داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

یلدا دختر باجناقم

سلام این خاطره دومین خاطره ی سکسی من در مورد یلداس.من ۳۸سالمه و تو استانبول زندگی میکنم.یلدا اندام سکسی داره و مهمتر از همه کون بزرگ و برجسته ای داره که فکر کردن بهش روانیم میکنه
یلدا بعد از اولین رابطمون کمی از من فاصله گرفت تا زمانی که متوجه خیانت شوهرش شد بعد از اون اتفاق هر کجا میخواست با من میرفت برا خرید لباس هم با من میرفت و یه کاری رو خوب بلد بود که وقتی برا خرید لباس میرفتیم نه شرت میپوشید نه سوتین
لباس هایی رو انتخاب میکرد که زیپشون از پشت باشه منو صدا میکرد تا ببندم زیپش رو بعضی مواقع یه سایز کوچیکتر میگرفت تا زوربزنم و بمالمش با اینکه یکبار سکس داشتیم ولی بازهم انگاری بار اولمون بود که تو این شرایط قرار میگیریم من تو این حین هم ممه هاشو هم کونشو مالیدم یعنی چراغ سبز رو خودش داد چشاش خمار بود بهش گفتم بریم خونه؟با صدای حشری گفت برا چی؟گفتم میخوام کستو بلیسم کونتو بلیسم که یه اه بلندی کشید و گفت بریم
تو تاکسی دست من رو کسش بود دست اونم رو کیرم تا اینکه رسیدیم نمیدونم در رو چطوری باز کردیم و وارد خونه شدیم ولی تو به چشم بهم زدن لخت شدیم یلدا رو دراز کردم رو تخت شرتشو با دندونام دراوردم و شروع کردم به لیس زدن شرتش بادیدن این صحنه دیوونه شد و موهامو کشید شرت رو از دستم گرفت و فشارش داد تو دهنم با انگشتش فشار داد تو و به تف غلیظ کرد تو دهنم دیوونه شده بودیم هردومون شرت رو از دهنم کشید بیرون ویکی خوابوند تو گوشم جا خورده بودم خیلی درد گرفت ولی به غیر از شهوت چیز دیگه ای نمیفهمیدم موهامو کشید برد سمت مبل و هلم داد نمیدونستم چی تو ذهنشه ولی دیوونه شده بودم
شرتمو کشید پایین و محکم زد در کونم خیلی درد داشت ولی به روم نمی اوردم خم شد لای کونمو باز کرد و شروع به لیسیدن کونم کرد
با صدای بلند ناله میکردم آهههههههههه
آههههههههه خیلی عالیه یلدا با استادی تمام زبونش رو میکرد تو سوراخم و در می اورد و همزمان در کونی های محکمی میزد
موقعی که فکر میکردم تموم شده یه دفعه انگشتشو کرد تو سوراخ کونم جا خوردم یه لحظه ولی تخمام رو فشار داد تا بلند نشم عقب جلو میکرد انگشتشو بعد بهم گفت ناله کن برام منم واقعا لذت میبردم شروع کردم به ناله کردن هر چقدر بیشتر ناله میکردم بیشتر حشری میشد دیگه عادت کرده بودم داستم لذت میبردم که دوتا انگشتشو کرد تو و درد واقعی شروع شد گفتم درش بیار درد میکنه
تخمامو فشار داد و انگشتشو دراورد و کرد دهنم مجبور شدم میکش بزنم منو برد سمت تخت و انداختم رو تخت پاهامو داد بالا و شروع کرد به ساک زدن همزمان هم انگشتم میکرد انگشتشو دراورد و کرد تو دهنم بعد همینطوری که ساک میزد گفت میخوام دوتا انگشتتو بکنی تو کونت نه نمیتونستم بگم با اکراه دوتا انگشتمو تفی کردم و گذاشتم تو سوراخم گفت تلنبه بزن تلنبه میزدم یه دفعه کیرم تو دهنش شروع به بزرگ کردن کرد خندید و رفت دیلدوشو اورد دیلدو رو داد دستم و خودشم برگشت رو تخت دراز کشید پاهاتو داد بالا سرمو چسبوند به کونش من هم کونشو میلیسیدم هم سعی میکردم دیلدو رو بکنم تو کونم ولی نمیشد کلفت بود گفتم عشقم کلفته گفت زود باش بکن تو کونت گفتم نمیشه برگشت موهامو کشید و انداختم رو مبل یه دفعه دیلدو رو کرد تو کونم چشام سیاهی رفت داد زدم جیغ کشیدم ولی فایده ای نداشت دیلدو رو تا دسته جاداد تو کونم اشکم درومد تو کونم بود وخیلی درد داشتم کیرمو گرفت دستش و شروع به ساک زدن کرد برگشت و گفت همینطوری که کونتو گاییدم تو هم منو بگا منو میگی مثل قرقی کیرمو کردم تو کونش خیلی گریه کرد ولی چاره ای نداشت و تحمل کرد تو رو خدا درار کسری گوه خوردم درش بیار که محکم میزدم در کونش خفه شو جنده درکونش رو سرخ سرخ کرده بودم درش اوردم تا برام ساک بزنه دستمو گرفت برد تو دستشویی گفت عشقم تشنمه فهمیدم میخواد شاشمو بخوره یکی خوابوندم تو گوشش و اروم شاشیدم دهنش همشو تا قطره آخر قورت داد گفت چرا دیلدو رو عقب جلو نمیکنی اونموقع یادم افتاد که کیر تو کونم دارم از شدت حشر ابم خیلی زود اومد و همشو ریختم دهن یلدا
همشو تا قطره آخر خورد و گفت لباساتو بپوش بریم غذا بخوریم که گفتم اینو دربیارم بعد گفت نه شلوار بپوش اونم درنیار میخوام عادت کنی بهش خیلی درد داشت ولی عشقم مجبورم کرد رفتیم تو یه رستوران سمت ونک خواستم بشینم احساس کردم استخونام داره میترکه با هزار زحمت نشستم خیلی درد داشتم وهمه درد رو از صورتم میفهمیدن کیرم هم بدجور راست شده بود یلدا گفت پاشو حساب کن بریم راه رفتن خیلی سخت بود مثل جنده ها راه میرفتم سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت خونه رسیدیم سریع لخت شدیم یلدا گفت عقب جلوش کن خیلی درد داشتم ولی شروع به تلنبه زدن کردم اه و‌ناله هام رو همه میشنیدن کسشو چسبوند به دهنم تا صدام کمتر شه

نوشته: کسری

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها