داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

عفت خانم کوس گنده

اسمم اصغره ، وقتی دو سه سالم بود ننه بابام هردو تصادف کردن و فوت شدن و منو پدر بزرگ و مادر بزرگ پدریم بزرگ کردن ، یه عمو دارم که ده سال از خودم بزرگتره ، درواقع حکم برادر بزرگو واسم داره ، وقتی پونزده سالم بود عموم زن گرفت ، یه زن ساده و خونه دار و بدون حاشیه ، ولی اوه اوه اوه از مادرزن عموم براتون بگم که یه آکله درست و حسابی بود ، یه زن پنجاه ساله و درشت و سیاه با کون و پستونای بزرگ و لبای کلفت ، این مادرزن عموم از اون زنهای پرحرف و بد پیله بود ، آقا جونم واستون بگه که روزگار عموم رو سیاه کرده بود اینقدر که بهش غر میزد ، عموم نصاب کابینت بود و منم گاهی کمکش می کردم ، اسم عموم جواد بود و اسم مادرزنشم عشرت ، کاری به زن عموم ندارم چون این خاطره هیچ ربطی به اون نداره ، عشرت مجرد بود شوهرش طلاقش داده بود و رفته بود خارج و هیچ خبری هم ازش نبود ، خونه عشرت تو میدون خراسون بود و خونه پدربزرگم که عموم هم با زنش اونجا زندگی می کرد حوالی شوش . عشرت گاهی میومد به دخترش سر میزد و شب هم می موند ، آخه بچه دیگه ای نداشت ، شبهایی که میومد توی اتاق من می خوابید و من تو هال می خوابیدم ، یه شب سرد زمستون بود و گاز هم یهو قطع شد ، خونه پدر بزرگم شوفاژ داشت ولی چون گاز قطع شده بود همه جا یخ کرده بود ، بابا بزرگم پاشد برای اتاق من که عشرت خوابیده بود اونجا یه بخاری برقی ببره ولی نمی دونم چه فکری کرد که دادش به من که ببرم برای عشرت نصب کنم و خودش برگشت پیش مادر بزرگم‌، من که رفتم تو اتاقم دیدم عشرت پاشده نشسته توی رختخواب ، منو که دید با چشم علامت داد که کارت چیه ؟ منم بهش گفتم براتون بخاری برقی آوردم ، عشرت گفت دستت درد نکنه ، منم رفتم بخاری رو زدم به برق و خواستم برم که عشرت دستمو گرفت و گفت اضغر جون بشین کارت دارم ، منم نشستم ، عشرت دستمو گرفت تو دستاش و گفت اصغر آقا تو حال سرده کجا می خوای بخوابی ؟ بهش گفتم طوری نیس یجوری می خوابم ، عشرت گفت نه نمیشه همینجا پیش من بگیر بخواب و قبل از اینکه من حرفی بزنم یخورده جابجا شد و منو خوابوند کنار خودش و لحاف رو کشید رومون ، منو میگی یهو کیرم عین چوب سفت شد اما نمی دونستم چکار کنم ، عشرت سفت بغلم کرد و چشماشو بست ، من تو بغلش عین جوجه بودم ، چند دقیقه گذشت و عشرت دستشو گذاشت پشت گردنم و فشار داد و صورتمو چسبوند به پستوناش ، منم چنون مست شده بودم که نگو ، باز دو دقیق که گذشت با دستش چونمو داد بالا و لبای کلفتشو گذاشت روی لبامو شروع کرد به میک زدن ، منم باهاش همراهی کردم ،دستمو گرفت و برد گذاشت لای پاهاش و منم کوسشو از رو دامنش گرفتم و فشار دادم ، عشرت خودش دامنشو داد بالا و دیدم شورت پاش نیست ، و دستمو گذاشت روی کوس گندش و دوباره شروع کرد لب گرفتن ، داشتم دیوونه میشدم ، یهو لحافو داد کنار و و نشست و بیژامه من با شورتمو در آورد و نشست رو کیرم ، کیر من زیاد گنده نیست و یهو حس کردم تو فضای کوسش گم شد و کجا رفت و چی بسرش اومد خودمم نفهمیدم ، عشرت دراز کشید روم و لباشو گذاشت رو دهنمو و چنون میک می زد که انگار می خواد دندونامو بکنه ، ولی وزنشو روم نمی نداخت تا خفه نشم ، یکدقیقه نشد که آبم اومد و خالی شد تو کوسش و بعد کیرم بیرمق شد از کوسش بیرون اومد ولی زود دوباره راست شد و عشرت دوباره خوابید روش و تا بازم آبم اومد ، انگار زیاد حال نکرده بود چون خواستم برم نذاشت و اینقدر با کیرم ور رفت تا بازم راست شد و الی آخر ، ایندفعه دیگه آخش دراومد و انگار سیر شد و و بهم گفت برو سر جای خودت بخواب و منم رفتم ولی تا مدتها می رفتم خونه خودش و می کردمش .

نوشته: اصغر کوس دزد

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها