داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

گاییدن جلوی آینه

سلام من آرش 28 ساله هستم. دو ساله با یه دختری دوستم به نام فرنازو پرده‌ش رو هم خودم زدم. می‌خوام از آخرین سکس‌مون براتون بگم. فرناز مجردی زندگی می‌کنه. فکر نکنید دختر بدیه. فقط خانواده‌ش شهرستان هستن و فرناز این‌جا کار می‌کنه. اون شب وقتی رفتم خونه‌ش، دیدم یه تاپ قرمز پوشیده که نصف سینه‌هاش بیرونه. سینه‌هاش معمولیه، اما برای من عزیزه و تا چشم‌ام به‌اشون افتاد، یه کم کیرم بلند شد. یه شلوارک جین خیلی کوتاه هم پوشیده بود. خلاصه اول بساط شام رو چید و نشستیم با هم خوردیم و کلی حرف زدیم. بعد رفت سازش رو آورد و برام فلامنکو زد. خیلی خوب می‌زد به خصوص یه مالاگینا از خوان مارتین که من خیلی دوستش دارم و خودم هم خیلی خوب می زنم. ساز زدن‌اش که تموم شد، اومد نشست رو پام و پاهاش رو گذاشت دو طرفه کمرم. من رو زمین نشسته بودم. بعدآروم دماغ‌اش رو می‌کشید به گردن‌ام و می‌گفت: « آرش من، آرش من. » سبابه‌ش رو از پشت می‌کشید روی ستون فقرات‌ام. از وول خوردن‌هاش فهمیدم که شهوتی شده. منم شروع کردم به مالیدن گردن‌اش. کم‌کم وحشی شد و شروع کرد به خوردن گردن‌ام. کیرم دیگه کامل راست شده بود. فرناز دست انداخت و زیپ شلوارم رو باز کرد و کیرم رو گرفت تو دست‌اش و شروع کرد به مالیدن. من هم دست‌ام رو کردم تو شلوارک‌اش. کس‌اش خیسِ خیس بود. آروم تو گوش‌ام گفت: « جرم بده. من الان جنده‌ی توام. » کمرش رو کرفتم و خوابوندم‌اش رو زمین و خیلی وحشیانه شورت و شلوارک‌اش رو با هم کندم. فرناز دوس داره وحشیانه بکنیش. شروع کردم به لیسیدن کس‌اش. همین طور که کلایتوریس‌اش رو زبون می‌زدم، انگشت‌ام رو کردم تو واژن‌اش و رسوندم به چی اسپات‌اش. چنان با جی اسپات ور می‌رفتم که فرناز محکم سرم رو با دستاش فشار می‌داد و جیغ می‌زد. انقدر ور رفتم تا ارضا شد و کلی آب از واژن‌اش ریخت تو صورت‌ام. بعد که از واژن ارضا شد، دوباره رفتم تو کار کلایتوریس و شروع کردم به خوردن‌اش. انقدر خوردم تا فرناز از کلایتوریس هم ارضا شد و بی حال افتاد. فرناز دوست نداره برام ساک بزنه. من هم به‌اش احترام می‌ذارم. بلوز و سوتین‌اش رو درآوردم و یه سینه‌ش رو کردم تو دهن‌ام و با دندونام نوک‌اش رو گرفتم و این ور و اون ور کشوندم‌اش. یه سینه‌ی دسگه‌ش رو هم با دست‌ام می‌مالوندم. فرناز آه و ناله می‌کرد که: « آرش کیرت رو می‌خوام. آرش جرم بده. آرش بکن. تو. منم می‌فتم زوده عزیزم وایسا. دست آزادم رو بردم دم کس‌اش و دیدم باز خیس کرده خودش رو. فرناز می‌نالید و می‌گفت: « ارش من جنده‌ی تو ام. کس‌ام رو تلمبه بزن. آب ات رو بپاش روم. » خیلی حشری شده بود و موقع‌ش بود. برش گردوندم و رو شکم خوابوندم‌اش. رفتم دو تا بالش آوردم و گذاشتم زیر شکم‌اش. کرم هم آوردم. قاچ کون سفید و برجسته‌ش رو باز کردم و لاش کرم مالیدم. یه کم هم کرم مالیدم به کیرم و ماساژ دادم. خوابیدم رو فرناز و کیرم رو گذاشتم لای پاهاش و آروم مالیدم به سوراخ کون‌اش. من زیاد فرناز رو از کون نمی‌کنم چون می‌دونم براش بده. هر دو ماه یه بار از کون به‌ام می‌ده و اون شب هم نوبت کون بود. واسه همین کون‌اش تنگ مونده. آروم کیرم رو گذاشتم دم سوراخ کون‌اش رو یه کم فشار داد. سرش رفت تو . فرناز یه جیغ کوتاه کشید: « جرم دادی. » کشیدم بیرون. دست ام رو گذاشتم رو یه سینه‌ش و نیم تنه‌ش رو بلند کردم. سینه‌ش رو کردم تو دهن‌ام و شروع کردم به مکیدن. یه دست ام هم بردم زیر بدن‌اش رو گذاشتم رو کلایتوریس‌اش. شروع کرد به مالیدن کلایتوریس‌اش به دست‌ام. دوباره حشرش زده بود بالا. آب‌اش دست‌ام رو کاملن خیس کرده بود. حواس‌اش به کس خودش بود و خل شده بود. منم دواره کیرم رو گذاشتم دم سوراخ کون‌اش و فشار دادم. این دفعه رفت تو. منم تا نصفه کردم تو. فرناز جیغ زد اما به مالیدن کلایتوریس‌اش به دست من ادامه داد. چون یه بار ارضا شده بود، دیگه نمی‌شد. من همین طور که دست‌ام زیرش بود. شروع کردم به تلمبه زدم. تنگ و گرم بود کون‌اش و حسابی می‌چسبید. آیینه‌ی قدی جلومون بود و من همین طور که داشتم فرناز رو می‌گاییدم، فیلم پرنو هم می‌دیدم. یه تن سفید می‌دیدم که داره دست و پا می‌زنه و یه هیگل گنده‌ی پشمالو که افتاده روش و تلمبه می‌زنه. فرناز با یه جیغ کوچیک ارضا شد. اون وقت تازه فهمید حسابی گذاشتم کون‌اش و شاکی شد: « آرش تا تخم‌ات کردی تو؟ » از بس شهوتی شده بودم، دست‌هاش رو محکم رو زمین نگه داشتم و تلمبه زدن‌ام رو تندتر کردم. آب‌ام داشت می‌اومد. کشیدم بیرون و برگردوندم‌اش. کیرم رو گذاشتم بین سینه‌هاش و چند بار مالوندم به سینه‌اش آب‌ام پاشید رو سینه و گردن‌اش. بعد دو تایی بی‌حال کنار هم افتادیم. امیدوارم خوش‌اتون اومده باشه. در ضمن من یه نویسنده هستم.

نوشته:‌ آرش

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها