داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خوردن از کون گنده ی زن همسایه

سلام من فرشادهستم . از چهارده سالگی که بالغ شدم میل عجیبی به زن های رسیده با کون های خیلی بزرگ داشتم . دختر عمه ام هم سن من بود و با شوخی گاهی خودم را بهش می مالاندم تا اینکه حشری اش می کردم و بعد سراغ کونش می رفتم گرچه معمولن نمی ذاشت توش برود ولی بویش و لیسیدنش و مالوندن کیرم آبم را می آورد اما رنهای خیلی کون گنده همه ی آرزوی من بود . همسایه ایی داشتیم که سن بالایی داشت بیشتر از پنجاه سال و یک کون بسیار بزرگ , خیلی چاق نبود قدش هم بلند بود اما کونش پخش از طرفین در حد بسیار تابلویی بیرون زده بود و با اینکه چادری بود اما همه به کونش و لرزش لنبر هایش نگاه می کردند . راستش با اینکه به خانه ما رفت و آمد میکرد و دوست مادرم بود ولی بارها بیاد کونش خودارضایی کرده بودم . صورت سفید و گوشتی با لبهای برجسته و چشم هایی درشت داشت کمی خودش را آرایش میکرد و جذبه ی سکسی خاصی داشت . از آنهایی بود که تنشان بوی خوبی میداد و جاذبه شان طوری بود که میشد همه جایشان را لیسید . کون بزرگش آنقدر دست نیافتنی شده بود که در رویایم فکر می کردم دوست دارم کونش را بعد از استفاده از توالت بلیسم تا تمیز شود و یکبار خانه ما به توالت رفت بلافاصله پشت سرش بعد از بیرون آمدن از توالت وارد توالت شدم . بوی تنش همراه بوی نرم و یا بهتر است بگویم رایحه ی مدفوعش کیرم را داشت منفجر می کرد و در عرض چند دقیقه آبم فوران زد و ریخت . یکبار در کنار پله بعد از باز کردن در دستم را به باسنش چسباندم و لای باسنش فرو کردن و نگه داشتم بدون اعتراض و با خونسردی به طرف من آمد و بعد یک پله بالا رفت و دستم از لای مونش جدا شد و بعد موقع رفتن با عشوه خندید و رفت.

خلاصه حدود شانزده سالگی و چند ماهی بیش یک شب جلوی در خانه و روی پله دم در نشسته بودم که با نواده اش از جلوی خانه رد می شد . سلام کردم خندید و گفت دختر کوچولو یعنی نواده اش آدامس می خواهد و بعد جلوی من طوری که کونش بطرف من بود خم شد تا موهای دختر کوچولو را از روی صورتش کنار زند . خجالت را کنار گذاشتم و با صدایی که کاملن قابل شنیدن برایش بود گفتم اووف چههه کوووونی … بعد از چند ثانیه ایستاد و با لبخندی پر از عشوه بمن نگاه کرد و گفت الآن بر می گردیم . پس خوشش آمده بود و می خواست در برگشت دوباره نمایش کون بدهد .حدود ده تا یک ربعی طول کشید که دوباره از ذور پیدایشان شد . کیرم شق بود اما میدانستم در کوچه نمی توانم هیچ کاری بکنم بجز نگاه کردن . بلاخره به من رسیدند به نوه اش کفت به فرشادی آدامست را نشان بده و بعد از یک لبخند انجمن کیر تو کس و حالت چشمانی که می گفت می خواهد کس گشاد از رده خارجش را روی دهنم ارضا کند چرخید و پشتش را بمن کرد و اینبار فاصله ی باسنش تا صورت من که بر روی پله نشسته بودم و در یک ارتفاع با باسن او بود حدود فقط نیم متر بود . من از بار پیش جرات پیدا کردم و اینبار باز هم با صدای بلند گفتم اوووف بخورم از کونت . اینبار همچنان خم شاید در حال باز کردن آدامس برای نوه اش نمایش ادامه داشت . جرات نمی کردم توی کوچه دست بزنم می ترسیدم کسی ببیند و یا او اعتراض کند . پس فقط به گفتار ادامه دادم و گفتم چه کیفی داره لیسیدن … هنوز حرفم تمام نشده بود که قرررت یک گوز که انتهایش تبدیل به چسی با کمی صدا شد ازش خارج شد و بعد از چند ثانیه بویش را حس میکردم خوش بو نبود اما بویی ملایم داشت و من داشتم از کیر درد می مردم . بلند شد برگشت رو بمن و گفت خوردی ؟ و یک چشمک هم زد . معلوم بود با آن کون بسیار بزرگ بارها چنین موقعیت هایی داشته است و دیگر خجالت نمی کشد و شهوت مرد ها را هم می شناسد که مرز ندارد . در جوابش با صدایی لرزان گفتم بو کردم . با لبخند گفت یک روز بیا بخور هرچقدر که دلت می خواد . گفتم کی ؟ گفت امشب که نمی شود اینها اینجایند و نوه اش را نشان داد . فردا ساعت ده بیا در را باز می گذارم یکراست بیا تو و برو تو زیر زمین . این را بگویم که تنها زندگی میکرد و شوهرش سال قبلش سکته کرده بود و مرده بود و یک دختر داشت که عروس شده بود . البته دخترش بر خلاف او کون معمولی داشت .
خلاصه آنشب با هر زحمتی بود خودارضایی نکردم و فردا صبح در آن روز تابستان که ساعت ده هوا گرم بود به جلوی در خانه اش رفتم که داخل کوچه باریکی بود در داخل کوچه اصلی که خانه ی ما در آن بود . راستش نمیدانستم جدی گفته است و یا همه اش یک بازی بوده است و قرار است به مادرم خبر دهد . اما در باز بود . رفتم تو و در را آرام بستم . و یک راست بعد از گذشتن از حیاط کوچک از پله های زیرزمین پائین رفتم و داخل زیر زمین شدم . اتاقکی داخل زیر زمین بود درش را باز کردم . تختی بود که تعدادی رختخواب رویش انبار بود . آنطرف تر تخت دیگری بود رویش نشستم . از بالا صدای حرف زدنش می آمد کمی می ترسیدم . بعد از ده دقیقه ایی صدای پایش را می شنیدم که نزدیک می شد و در را باز کرد . با لبخند و بدن چادر با یک لباس بلند و نازک که از پارچه ی خاصی بود که درخششی داشت . ارایش بسیار غلیظی داشت . سلام کردم نزدیک شد و بغلم کرد و شروع کرد به مکیدن و لیسیدن لبهایم . روی تخت انداختم از من بسیار سنگین تر و قدی تر بود .تی شرت و شلوارم را در آورد و خودش هم پیرهنش را خیلی سریع در آورد . سوتین مشکی توری با یا شورتی مشابه داشت که شورتش فقط کسش و وقسمت کوچکی از لای باسنش را پوشانده بود و با بندی پهلوهایش بهم می رسیدند . دوباره در آغوشم گرفت بوی تنش عالی بود . یک گرما و جذابیتی داشت که دلم می خواست واقعن از کونش بخورم و کسش را بلیسم تا توی دهنم شیره ی کسش را بریزد .سوتینش را در آورد سینه های بزرگ و کنی افتاده دات اما در مقابل قوی کمرش که به باسن غول آسایش می رسید کوچک بود سینه هایش را لیسیدم . بعد از چند دقیقه دیگر بوسیدنش و لیسیدنش تمام شد با کمی عصبانیت بلند شد و به من امر کرد کمی پائین تر دراز بکشم و بعد پایش را باز کرد و با کس تراشیده و بدون مویش که چاق و بزرگ بود اما انتهایش از هم باز طوری که شکافش دیده می شد را روی دهنم گذاشت و گفت بلیس کسش خیس بود کمی لیسیدم و بعد آنچنان پر آب شده بود که چانه ام وقسمتی از صورتم را در حرکتی تناوبی داخل کسش فرو می کرد و خارج می کرد. کیرم داشت می ترکید اب و شیره کسش تو دهنم بودو گهگاهی مزه ادرارش را هم حس میکردم چون گاهی چند قطره ادرار ازش خارج می شد . نفهمیدم ارضاع شد و یا نه بلند شد با عصبانیت و شهوت بمن گفت بلند شوم و شورتم را دربیاورم . کیر شقم را دید و گفت کیر کلفتی داری ولی این به کجای کس گشاد من می رسد کوونی . روی تخت دراز کشید و رانهایش را باز کرد . دوست داشتم کونش را ببینم و بلیسم اما جرات نداشتم چیزی بگویمرفتم رویش و شروع کردم به تلمبه زدن کسش داغ بود اما آبکی و کیر من در آن غرق شده بود . بهم فحش میداد و بعد دستش را روی باسنم گذاشت انگشتش را داخل سوراخ کونم کردو منرا وادار کرد محکمتر و عمیق تر تلمبه یزنم . بعد از چند دقیقه در حالی که احساس می کردم کیرم به دوبرابر سایز معمول شخ شدنش رسیده شروع کردم به ریختن آبم در داخل کسش و او همچنان مرا وادار به تلمبه ردن می کرد ابم با فشاز در حال خالی شدن بود اما تمام نمیشد تا اینکه آخرین قطراتش هم آمد اما او کافیش نبود . از خستگی داشتم می مردم . با زحمت بلند شدم و شروع به مالیدن کسش کردم لایش باز بود . غلتید و بمن امر کرد کونش را ماساژ دهم وای چه کونی داشت بسیار بزرگ و خوش ترکیب و نرم . بازش کردم و بدون اجازه اش زبانم را یکراست توی سوراخ کونش کردم . بوی کونش خوشایند بود لیسیدم و لیسیدم . بوی کون و بوی خوب و شهوت انگیز کون و یکی دوبار آمیخته با بوی بد مدفوع . احساس کردم دوباره شخ کردم . جرات پیدا کردم و کیرم را لای باسنش گذاشتم که یکباره چرخید و من به کناری پرت شدم پاهایش را باز کرد و دستور داد از کس بکنمش . دوباره شروع کردم احساس کردم کیرم و پاهایم داغ شدند و بعد خیسی را حس کردم ادرار کرده بود. کیرم را بیرون کشیده بودم که ببینم چه خبر است . دستور داد کسش را بلیسم کسش را لیس می زدم که دو باره ادراش ریخت و مقداری داخل دهنم شد . صورتم پر ادرار شد . ادراش تیز و بد بو بود بلند شد سرم را با دستش روی تخت فیکس کرد و دستور داد دهنم را باز کنم و بعد شروع کرد به ادرار کردن خوشبختانه زیاد باقی نمانده بود . فکر می کنم ارضاع شده بود ویا چیزی شبیه به آن . چرخید لای کونش را باز کرد و سوراخ کونش را روی دهنم گذاشت وای چه کون بزرگی نمی توانستم نفس بکشم و یا تکان بخورم . بلند شد نفس کشیدم . روی دهنم چس صدا داری داد . بوی گند مدفوع میداد. شروع کردم باهمان فاصله کمی که کونش از دهنم داشت به لیسیدن سوراخ کونش . دوباره چسید . سوراخ کونش باز بود . به تمام رویاهایم داشتم می رسیدم دوست داشتم یکبار امتحان کنم مدفوعش توی دهنم باشد . روی تخت جابجایم کرد پاهایش را در دو پهلویم گذاشتباسنش باز بود و در نزدیکی دهنم با کیرم بازی کرد . پرسید میخوای از کونم بخوری ؟ گفتم آره . گفت می رینم تو دهنت . سوراخ گشاد کونش بازتر شد بوی مدفوع می آمد و مدفوعش بد بو بود با بوی چس دیشبش فرق می کرد .سوراخ کونش باز هم بازتر شد سر سنده کونش دیده می شد . بزرگ و بد بو . سوزاخ کونش به اندازه ی یک نارنگی باز بود و زور می زد اما سنده کونش خیلی بزرگ بود . کمی از سر مدفوع خارج شد اما در زور زدن که توقف کرد باز رفت تو . دوباره زور زد سرش آمد بیرون و یکراست داخل دهنم شد با صدایی که می توانستم خارج کنم گفتم اوف زور زد و و بیشتر خارج شد سرش ته حلقم بود اما هنوز در بیرون آمده از کونش بود . سنده خارج شد و پشتش تکه های خمیری . توی دهنم پر گه بود. احساس میکردم که او مرا گائیده است حالا حس میکردم وقتی می گوید از کونم بخور بنوعی می خواسته است منرا بکند و تا بحال خیلی ها را کرده است . بلند شد خندید و گفت خیلی ها همه را می خورند دوئست نداری و بعد سطلی را که در مجاورت تخت بود به من داد تا دهنم را و صورت را خالی کنم . دستمالی داد خودم را تمیز کردم . کونش را باز کرد تا بلیسم خوب که لیسیدم کیرم حسابی شخ شده بود به سوراخ کونش چسباندم باز تر کرد و به عقب دادفشار دادم و براحتی داخل شد کون گشادی داشت تا ته توی کونش کردم حتا آخ هم نگفت لذت می برد . شروع کردم به تلمبه زدن کونش قنبل بود و سوراخش باز باز شده بود چند بار از کنار کیرم گوزید . هنوز هم مدفوع توی کونش بود . به کونش نگاه کردم و بیا مزه ی گه اش افتادم کیرم را تا ته فشار دادم و آبم با فشار وارد کونش شد . در آوردم خسته بودم گفت دفعه ی دیگر تو دهنم می رینم . امروز شانس آوردی که سنده بود .

نوشته: ؟

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها