داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

خواهرزن سبزه و کون گنده

سلام دوستان داستان سکس من با خواهرزنم که شوهر داره میخوام واستون تعریف کنم
خواهرزن من یه زن ۴۰ ساله سبزه با قد ۱۶۵ وزن ۷۰ وسینه ۸۵ واقعیه
چند وقت بود که خواهرزن من با شوهرش اختلاف داشت همیشه خونه ما بود من با خواهرزنم خیلی راحتم همیشه شوخی هایی میکنیم که شاید هبچ خواهرزنی با دامادش نکنه ولی ما خیلی راحت بودیم باهم.
همیشه پیش من حمام میرفت از حمام میومد میگفت چشماتو ببند میخوام از حمام بیام بیرون منم ریزریزکی دیدش میزدم خیلی بدن پر و تپلی داشت.
چندباری که خودمم از حمام میومدم بیرون وقتی میرفتم تو اتاق که لباس عوض کنم میدیدم الکی بدون درزدن میومد تو اتاق وسیله بگیره چندبار کیر منو دیده بود الکی میخندید اااااا هنوز لباس نپوشیدی میرفت بیرون من زیاد تو فکر سکس باهاش نبودم ولی یه اتفاقی افتاد که دیگه نمیشد کاری نکرد.
یه بار که خیلی با شوهرش اختلاف داشت یک ماهی پیش ما بود و ما کلی باهم وقت ازاد داشتیم یه شب که خانمم خونه دوستش بود من از سرکار اومدم خونه دیدم صدای شرشر اب میاد گفتم حتما خواهرزنم حمامه رفتم تو اتاق تا لباس عوض کنم دیدم صدا اب قطع شد و صداهای ناجوری میاد از حمام پشت در حمام گوش ایستادم دیدم از خواهرزنم داره صدا اه اه میاد اروم در حمام وا کردم دیدم کف حمام نشسته داره با خودش ور میره انگشت کرده تو کونش با یه دستش کسش ور میره کلی داشت با خودش ور میرفت خیلی کس بزرگی داشتو سبزه هم بود یه خال مو نداشت سینه های نوک پهن و رون پری هم داشت دیگه کیرم خیلی بلند شده بود یک لحظه هواسم پرت کیرم شد دیدم یک دفعه چشم تو چشم شدیم سریع درو بستم رفتم تو اتاق و درو بستم با گوشیم داشتم ور میرفتم که خواهرزنم از حمان اومد بیرون و رفت لباس عوض کرد.
ده دقیقه بعد اوند در اتاق و زد اومد تو گفت عزیزم کی اومدی گفتم نیم ساعتی میشه یکم من من کردو گفت ارسلان عزیزم از قضیه امشب که به خواهرم نمیگی؟!!گفتم نه عزیزم شتر دیدی ندیدی.
بعد گفتش که اون دیوس که کردن بلد نبود چند ساله این کارم شده.خیلی دلم واسش سوخت.
از این قضیه کلی گذشت و بعضی وقتها خانمم که نبود میدیدم رفته حمام و باز سروصداش بلند میشد و خودش که میومد بیرون رنگ و روش باز میشد.
بعد این قضیه ها خیلی شوخی باهاش میکردم کونشو انگشت میکردم از پشت بهش میچسبیدم چند بارم خودش از قصد دیتشو میزد به کیرم فهمیدم این داستان سر دراز داره.
یه روز جمعه خواهر زنم به منو زنم گفت که بریم سر باغشون یکم پرتقال و نارنگی بکنیم من که خونه حوصلم سر رفته بود گفتم باشه خانمم گفت من خسته ام میخوام بخوابم گفت شما برین زود بیاین.
ما رفتیم و تو راه یکم دردو دل کردو از شوهرش گفت که اره چند ساله که درست و حسابی سکس نداشته و مجبوره این کارو بکنه و از این حرف ها منم از موقعیت استفاده کردم و گفتم حیف این ران و کون نیست مردیکه بی عرضه که دیدم خندید و گفت کیه قدر بدونه.
رسیدیم به باغ و من قلیونمو اتیش کردم و خداهر زنم رفت یه دوری زدو اومد گفت بلند شو بریم یکم پرتقال بکنیم بلند شدم رفتیم یکم کندیم و جاهای بلند دیگه قدم نمیرسید نتونستم بکنم خواهررنم گفت منو بلند کن من میکنم منم یکم بلندش کردم ددتا دستام و گزاشتم زیر کونش بلندش کردم واییی چه کون نرمی بود سینه هاش جلو صورتم بود یکم کیرم بلند شد یکم که کند گفت بسه دیگه وقتی اونمد پایین کیرمو که دید خندش گرفت. خیلی ضایع شده بودم یکم دور زدیم تو باغ من گفتم من شاش دارم برم اون گوشه بکنم بیام گفت برو من رفتم درحال شاشیدن بودم دیدم یکم اونورتر یکی داره نگاه میکنه دیدم خواهرزنم داره دید میزنه منو فهمید که دارم نگاهش میکنم بلند بلند خندیدو گفت کارت تمام شد بگو من میخوام بشاشم گفتم بیا رفت یکم جلوترو من داشتم میرفتم که راحت باشه گفت کجا میری من میترسم گفتم ترس نداره که گفت نه تو باش.
دیدم شلوارشو کشید پایین واای چه کون گنده ای شرت قرمز تنش شرتم در اورد نشت خیلی کیرم بلند شده بود داستم میترکیدم کارش که تمام شد گفت دستمال یادم رفت برو از تو ماشین بیار واسم منم سریع رفتم اوردم گفتم چجوری بدم بهت گفت بیا جلو بده بهم منم داشتم دیوانه میشدم سریع رفتم دستمال دادم بهش بلند شد برگشت اول کیرمو دید باز خندید گفت خواهرم از دستت چی میکشه گفتم خودتم میتونی بفهمی چی میکشه.
دیدم شلوار نصفه بالا اومد سمتم گفت ااااا اینجوریاست ببینم تو میتونی حریفم بشی یه من…
محکم کیرمو گرفت به حد انفجار بودم منم محکم کونشو گرفتم اوووف بلندی گفت و گفت بریم سمت ماشین…
وسط راه دست کردم تو کونش گفت کنم تنگه؟!!گفتم فعلا اره تا یک ساعت دیگه گشادش میکنم…
رسیدیم به ماشین گفت کرم تو کیفمه بیار که طاقت ندارم دیگه کرم و در اوردم شلوارشو نصفه کشیدم پاین اومد یه ساک پرتف زد واسم گفتم چقدر شوهرت بی عرضه گفت اره واقعا بلند شد کونشو سمت من کرد کرم و باز کرد زد به کونش گفت توام بمال به کیرت منم مالیدم اروم گذاشتم دم سوراخ نرم هولش دادم دادش رفت بالا گفت یواش بزار جا باز کنه یکم تلمبه زدم خیلی نرم شده بود در ماشین و باز کردم رو صندلی نشستم اوند نشست روم خودش بالا پایین میشد گفت بسه از جلو بزار قمبلش کروم اروم تو کسش گذاشتم خیلی داغ بود اونم بهم گفت چقدر داغی تو خوش بحال خواهرم مثل دیوانه ها تلمبه زدم گفت چقدر طول میکشه ابت بیاد گفتم اول اب تو بیاد بعدش من گفت باشه پس بشین تو ماشین من بیا روت اومد روم ده دقیقه تلمبه زد شل شل شد گفت حالا نوبت توه منم پاهاشو جفت کردم شروع به تلمبه کردم ۵ دقیقه ای ریختم تووش دستما تمیز کردم خودمو اونم همین.تا همین الان کلی سکس قشنگ دیگه هم داشتیم.

نوشته: ارسلان

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها