داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

ماجراهای محمد کون گنده

سلام من محمدم راستش از وقتی یادم میاد کون خیلی خیلی بزرگی داشتم اما هیچ وقت نمیخواستم کونی باشم همیشه تومحل بچه های بالای20سال بهم میگفتن بیا فوتبال بازی کنیم که بمالنم یابازی های دیگه من سفید بایه کون باورنکردنی بزرگ همه بهم میگفتن یا جای شلوغی میرفتم مالیده میشدم من شدم ویزیتور کنارخیابون منتظرماشین بودم که یکی وایساد یه پرشیای خشک که اصلا نمیخورد مسافرکش باشه سوارشدم رفتیم توراه صحبت بازشد شمارمو گرفت گفت من مغازه دارم بهت زنگ میزنم شب زنگ زد شروع کرد حرفزدم بهم گفت بیاببینمت منم گفتم باشه اون من17یا18سالم بودرفتیم قهوه خونه یه قلیون کشیدیم راه اوفتادیم توراه همش دستش رو پام بود هی میگفت دوست داره راهت باشه یه جا نگه داشت بشاشه راستش ریده بودم به خدم پیاده شد گفت پیاده شو ولی من گفتم دست شویی ندارم رفتیم خونه من فهمیدم میخواد بام کاری کنه فرداش شد زنگ زد منم جواب ندادم تا4یا5روز روزی 100بار زنگ میزد انقدر زنگ میزد که اصلا نمیتونستم بخوابم یاکارکنم یاهرچی دیگه جواب دادم گفت چرا جواب نمیدی گفت یکبار بیا ببینمت دیگه کاری ندارم بات منم دیدم چاره ای ندارم رفتم سوار ماشین شدم دیدم اومد منوبوسید یه معجون دادبهم راه اوفتاد2ساعتی داشت تو خیابون میچرخید خلاصه گفت بریم عرق بخریم میدونستم میخواد چیکار کنه گفتم نه گفت پس بریم یه سر به باغم بزنم گفتم نه گفت همین جاست رفتیم باغ نبود زمین کشاورزی بود یه کانکس وست بیابون هواداشت تاریک میشد یه اتیش روشن بود رسیدیم یه مردشاید40ساله بایه افغانی30ساله بایه سگ اونجاداشتن تریاک میکشیدن مرده اومد منو بقل کرد شاید5دیقه میبوسیدم میگفتم چته میخندیدن میگفتن بچه دوست داره هی میمالیدم نشوندش روپاش منو من هی میگفتم نکن بریم میگفت الان میریم یه دفعه به مرده40سله ه گفت ولش کن اونم ولم کرد اون یکی منو گذاشت رو پاش شروع کرد قربون صدقم رفتن هی تعریف میکردن از کونم سفیدم منم رامین که باماشینش اومده بودیم بردم تو کانکس دیگه فهمیده بودم قراره بدم شلوارشو دراورد گفت بیا بخور وای یه کیر خیلی کلفت فکنم 19یا20سانت داشت من دوست داشتم یکی بکنتم ولی ایناخیلی بزرگ تراز من بودن میترسیدم شروع کردم گریه کردن اومد کیرشو مالید به صورتم التماس میکردم ولی فایده نداشت یه دفه زد توگوشم گفت دهن باز به زوردست انداخت بازکرد دهنمو کردتوهی میخوردم گریه میکردم رحمت اومد باکونم بازی میکرد شلوارمودادپاین شروع کرد مالیدن رحمت یه سیبیل خیلی بزرگم داشت که خیلی پرجزبه بود خلاصه قنبل کردم رحمت هی میومد سینه هامو میخورد یه دفعه شروع کرد لیسیدن کونم رامینم داشت دهنمو میگاهید منم گریه میکردم راستش حال میداد رحمت خیلی خوب میخورد من باورم نمیشد لذت داره کون دادن تا رامین گفت رحمت بیا بده دهنش رحمت بااون سیبیلاش کامل کاری کرده بودسولاخم بازشه زبونش همش تا ته میکرد تو رامین رفت پشت رحمت اومد یه شلوارکردی پوشیده بود داد پایین پیرنشو دراورد وای یه کیره شاید 25سانتی خیلی خیلی کلفت ریدم دوباره اشکم دراومد رامین داشت سعی میکرد بکنه توسوزش شروع شده بود رحمت کرد دهنم رامین انگار یه قند اب کرد تودهنش ریخت تو سولاخم به رحمت کفت خیلی تنگه زد توسرم گفت تا حالا دادی کیر بزرگ رحمتو دراوردم گفتم نه به خدا رحمت گفت قند بریز تو کونش گفت ریختم به افغانیه گفت بیا کمرشو نگه دار منم دست زدم به کیر افغانیه راست کرده بود ولی کوچیک بود افغانیه گفت ای کونی دوست داری منم بکنم من التماس میکردم بزارید اول غلام بکنه ولی رامین کونه تنگو ول نمیکرد به غلام گفت سفت بگیر یه دفعه کرد توش من مردم چند دقیقه بعد شروع کرد به تلمبه زدن رحمت هی کیرشو میکرد دهنم ولی من دیگه ساک نمیزدم خیلی خیلی درد داشتم شب شده بود غلام که دید دیگه تکون نمیخورم اومدکرد تودهنم رامین شروع کرده بود فرو میکرد توکونم خیلی تند میزد کشیدبیرون ابشواومد بریزه تو دهنم پاشید بیرون بعد رحمت رفت پشت التماس کردم بزارغلام بره انگارنه انگار شروع کرد به کردنم خیلی کاربلد بودرحمت سینه هامو گرفت خو ابید روم هی کمرمو گردنمو میبوسید سینه هامومیمالید باینکه کیره رحمت هم کلفت تربود هم دراز تر ولی خیلی خوب میکرد منم حال میکردم گریم تموم شد غلام تو دهنم تلمبه میزد خیلی خیلی خسته شده بودم رامین رفت پیش اتیش دوباره تریاک میکشید رحمت خیلی خوب میکرد برم گردوند پاموداد بالاشروع کرد غلامم اومد روصورتم نشست کیر غلام فکر کنم کمتر از15سانت بود دیگه کم ترشده بود دردم ولی خیلی خسته بودم رحمت ولکن نبود شاید 20دیقه داشت میکرد غلام بهش گفت خسته شدم بزار منم بکنم گفت نمیاد خوب چیکار کنم بهم گفت پاشو وایشا پاشدم بغلم کرد نشوند روکیرش شروع کرد به گایدنم خیلی سریع میزد تا کل ابشو ریخت تو کونم گفت تو دیگه کونیه خودمی همونجوری بردتم پیش اتیش دادتم به غلام من مرده بودم ولی باز کیرغلام کوچیک بود غلام دید ریخته تو کونم بردتم با آب کونم رو شست بردم تو کانکس اول گفت تخمامو بخور شروع کردم بعد رفت پشتم کرد تو انگار هیچی تو نیست انقدر باز شده بودم خیلی میسوخت سوراخم به رامینو رحمت گفت این چیه خیلی گشاده اونام میخندیدن اونم میکرد و گوشمو میخورد غلام افغانی کرد دهنم ریخت تو دهنم گفت بخور منم خوردم برای اولین بار من بیهوش تو اتاق بودم نمیتونستم تکون بخورم خیلی خیلی خیلی سوراخم درد میکرد تا اینکه رامین گفت پاشو بریم رحمت شمارمو گرفت نشستم تو ماشین البته یه ور نشستم رفتیم تا خونه رامین مجبورم کرد براش بخورم ابشم داد خوردم یه بهم زنگ زدن بعدا ولی دیگه به رامین ندادم اما رحمت چرا حتی یه بار رحمتو خانواده اش منو کردن باپسرشو داداش حالا شاید بعدا بنویسم بچه ها ببخشید من دیکتم ضعیفه

نوشته: محمد

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها