سلام اسم من محمده ۳۷ سالمه و فوق حشریم ازدواج کردم و یه دختر ۱۳ ساله دارم … زنم سرد مزاجه و من همیشه با جق زدن نیازمو برطرف میکنم اما دوسه ماهی بود که خواهر زنم رویا جون و دختر ۷ سالش از شهرستان اومده بودن تهران.شوهرش هم برای کار و بزینیسش ترکیه بود
توی این دوماه هرچقد خونه مادر زنم میرفتیم رویا لباسای تنگ و کوتاه میپوشید و همیشه جلو من خم و راست میشد … منم بعضی وقتا دستی به کیرم میزدم که ینی اره موفق شدی… ولی واقعا این اواخر کیرم راست میشد و با خودم میگفتم هرجور شده باید بکنمش…روز ۸ فروردین ما با خانواده زنم رفتیم صحرا و ساعت ۵ بود که رویا به من گفت که ببرمش تا دکتر … میخواس بره مشاوره … منم از خدا خواسته بردمش و تو ماشین بودیم که باز با یاد کردن رویا کیرم راست شد و از روی شلوار نمایان بود دستمو همش میمالوندم به کیرم و رویا متوجه شد و لبخندی زد … خلاصه دکترش تموم شد و به من گفت که بریم خونه تا بره دستشویی منم بردمش و باهم رفتیم بالا اون رفت داخل و منم با کیرم ور میرفتم که دیگه داشتم روانی میشدم و کیرمو درآوردم و شروع کردم تند تند مالوندنش آخه دوهفته ای میشد سکس نداشتیم با زنم. وقتی رویا درآومد و منو با کیر توی دستم دید اول تعجب کرد که من گفتم:فیلم بازی نکن من میدونم دوست داری. پس بیا سالار ما رو سر حال کن
اونم لباساشو دراورد و منم لباسامو درآوردم و رفتیم روی تخت کسش خیس بود و شروع کردم لیسیدن کس تپلش اه ناله اش بلند شد و این منو حشری تر کرد و سینه هاشو گذاشتم دهنم و کیرمو توی کسش کردم همزمان با تلمبه زدن توی کسش سینه هاش رو هم می‌خوردم نزدیک ده دقیقه اه و ناله میکردیم که آب هردوتامون همزمان اومد و من کیرمو درآوردم و ابمو تپ شرت رویا خالی کردم اب رویا رو هم مالوندم به کسش و رویا مثل نخورده ها کیر ۱۸ سانتی و کلفت منو دهنش کرد و با ولع میخورد.منم با شصت پام کسشو میمالوندم و باز اب من اومد و اینبار روی شکمش خالی کردم و باز با شرتش پاکش کردم و یکم لب گرفتیم و بعد نزاشتم بره حموم و شرت خیسش و که ابمو باش پاک کرده بودم رو تنش کردم و گفتم اینو بپوش که حشری بشی رویا: میخوای روانیم کنی محمد؟من اینو بپوشم تا خود اونجا انقد اب کسم میاد که همه میفهمن
من:مشکل خودته… و لباسامونو پوشیدیم و رفتیم توی ماشین … توی راه رویا کیرمو درآورد و همش باهاش بازی میکرد و گاهی هم میخوردش
وقتی رسیدیم کیرم سیخ بود ولی نمیتونستم کاریش کنم برا همینم قشنگ از روی شلوار کیرم مشخص بود و منم وقتی کسی حواسش نبود از روی شلوار میمالوندمش…
این داستان واقعی بود و دقیقا دو روز پیش اتفاق افتاد… امروز ۱۰ فروردینه که دارم براتون می‌نویسم و امشب هم قراره بیان خونمون و میخوام باز بکنمش اگه خدا بخواد … باز کیرم بلند شد
ولی کس خواهر زن بهشته…
نوشته: محمد