داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس با خواهرزن شهوتی وخوش اندامم

سلام دوستان اسم مستعاره من بیژن هستش و۱۲ساله متاهلم .و از همون اول خداسرشاهده عاشق خواهر زن وسطیم شدم بدجور.و کلا برای اینکه همیشه جلو چشمام باشه خواهر بزرگ شو خواستگاری کردم ازش.البته اینها۳تاخواهرن که همشون همکار بودن با من اون موقع.شهین دختر شیطون و تیز ویز و سریعی بود.از اولم شلوار لی تنگ و مانتو چسبون کوتاه که باسنش همش پیدابود تنش بود وبرعکس زنه من چادر مقنعه ای .بالاخره با ستاره خواهرش قرار ازدواج گذاشتیم خیلی سریع و همه جا هم شهین بامابود .من عشق میکردم.تو رفت و آمد بودیم واسه نشون .که یروز ظهر ستاره موقع ناهار شهوتی شده بود و.پشت کارتون ها لخت لخت شده بود و بعد چادر مشکیش و سرکرده بود.صدام کرد برم کار بیارم ازاونجا.تارسیدم دیدم جلوی چادرو باز کرد.کس وکون سفید وسینهای سفت وبزرگ که تو چشم بود وانداخت جلوچشمام .گفت چطورم عشقم.گفتم عالی عالی.خلاصه من موندم ورفتیم لب تولب ومن همش شهین وتصور میکردم.تاانداختم لای پای زنم.اّبم اومد و ریخت رو کارتنها و تابلوبازی شد بدجور‌دیدم ستاره بدجور شهوتش بالاست.با انگشت ارضاش کردم بالاخره.هرشبم به عشق شهین خواهر زنم جق میزدم تا عروسیمون.شهین همیشه دوروبر من میپلکی درد دل میکرد برام.یروز گفت من می برین تا دمه خونتون اتو مو ستاره رو بیارم فردا لازم دارم.زنمم رفته بود سالن آرایش.واسه رنگ مو.دامن پاش بود بامانتو کوتاه.تارسیدیم مانتو رو درا ورد و گشت تواتاق دنبال اتو.که نگو بالای کمد دیواری گذاشتنش.هیچی نبوود بزاریم زیره پاش .که گفتم میخوای قلاب بگیرم برات.گفت اره خداییش مرسی.قلاب گرفتم ورفت روشونه ام وایساد ومنم سرم لای دامنش بود که یهو چشمم خوردلای پاش ودیدم شورت توپاش نیست وکس نقلی وتنگش ۲یا۳سانت بازبونم فاصله داشت.دل دل کردم چیکارکنم.میترسیدم جیغ بزنه یهو .آبرومونو ببره.فقط دید میزدم که یهو ناخوداگاه زبونم وانداختم لای پاهاش ودیدم شهین شل کرد ویدفعه گفت وای نه خدای من.چیکارمیکنی اخه لعنتی.زشته ستاره بفهمه عوضی.گفتم خب توکس وانداختی دمه دهن من .توقع داری نخورمش اخه.گفت اوکی ادامه بده حال میده.دیدم وقتشه بالاخره بالاتنش رو کند ولخت اومدتوبغلم وگفت چقدتوکف من بودی خداایش.میدیدم همش منو دیدمی زدی .میخوام سرپا بشینم روکیرت عشق کنی .خلاصه به خداوندی خدا تانشست روشو پاهاشو انداخت دوره کمرم ودستاشم دوره گردنم .من ازهوش رفتم از حس پیش اندازه.تو عمرم انقد یه چیزی بهم حال نداده بود که بیهوش بشم.شهینم زرنگ سریع صحنه رو عوض کرده بود هیچکس نفهمید .من ۲روزبستری شدم.بعدش ازش خواستم برنامه سکس بزاره برامون.گفت نه.تا ۲سال بعدش که خفتم کرد و به زور برد منو تو حموم و همه جور بلا سرم اورد واخرش تاکردم توکونش ارضاع شدم لعنتی.تنها کسی بود که جیش کرد تو دهنم و قورتش دادم.ملکه منه خداوکیل.الانم گاه گاهی براش لیس میزنم .کلان ۳بار تونستم بکنمش .که رکهم رفته ۲۰دقیقه تلمبه نزدم خداییش.ولی تا آخر عمر تو کفشم خدااییش.خیلی حال میده.خواهر زنها تونو بچسبین که عالیه.

نوشته: بیژن

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها