سلام یک روز خواهرزنم که حدود ۴سال ازمن بزرگتر و بیوه هستش بمن گفت تهران کار اداری دارم میای با من بریم تنها نباشم من فکر کردم منظورس اینه با سواری بریم فرداش دوتا بلیط هواپیما دیدم برای تهران گرفته .خلاصهرفتیم تهران و هتل .یک اطاق دوتخته گرفتیم تخت ها از هم یک متری فاصله داشت این هم بگم من خیلی دوست داشتم بکنمش ولی انقدر رودرواسی داشتیم بروز نمیدادم .فرداش صبح از هتل رفتیم دنبال یک سری کارهاش بعد عصری اومدیم من گفتم میرم حمام هم صورتم رو بتراشم هم دوش بگیرم رفتم حمام اومدم بیرون دیگه شب شده بود گفتم میرم بیرون شام بگیرم اون هم گفت تا بری شام بگیری من هم یک دوش میگیرم .رفتم و برگشتم با شام .دیدم از حمام اومده بیرون داره موهاش و خشک میکنه و آرایش میکنه.یک دامن بلند خیلی شیک هم پوشیده یک تیشرت تنگ خوشگل هم پوشیده که سینه هاش داشتن.خودنمایی میکردند.اومدم جلو دیدم داره زیر لب میگه آخ آی.گفتم چی شده گفت تو که رفتی داخل حمام خوردم زمین و پام و کمرم و باستن همه درد میکنه و کبود شده سریع گفتم ای بابا بیا بریم دکتر.گفت نه خوبه .گفتم پس بیا شام بخوریم یخ میکنه شام رو زدیم تلوزیون رو روشن کردیم و چایی هم با این کتری برقی ها ردیف کردیم .دیدم دوباره داره آه و ناله میکنه گفتم میخوای برات بمالم و ماساژ بدم گفت نه بابا اذیت میشی گفتم این حرفها چیه بیا برات بمالم رو تخت دراز کشید حالا نه اون روش میشه نه من.آروم از مچ پا شروع کردم مالیدن یک مقدارمالیدم گفتم از رو دامن سر میخوره میخوای دستم رو ببرم زیر گفت ایراد نداره اومدم از مچ پا نم نم رو ماهیچههای ساق و زانو و پشت زانو ران ها دیگه اومدم برای ران نم نم خودم تحریک شدم و اونجام خیلی صفت شده بودبعد نگاه تو صورتش کردم دیدم چشماش رو بسته و لب پایین رو آروم گاز گرفته تا دیدم چشماش رو بسته از فرصت استفاده کردم و سینه هاش رو نگاه میکردم میگفتم وای الان چی میشد دستم رو میزاشتم رو سینه هاش.بعد نم نم رفتم قسمت داخل ران اونجاها که نرمه طوری میمالیدم که شصت دستم رو دراز میکردم بخوره به کسش.و دوسه بار هم خورد.بعد اومدم رو کشاله رانش.یک مقدارمالیدم نگاه کردم دیدم لپ هاش سرخ شده .چند دقیقه یک بار به ناحیه ای که درد داشت میرسیدم میگفت آخ آخ آخ.مثلا درد دارم .یک دفعه بعد از کشاله رون گفتم میخوای برگردی طوری کهاز پا تا کمرت بمالم گفت با حالت درد باشه .برگشت .دوباره از مچ اومدم ساق و زانو ران و داخل ران حالا نوبت باستن بود یک نگاه از بغل کردم به صورتش دیدم زیر لب داره میگه آی آه آه آرومه آروم طوری که من نشنوم.از باستن نگم براتون فکر کنم جزو ۵باستن زیبای ایرانه .پیش خودم میگفتم این همون باستن هستش که من عمری چشمم دنبالشه الان دارم میمالم درحال مالیدن باستن دستم رو بردم زیر شرت میمالیدم کمی پررو شده بودم .دیگه تخم هام درد گرفته بود.دست هام هم میلرزید عرق هم کرده بودم حال بدی داشتم .یک مدلی بود حالم استرس هم از همه مهمتر.اومدم رو کمر دستم رو بردم زیر بند سوتین بعد دیدم تنگه گفتم میخوای سوتین رو باز کن .گفت اوهوم.باز کردم طوری دست رو زیر بغلش میمالیدم که انگشتم گه گوداری به سینه هاش بخوره .بعد دیگه شهوت داشت بمن دستور میداد دیگه داشت کنترلم از دستم خارج میشد طوری که تحریک بشه با های نفسم آروم دراز شدم رو ش دره گوشش گفتم طوری که اونجام به پهلوش بخوره و صفتیش رو حس کنه آروم دره گوشش گفتم میترا میتراگفته هاها گفتم خوب بلدم خوب ماساژ میدم گفت عالیه عالی.دوسه دقیقه بعد گفتم یچیزی ازت بپرسم راستش رو میگی دیگه صداش دورگه شده بود گفتم آره راستش رو میگم گفت تو اگه خیلی گرسنه باشی غذایی که دوست داری بهت بدن چکارش میکنی گفتم این دیگه پرسیدن داره خوب معلومه با ولع میخورمش گفت گوشت رو بیار جلو آوردم جلو گفت پس چرا الان نمیخوریش گفتم چیو نگاه تو صورت هم کردیم چشماش به من فهموند چیو میگه.که دیگه چشمت روز بد نبینه مثل وحشی ها دامن رو دادم بالا با سر رفتم وسط پاش با دندون شرت قرمز رو زدم کنار یک لیس کامل کشیدم دیدم از روی شهوت زیاد زبونم گس شد.وای که دیگه حالا نخور پس کی بخور.در ضمن این رو هم بگم بنده شیره دائم میل میکنم و اگه بگم کمرم خیلی توپ میشه زر زدم ولی از کمر آدم معمولی بهتره.کار بجایی رسید که گفت با این همه رودرواسی گفت پدر سگ بکن توش که مردم بکن دیگه .کیرم هم وقتی مثل همون موقع خیلی صفته ۱۳یا 14سانت میشه ولی سکس بلدم یعنی هرکی از اول جوونیم تا حالا با من سکس کرده دوست داشت بازم بهم بده.سرت رو دردنیارم سکسی از آب دراومد که بابغه بود …کار بجایی رسید که بهم گفت دیشب دیدم مثل بی اورزه ها خوابیدی گفتم نکنه میخواد امشب هم بخوابه یک نقشه کشیدم گفتم اگه رفت شام گرفت برگشت بهش میگم خوردم زمین صددرصد اون هم وارد بازی درمیاره میگه بیا ماساژت بدم .خلاصه باره اول ریختم توش بار دوم تو حمام سرپا کردم دولا.وقتی داشتم ارضا میشدم سریع برگشت گفت بپاش رو سینه هام میخوام بمالم به سینه هام .آقا ما تا برگردیم مملکت خودمون ۴یا ۵بار سکس کردیم دیگه راه باز شدو ازوقتی با من سکس میکنه جان خودم خوشگل تر شده آخه خداییش رو بگم قد بلند خوشگل خوش چشم ابرو سرزبان دار مردم دار خیلی باحاله ولی عصبانی هم بعضی وقت ها میشه غیر قابل کنترله من اهل نوشتن داستان نیستم ولی انگار این جریان تو گلوم مونده بود میخواستم برای یکی تعریف کنم زشت بود حتی به نزدیک ترین رفیقم نگفتم تا حالا.شب شما بخیر.
نوشته: آث دل.