داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس با زن مسافر کون گنده

سلام
اسم من سیناست 28 سالمه
این خاطره ای ک میخوام براتون بگم واسه عید 91 هستش
من توی بازار کار میکنم ک بعضی موقع ها برا در اوردن پول بنزینم تا خونه مسافر میزنم
خلاصه سرتونو درد نیارم
18,19 فروردین بودک ساعت 5 داشتم میرفتم سمت خونه دیدم خانومی دست تکون داد,من اصلا تو فکر مخ زنی و اینا نبودم,سوار شد و گفت مسیرت کجاست! من گفتم فعلا مستقیم میرم,گفت دربست منو میبری تا خونم؟ منم گفتم باشه هیکل بدی نداشت,ولی کوووووون نگو بگو بشکه:-) خلاصه رفتیم تا در خونه گفت صبر کن الان پولتو میارم یه یک ربعی شد دیدم نیومد رفتم در زدم گفت شرمنده,بیا تو یه چایی بخور ,من راستش اول ترسیدم گفتم شاید میخوان خفتم کنن,تو ایث حالو هوا بودم ک دیگه دلو زدم به دریا,رفتم تو دیدم کسی نیست گفتم خانوم یه چایی به ما میدین,هنوز ترس تو تنم بود
که یهو دیدم یه فرشته خوشگل,(با اون شخصی ک تو ماشینم بود زمین تا اسمون فرق داشت,)با یه شورت و سوتین ست قرمز جلو ایستاد,من اب. دهنم خشک شد,گفت من پول ندارم,اگه ممکنه یه جور دیگه حساب کنم ,خیلی از این حرفش بدم اومد بلند ش م ک برم ,گفت شوخی کردم به شرطی ک یه حال اساس بهش بدم پولمم میده,اقا ما هم از خدا خواسته قبول کردیم,رفتیم تو اتاق خوابش همینجورب ک داشت لباسمو در میاورد,گفت من اسمم سحره,26 سالمه و 2 ساله ک طلاق گرفته,منم خوشحال از اینکه شوهر نداره,گفتم بخورش,اولش ناز کرد بعدش شروع کرد به خوردن یه جوری میخورد انگار 100ساله کیر ندیده,اقا ده دقیقه ای خورد دید دارم شل میشم رفت اسپری اورد,اسپریرو زد,من شروع کردم به خوردن از لب و گردن شروع کردم تا رسیدم به سینه هاش از رو سوتین حسابی لیسشون زدم بعدش سوتین و باز کردم ,سینه های خیلی نازی داشت مثل انار,عاغا جات خالی هی ما میخوردیم هی اون. ناله میکرد تا رسیدم به کسش دیدم. خیسه خیسه بی جنبه ارضا شده بود دیگه. راستش من از, خوردن کس خییلی بدم میا. خیلی. اصرار کرد ولی من نخوردم,شورتش که خیس بود و کشیدپایین دیدم یه کس سفییییید و تپل وناز اون تو بوده بدون معطلی سر کیرمو کرم زدم. و فشار دادم,کیر من حدود 19 سانته و دو پهلو,با فشا. رفت تو,با فشار دادث من اهی کشید ک انگار نفسش بند اومد ه بود,بعد چن دقیقه بر گر دوندمش,اومدم بزار تو کونش ک انگار برق برق سه فاز گرفتتش خلاصه با بد. بختی راضی شد ک یواش بکنم تو کوووون نازش,یواش سرشو کردم تو کونش ک دیدم داره هم درد میکشه هم داره حال میکنه انقد. تنگ بود که با 3حرکت ابم اومد و همشو تو کونش خالی کردم
بعدش رفتیم دوش گرفتم وو رفتم خونه
در ضمن نه شمار ه داد نه چیزی هپچنان تو کفشم
این بود از داستانم
دوستا لطفن نظر بدین
از دوستانی ک مودبانه. نظر میدن ممنونم
بای

نوشته: سینا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها