داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خاله فاطی سالار جنده ها

این قضیه واقعیه و از دوران کودکی تا الان هستش.خب بریم سر اصل مطلب من امیرم 23 سال سن دارم 185 قد 80 کیلو وزن و پوست سبزه و خاله فاطی 1 سال ازم کوچیکتره با قد 172 و وزن 70و خوش اندام با کون گرد و خیلي بزرگ که اصلا با اندامش نمیخونه ، چون تقریبا همسن هستیم و تو فامیل پسر همسن خود نداشتم بیشتر با خاله و دایی کوچیکه بازی میکردم اون موقع من 12ساله بودم چیز زیادی در مورد سکس بلد نبودم فقط در حد فحش و دونستن اینکه دختر بجای کیر، کس داره یادمه زمستون بود و ما کلبه با چوب و پلاستیک و سنگ به کمک دایی بزرگم درست میکردیم تو حیاط و حتى موقع بارون من و خالم اونجا بازی می کردیم اون موقع خاله فاطی 11 ساله بود و تازه به بلوغ جنسی رسیده بود ما که خیلی باهم صمیمی بودیم بهم گفت که پریود شده و بزرگ شده بهش گفتم کستو بذار ببینم البته بعد از پریودیش بود گفتم پس چرا خون نمیاد گفت که دوره تموم شده بذار واسه 1 ماه دیگه من بهش گفتم عجب کس قشنگی داری خاله جون با ناز و ادا گفت قابلی نداره گفتم میشه دست بزنم گفت باشه نگاه کردیم دیدیم کسی نیست چون در کلبه پلاستیک مات بود چیزی داخل کلبه معلوم نبود. یادمه 2 بعدظهر بود منم دستمو گذاشتم رو کسش و با اون بازی میکردم بعد چند دقیقه بازی کردن و بوسیدن کس ناز خاله ام چند بار نوک جونمو بهش زدم گفت امیر تورو خدا لیش بزن منم کسشو لیسیدم و خوردم شروع به اه و اوه کرد گفتم فاطی جون صدایی که در میاری مثل صدایی زن تو فیلمس که با دایی کوچیکم دیدم اسمش رضا بود و فیلمه مال دایی شایان بود که اون موقع ویدیو بود در میاری جنده شدی؟ گفت آره من جنده ام جنده همه کسه ام مرتضی داداش دوستم اون دفعه منو بست تو حموم و بدورجور منو گایید و بهم گفت تو جنده خوبی میشی. من براش اینقدر خوردم تا ارضا شد و از اون موقع کار ما هر روز این بود بعد از گذشت 3سال من به سن بلوغ رسیدم و اون از دوست پسراش واسم مبگفت و اینکه از کون با اونا سکس میکرد منم حشری میشدم و موقعیت که جور میشد حسابی دستمالیش میکردم تا حشری بشه آخه اون کلا دختر هاتی بود بعد کونش که بدجوری سکسی بود و از بس آب کیر توش رفته جنیفرلوپزی شده رو واسش میخوردم و کسشر غرق بوسه میکردم و واسش میخوردم سینه هاش بزرگ نبود اما اناری بودن و خوردنی. اینقدر واسش میخوردم که خودش بگه کافیه بعد کلی اصرار کردم اما واسم نمیخورد بعد کونشو با وازاین چرب کردم و با انگشت بازش کردم بعد کیرمو چرب کردم سرش که رفت داخل یه مرتبه. همشو دادم داخل که پتو رو گاز گرفت نگه داشتم گفت حیون پارم کردی گفتم جنده تو که اینقدر سکس داشتی واسه کسی ساک نزدی گفت خب اونا مجبورم میکنن واسشون ساک بزنم گفتم پس زور میخوای؟ ساکت موند نزدیک بود بیام کیرمو از کونش در اوردم و نذاشتم آبم بیاد تو دهنش کردم گفتم جنده بخور اولش راشی نشد گفتم میخوری یا کستو جر بدم؟ مجبوربود بخوره کیرمو بطورحرفه ای میخورد گفتم جنده پس چرا میگی بدم میاد و بلد نیستم پس دوست داری با زور مجبورت کنم حس میکردم هر وقت با زور باهاش برخورد کنم و بهش بگم جنده خوشحال میشد منم موقع سکس خیلی فحش بارونش میکردم جنده زود باش کونتو وا کن و در کونش میزدم بهش می‌گفتم تو چی هستی؟ گفت من جنده توئم گفتم خفه شو جنده پتیاره همه کسه کستو کجاش جنده منی؟ هر روز با یکی هستی ومحکم میکردمش آبش که اومد سرعتمو بیشتر کردم آبم که. خواست بیاد داد زدم جنده دهنتو باز کن کیرمو دهنش کردم و سرشو گرفتم تا آخرین قطره تو دهنش خالی کردم و اونم مجبور شد بخورتش گفتم نوش جونت جنده خوشکل من اما اشکش در اومد اشکامو پاک کردم و با دستمال تمیزش کردم و اون رفت حموم منم رفتم خونمون بعد از اون دیگه راضی نشد با من سکس داشته باشه وکلا سکس رو ترک کرد تا بابا کارش یه شهر دیگه شد و بار کردیم یه شهر دیگه و اونم کم میومد خونمون تا زد و بعد چندسال من٢١ ساله شدم و اون 20 ساله خواستگار واسش اومد و ازدواج کرد من خوشحال بودم که خاله جنده ما ازدواج کرد اما از یه طرف ناراحت بودم که دیگه نمیتونم بکنمش طولی نکشید که بعد 1 سال شوهرش بو برد که جندس و طلاقش داد من خوشحال بودم که بازم شامطنس در خونمون رو زده و اون بخاطر شکستش و برای اینکه گذشته و شوهرشو فراموش کنه دانشگاه شهر ما قبول شد و اومد دانشگاه بعد از مدتی که میومد چون از 8 صبح کلاس داشت و تا بعد از ظهر بود مجبور بود خونه ما بمونه 3روز در هفته من نقشه اي به سرم زد دیگه 22سالم بود و اون 21 بزرگ بودم و تجربه سکس زیاد داشتم بعد چند مدت خانوادم مجبور شدن برن سفر من بخاطر دانشگاهم نرفتم و باخاله جون تنها موندم 3روز وقت داشتم که بکنمش ولى اصلا به من رو نمیداد شباول بود با اس شروع کردم که من عاشقتم و فلان و دوستت دارم بعد رفتم پیشش و خاطرات گذشته رو مرور کردیم که بله چه جنده ای بوده و… اما رو نمیداد و میگفت مال گذشته بوده و قسمم میداد اما من نتونستم و پستوناشو گرفتم و لبامو زود رو لباش گذاشتم تا داد نزنه گفتم یادت رفت چه جنده ای بودی؟ گفت ترک کردم گفتم بذار طعم کستو بچشم واسه 1بارم که شده به زور قانع شد منم فرصتو غنیمت شمردم و همه لباساشو کندم و خودم لخت شدم لب و گردنشو کة خوردم رفتم سراغ پستوناش که 75 بودن و خوردمشون بعد به حالت 69 در اومدیم و واسه هم ساک میزدیم بعد 4دقیقه آبم اومد ریختم دهنش و همشو خورد اونم بعد 2 دقیقه ارضا شد گفت مرسی خیلی حال داد بعد رفتیم میوه و پسته و گردو و کلى تنقلات خوردیم و بعد 1ساعت گفتم شروع کنیم؟ 3نصف شب بود گفت باشه گفتم پس بیا بخورش جنده گفت جنده خالته و زدیم زیر خنده گفت امیر گفتم جونم فاطی جون گفت شرمت نمیشه من هرزه ام گفتم چرا باید شرمم بشه عاشق جندگی توئم فاطی جنده خندید و اومد واسم ساک زد تا کیر 21 سانتیم دوباره بلند شد و گفتم بسه بیا بشین روش و اومد تا ته کرد تو کس تنگش دادش رفت هوا و اشکاش در اومد بعدا فهمیدم اشک شوق و خوشحالی بوده بعد 5 دقیقه گفت خسته شدم حالت عوض کنیم حالت سگي گذاشتمش و تا ته یکضرب کبوندم توش دوباره جيغ کشید گفتم جنده آبروم رفت یواش گفت خب کسکش یواش بکن منم عصبی شدم تند ميکوبیدم که گفت محکمتر فدا کیرت بشم امیر جون منم خیلى تند کوبيدم تا آبش اومد کیرمو در اوردم و در کونش تف انداختم گفتم چرا کونت اینقد گشاده گفت شوهرم همش از کون میکرد بعد 1سال که فهمید جنده ام هفته ای یکي 2 بار 9 یا 10 نفر میاورد و سکس پارتی بود اما تنها من جنده جمع بودم و این 10 نفر فقط از کون منو جر ميدن اولش کار نداشتم چون جنده ام اما بعد فهمیدم ازم استفاده ابزاری میکرد و پول میگرفت بعد که فهميدم ناراحت شدم و اون طلاقم داد گفتم فدا سرت یادته وقتی بچه بودی آرزوت چی بود؟
گفت سالار جنده ها بشم گفتم الان شدی بعد اینقد از کون گاییدمش تا دوباره ارضا شد و منم از کونش کشیدم بیرون و گذاشتم تو کسش آبمو که خالی کردم گفت احمق الان حامله میشم گفتم خب بشو ب!(به شوخی) بعد گفت فردا قرص میخورم فرداش قرص خورد و 3روز باش سکس داشتم تا بعد 2ماه از دانشگاه اخراج شد چون فهمیدن جندس و 2یا 3بار تو کلاس گرفتنش که کون میداده بعد رفت با پولی که از جندگی و مهریش یه آپارتمان تو تهران گرفت و به خانوادش گفته تو شرکت کار میکنم اما من که رفتم دیدم 3تا دختر جنده جمع کرده دور خودش و پول خیلی خوبی گیرش میاد و الان فقط سکس گروهی ارضاش میکنه شب که شد رفتیم آپارتمان به قول خودش دوستش و اونجا فقط 12 تا جوان خوشتیپ بودن نشستیم اول بساط مشروب و میوه بعدش فاطی لخت شد آهنگ تند گذاشتن و وسط ما میرقصید آهنگ که تموم شد داشت نفس نفس میزد همه لخت شدن و صاحبخونه گفت حمله همه افتادن به جونش و همه جاشو میخوردن اونم بلند بلند میخندید همه 12 نفر بامن گاییدیمش و کس و کونو دهنش و بدنش پر آب منی بود گفتم الحق که سالار جنده هایی دختر خندید و تشکر کرد همه رفتیم حموم اونجا دوباره کردیمش و دوش گرفتیم اومدیم بیرون 600هزار تومن بهش دادن و اومدیم خونش جنده ها هم تک تک تشریف فرما شدن و بعد یه مدت فهمید حامله اس بعد سقط جنین کرد و به جندگیش ادامه میده…دوستان خواهشا فحش ندید اولین باره داستان مینویسم و خداییش واقعی هست نظر بدین تا بازم براتون بنویسم/ مرسی دوستان

نوشته: amir.m

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها