داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

فقط یک اختلاف 4


با تمام وجود می بوسیدمش . دستمو لای موهاش فرو بردم . بوی تن گرمشو احساس کردم .  یه تن لخت و لخت پر از تب و تاب عشق و هوس . می دونستم که میخواد خودشو تسلیم کنه . ولی من باید طوری رفتار می کردم که اون احساس نکنه فقط واسه جسمش می خوامش . باید شخصیت خودمو یه خورده غیر اون چه که هست نشون می دادم . هر چند راستی راستی دوستشم داشتم . -پدرام -جون دل -تو نمی خوای لخت شی ;/;-دلم می خواد تن لخت و مردونه تو به تن لخت من بچسبه . حس کنی که چقدر داغ داغم و در تبت دارم می سوزم . -ماریای قشنگ من حالا بگیر بخواب . اگه از این جلوتر بریم کارمون درست نیست . نمیگم هوس تو رو نداشته یا ندارم . چون منم یه انسانم . خواسته های یه انسانو دارم . دوستت داشته و دارم . حالا نشد که بهم برسیم . -یعنی چون نشد باید بسوزیم و بسازیم ;/;یعنی با یه تیکه کاغذ به اسم قباله ازدواج یه عمر خودمونو اسیر همسری کنیم که دو ستش نداریم ;/;-نه ماریا تو دلمو شکستی . یعنی یه جوری در مورد من فکر کردی که من آرزو می کردم ای کاش هرگز عاشقت نمی شدم . تو عشق منو هوس خوندی . از حرفات بر میومد که این عقیده رو در مورد من داری که به خاطر سکسه که چشمم به دنبال توست . یعنی من زیباییهای زن مورد علاقه امو می خوام ببینم باید محکوم بشم ;/;به طرف کاناپه رفتم تا روش بکپم .-حالا اگه من این خواسته رو ازت داشته باشم چی ;/;من ازت بخوام که با من باشی ;/;خودش اومد طرف من و زیر پیرهنمو در آورد و دستش که از پشت پیژامه ام به کیر تیز شده و آماده ام خورد گفت این که چیز دیگه ای میگه . پس تو چرا این قدر ناز می کنی واسم ;/;حالا همه زنا ناز می کنن مرد مارو باش اون واسه ما ناز داره . با یه بر خورد جدی بهش گفتم تو این طور فکر می کنی ;/;-نه شوخی کردم حالا .نمیخوام پشیمون شی . وای دوست داشتم زودتر پشتشو به من بکنه تا اون کون قشنگ و مامانی بی نظیر خواهر زن خوشگلمو ببینم . دوست داشتم اول برام سراغ کون تا عقده امو خالی کنم . پوست تن و صورتش که این قدر سفیده حتما کونشم سفیده . شیطونک لخت لختم کرد . دستمو راحت می تونستم دور کمرش حلقه بزنم . ولی نمی دونم چرا به زحمت می تونستم تمام کونشو تو دستام قالبش کنم . با چشاش داشت منومی خورد . از نگاش نمی تر سیدم ولی خجالت می کشیدم . چون حس می کردم که افکار منو می خونه حتی متوجه دروغام میشه . -تو ازم چی میخوای ;/;به من پشت کرد و به طرف تخت رفت . من میخکوب شده بودم . یه کون گنده سفید تراشکاری شده بی عیب و نقص که جفت سوراخاش گم شده بودند وفقط درز وسطی مشخص بود .. گرد و منظم -چیه وایسادی . دیدی من اشتباه نمی کنم . بیا که کونم در خدمت توست . هر کاری دوست داری باهاش انجام بده . بیا این قوطی کرم رو هم بگیر از تهرون که داشتیم میومدیم تو کیفم بوده . یه وقتی فکر نکنی واسه این کارا با خودم آوردمش .-چیه اگه دوست نداری مجبور نیستی .-بیا دیگه این قدر خودتو لوس نکن … دیدم داره راست میگه و تعارفو باید دیگه کنار بذارم . بالاخره خواهر زن کون گنده نصیب من شده بود . وای کاش شریکی نداشتم . روی تخت و بروی شکم دراز کشید ومنم فقط تمام تنشو می بوسیدم . یعنی قسمت پشتشو جاهایی رو که تومعرض دیدم بود . دستمو از همون طرف کونش به کوسش رسوندم و دیدم واویلاست .-عزیزم این که آبشار نیاگارا شده -تو هم که زیر اون آبشاری -آره زیرشم و دارم زیباییهای طبیعتو می بینم .-تو تا با سرزمین کونم صفا نکنی نمیذارم که زیر آبشار من غسل کنی -آخه من میدونم که زنا بیشتر عاشق کوس دادنن تا کون دادن . -ولی من عاشق عشقم . عاشق توام . عاشق اونی هستم تا وجودمو بهش ببخشم . عاشق اینم که احساس لذت کنی تا احساس لذت کنم . تا بدونی که چقدر دیوونه وار دوستت د ارم . اگه یه خورده دیگه از این صحبتا می کرد احساسات من جریحه دار شده و اونوقت دیگه قید کونو می زدم و مجبور می شدم واسه ژولیت خودم رومئو بشم . کونش این قدر تپل و گوشتالو بود که وقتی درز وسطشو باز می کردم بازم زبونم به زحمت روی سوراخ کونش قرار می گرفت . نوک زبونمو دور سوراخ می گردوندم . -ماریا من می میرم واسه کونت . جووووووون خیلی عاشقشم . دوستش دارم . چقدر حال میده .-خیلی چاق و بزرگه . این دفعه می خوام از اون کمر بند های لاغری ببندم به کونم لاغرش کنم .-نه تو رو خدا این کارو نکن .-شوخی کردم من خوشم میاد که تو همه جامو بخوای . منو به خاطر خودم بخوای همونطوری که من عاشقتم دوستم داشته باشی . من کونمو واسه تو حفظش کردم کاری نکن که من به کون خودم حسادت کنم .-خیلی سخته بشناسمت ماریا -هر وقت دلمو شناختی تا آخر قلبمو دیدی اون وقته که می تونی بگی منو شناختی .-چند دفعه بهت بگم دوستت دارم تو اگه زنم می شدی معلوم نبود روزی چند دفعه باید با هم دعوا میفتادیم .-حالا حالتو بکن این قدر حرف نزن . کمرم سنگین شده واییییی .کیییییررررررررتو می خواد . هوسسسسس تو رو داره . من این کونو واسه تو آک آکش نگه داشتم .قنبر خودشو کشت و بهش ندادم . حتی نذاشتم زیاد باهاش ور بره . اصلا ازش خوشم نمیاد . حتی نمیتونه ار ضام کنه واگرم زورشو بزنه من دوست ندارم . دوست داشتم این هدیه روتقدیم تو کنم . مال تو باشه . میدونستم و میدونم عاشقشی و خیلی می خواهیش .-وایییییی نگو ماریا که منم خیلی دوستت دارم . هر چی تو بگی همونو انجام میدم . عاشقتم . اگه هم بگی همین الان کونتو ول می کنم میرم رو کوست .-تعارف الکی رو بذار کنار به کارت برس . من که می دونم توی دلت چی میگذره .-راست میگی قند تو دلم آب شده جووووون من داشتم به آرزوم می رسیدم . اونقدر خوشحال بودم که حس کردم هنوز کیرمو روونه کونش نکرده آب خود به خود داره می ریزه . اگه بهم می گفت که بکارتشو واسم نگه داشته و دختریشو حفظ کرده تا این حد ذوق زده نمی شدم . تا می تونستم سوراخ کون عزیزمو به همراه کیر خودم کرم مالیش کردم . اول کرم مالی و بعد کیرم مالی . نمی دونم چرا نمی تونستم لالمونی بگیرم . این دور و بر چسب هم نبود رو لبم بزنم .-عزیزم قول میدی که همین جور که تا به حال این کونو واسه من حفظش کردی واسه همیشه حفظش کنی ;/;-یعنی تو ازم نمی خوای که من قلبمو روحمو احساس خودمو واسه همیشه برات حفظ کنم دوباره چسبیدی به کون ;/;-آخه از اونش مطمئنم چون پیوند عاشقونه مارو تو آسمونا بستند . -خیلی زبون بازی پدرام . اون موقع که راز دلمو واست نگفته بودم حفظش کرده بودم . فکر می کنی حالا که بهت گفتم دیوونه وار دوستت دارم این کارو واست انجام ندم ;/;خیلی دیوونه ای . نوک کیرم با سر سوراخش بازی می کرد . هوس داشت منو می سوزوند . بر آمدگیهای دو طرف کون ماریا هم با کیرکم در تماس بود و بیشتر داغم می کرد  . کون گنده ماریا و سوراخ خیلی خیلی ریز و تنگش جای حرف داشت . یعنی کون به این گندگی و سوراخ یه این تنگی ;/;!من باید تا آخر عمرم عاشق زن مردم می بودم . قلب و کونش که به اسم من سند خورده بود بقیه قسمتهاشم که به صورت مشاعی من و قنبر مالکش بودیم . سهم من بیشتر بود ولی همون که مالک قلب  و روحش بو.دم واسم یه دنیا ارزش داشت . ای بابا این کیره چرا راهشو پیدا نمی کنه . چرا این قدر بی طاقت و داغ شده !با این که هنوز پشت خط بود ولی حس می کردم که آب کمرم داره کیرمو می شکافه و می زنه بیرون . دیگه جلو شو نگرفتم -پدرام چقدر داغ بود ;/;!این قدر هوست زیاد بود که هنوز منو نگاییده آبت ریخت ;/;از خودت و از کون منحصر به فردت بپرس آب منی و کرم مخلوط شده بودند و من فشار کیر بر سوراخ کون ماریا رو زیاد ترش کردم بالاخره توپ از خط دروازه گذشت و گل اعلام شد .. ادامه دارد .. نویسنده ..ایرانی .
language=javascript> function noRightClick() { if (event.button==) { alert(“! حق کپي کردن نداري “) } } document.onmousedown=noRightClick

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها