت عکسام رو همین فردا به محمود نشون بده ، با خنده گفتم اتفاقا بقدری هیجان دارم که دوست دارم الان یه هو فردا میشد یلدا که شرارت از چشماش میبارید کنارم نشست و کیرم را ماساژ میداد و زبونش را روی لبهاش چرخوند و گفت من از همین حالا کصم آب افتاده ، دستم رو بردم زیر شورتش کصش رو توی مشت گرفتم هم داغ بود و هم خیس شلوارک وشورتش را پایین کشیدم چوچولش ورم کرده بود . دو انگشتم راحت تو کصش فرو کردم واقعا مثل کوره آتش داغ و سوزنده بود به زور تا اتاق خواب بغلش کردم و روی تخت انداختمش بعد از بستن در اتاق خواب خودم هم لخت شدم و بدون هیچ مقدمه ای رفتم بین پاهاش و یه ضرب کیرم را تا خایه تو کصش فرو کردم دیونه شده بود بلند بلند گفت :بکن تو کصم که گشنه کیره کصم کیر میخواد محمود صداش کن بیاد دیگه بهش بگو زنم دوست داره کص بده میخواد کص دادن را با کیر تو افتتاح کنه طاقت ندارم هرچه زودتر بهتر بگو بیاد کصم رو پاره کنه ، دستم را روی دهنش گذاشتم وگفتم بچه رو بیدار میکنی با لوندی گفت اشکال نداره بگو مامانش مریضه باید آمپول تقویتی بهش بزنن تا خوب بشه . خیلی حشری شده بود غلط زد و من را زیر انداخت انگار او میخواست من رو بکنه نزدیک به ده دقیقه بیشتر یکنواخت بالا پایین میشد و محکم وبا سرعت به کمرش پیچ وتاب میداد تو چشام نگاه کرد و گفت زنت میخواد جنده بشه زنت دوست داره کص وکونش جر بخوره محمود میخواد پاره م کنه ، صدای نفسهاش و آخ واوخش اتاق را پرکرده بود من هم کون وکپلش رو ماساژ میدادم و میگفتم باشه عزیزم محمود میاد کص و کونت را جر میده جنده خانم این کص وکون باید همزمان با دو کیر جربخورن . جفتمون خیس عرق شده بودیم . با تلاش زیادی مثل کشتی گیرها اورا به پشت خوابوندم و مجددا پاهاش را با بردم و باز تو کصش محکم وبا شدت تلمبه زدم بعد از چند دقیقه ارضا شد وکم کم‌آخ واوخش فروکش کرد . حالا نوبت من بود که ارضا بشم بعد از چند لحظه طبق معمول همیشگی دمر شد و کون وکپلش را تکون داد وگفت باکیر خوشگلت کونم را آبیاری کن . چنان عرق لذت گاییدن یلدا بودم که بعد از چند دقیقه تلمبه زدن تو کون سفید و پهن ودلرباش تمامی آب کمرم را تو کونش خالی کردم .
ادامه داره…

نوشته: پوریا

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها