داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

توی مدرسه زوری منو گاییدن

سلام
اسمم مهرداد،یه پسر ۱۸ساله البته این خاطره مال دو سال پیشه، قدم ۱۷۵ وزنم ۷۸ یه پسر خوش اندام فیسمم بد نیس به قول رفیقام خیلی سکسیم الآنم تازه دارم مو در میارم اون موقع که هیچ ،اینم یه بیوگرافی از خودم .
ماجرا بر میگرده به اول دبیرستان تازه انتخاب رشته کرده بودیم اونجا هم بجز چند نفر بقیه رو نمی‌شناختم ،یع دو هفته ای که گذشت یه پسره اسمش آرمین بودو به پست هم خوردیم چون بیشتر اخلاقمون با هم شبیه بود خیلی زود با هم چفت شدیم .
منو یه چند باری واسه وضع لباس پوشیدنم تو مدرسه مدیر بهم گیر داد چون جوراب ساق کوتاه میپوشیدمو شلوارمم یه لی تنگ به قول مدیر جاکشمون نمره انضباطمم کم داد چون حرفاش به تخمم نبود .
توی کلاسم یه چند باری انگشتم کردن کار به دعوا میکشید دیگه کسی سربه سرم نمیزاشت فقط با آرمین مچرخیدم
یه چند باری شنیدم که آرمین بندو آب داده ولی خیلی توجه نکردم.تا اینکه چند بار موقع رفتنی یه پسره ریشوی تقریبا ۲۵سالش میشد میومد دنبالش منم یکم بو برده بودم
یه روز که مدرسه تموم شد همون پسره اومده بود دنبالش یکی دیگه هم پیشش بود ،ارمین خدافظی کرد رفت منم رفتم سمت خودم پنج دقیقه نگذشته بود یه ماشینه اومد کنارم دیدم خودشونن آرمین گفت بیا بالا میرسونیمت منم تعارف نکردمو سوار شدم تو ماشین دو تا پسرا که اسم یکیشون حمید بود همونی که هر روز میومد دنبالش اسم رفیقشم علی بود کسشعر میگفتن از دختر دختر بازی حرف میزدن منم مثل خیار حرفاشونو تایید میکردم یهو دیدیم داریم از شهر می‌زنیم بیرون .گفتم کجا میریم حمید گفت میریم دوری بزنیم .
پانزده مین که رفتیم رسیدیم به چن تا باغ وایسادیم حمید گفت پیاده شید یه کم حال کنیم .اولش فکرم رفت پیش قلیون کشیدن این چیزا ولی بعد فهمیدم چی به چیه.
پیاده شدیم حمید و علی زیر انداز بالشت از پشت ماشین آوردن،فکر همه چیو کرده بودن ،نشسته بودیم حرف میزدن منم تو فکر این اینا فازشون چیه چرا اومدیم اینجا یهو با صدای آرمین به خودم اومدم گفت حمید با توع گفتم بله گفت درار یه حالی به ما بده یه لحظه سکته کرده بودم تازه فهمیدم جا تره و بچه نیییس…
یه نگاه بدی به آرمین انداختم. دلم میخواست پارش کنم ،حمید دوباره همون حرفو گفت منم گفتم اشتباه گرفتی من مثل آرمین این کاره نیستم حرفمو قطع کرد گفت خفه شو بابا، کونی که تو کاشتی معلومه بیل زیادی خورده راستم می‌گفت کونم مادر زادی خیلی قمبله حمید بلند شو اومد جلوم نشست گفت مثل جوجه آدم میدیو میری تا خواستم بلند شد خوابوند زیر گوشم که بد جور سوت کشید منو خوابوند زمین، فیس تو فیس شدیم آروم گفت نزار بدتر از این بشه خواستم تکونش بدم دیدم زورم بش نمیچربه یهو لبشو چسبوند به لبم با زبونش میخواست کنه تو دهنم ولی راه ندادم.
دیدم آرمین شلوارشو کنده علی داره باهاش ور میره حمید هم داشت شلوارشو در میآورد منم تو شوک این که چجور رفت تو پاچم دیدم یه کیر ۱۸ سانتی با موهای دورش که بوی بدی میداد گرفته جلو صورتم سرمو کردم اون ور محکم یکی دیگه خوابوند تو گوشم .
آرمین که دلش بارم سوخته بود گفت به حرفش گوش کن منم از عصبانیت گفتم تو یکی قبر خودتو بکن بیشرف حمید سرمو گرفت برگردوند سمت خودش گفت گوه زیادی نخور کیرشو چسبوند به لبام یکم فشار داد منم دهنمو وا کردم فقط سرشو کرد تو یه چند تا تلمبه زد حالم بد شد کیرشو با دستم گرفتم از دهنم در آوردم گفتم لاقل یه حموم برو گفت قراره تو تمیزش کنی بازم ساک زدم براش اعتراف میکنم خودمم خوشم اومده بودو دل به کار دادم صدای حمید بلند شده بود که اربده میزد از لذت کیرشو از دهنم کشید بیرون گفت خوب راه افتادی حالا نوبت منه یه حال اساسی بهت بدم جنده ،منو به صورت دمر خوابوند آروم آروم شلوارمو کشید پایین هی از لپ کونم گاز میگرفت اون روزم یه شرت مشکی کوتاه که لپ کونم از پایینش زده بود بیرون پام کرده بودم ،حمید وقتی اون صحنه رو دید از خودش بیخود شد مثل وحشیا شرت کشید پایین کونمو باز کرد با سر رفت تو.
یه جوری لیس میزد و میمکید انگار الکسیس بهش دادن منم از شدت حشریت آه نالم بلند شده بود انگار تو ابرا بودم.انقد حال کرده بودم به زیر انداز چنگ میزدم ،حمید دستشو کرد تو دهنم هی عقب جلو میکرد بعد با یه انگشت کرد تو کونم درد همه بدنمو گرفت حمید گفت الان دردش می‌خوابه یه چن مین با کونم ور رفت یهو دوتا انگشت دیگه هم کرد بازم دردم شروع شد حمیدم جوری سه تا انگشتشو تو کونم میچرخوند که قشنگ باز شدم انگشتاشو کشید بیرون کیرشو گذاشت دم سوراخم گرماشو حس میکردم با یه فشار سرش رفت تو یه بالشت گذاشت زیر شکمم باز فشارو زیاد کرد تا وسطا رفت یهو نگه داشت گفت می‌خوام جا باز کنه اذیت نشی جنده خانومم .عقب جلو میکرد کیرش هی تو کونم جولان میداد دردم کمتر شده بودو یواش یواش لذتش میزد زیر دندونم آه نالم بیشتر شده حمیدم سرعت تلمبه زدناش زیاد شده بود تا ته کرده بود تو. یه ده مین تلمبه زد کیرشو در آورد انگار یه چیزی ازم کم شده باشه علی صدا زد گفت بیا بی نصیب نمونی .
علی هم که آرمین جرررر داده بود ازش کشید بیرون اومد سراغ من.منو بلند کرد یه نگاهی بهم انداخت لبشو چسبوند به لبام منم نامردی نکردم با جون دل لب می‌گرفتم ازش زبونشو میکرد تو دهنم میچرخوند درجه حشریتم رو هزار بود تو همون حال دست انداخت لای چاک کونم محکم میمالیدش منم از حشریت زیر چونه علی گرفته بودم چشامو بسته بودم .
علی گفت ساک بزن منم فوری نشستم کیرشو کردم تو دهنم کیر علی هم دراز تر بود هم خیلی کلفت تر ،موهامو گرفت بعضی وقتا انقد تا ته فشار میداد چشام میخواست بزنه بیرون یه ده مین میشد که ساک زدم گفت بسه گفت بخواب زمین منم دمر خوابیدم گفت بر عکس شو پاهاتو بده بالا .همون کارو کردم دم کونم نشست کیرشو با سوراخم تنظیم کرد با یه فشار سرشو جا کرد کونم که تازه باز شده بود دوباره درد بدنمو گرفت گفتم که این لامصب کلفت تر بود ولی تحملش کردم که به لذتش برسم دیدم داره جورابامو در میاره تا انگشتامو دید آب از لب لوچش اومد شروع کرد کف پامو لیس میزد انگشتای پامو میک میزد یه حال عجیبی داشتم انگار به سرم برق وصل کرده باشن خیلی خوشم اومده بود علی هم شروع کرد تلمبه زدن واقعا غرق در لذت بودم از اون ور کونم داشت گاییده میشد از این ور پاهامو میخورد یه بیست مین میشد منو کرد دیگه جونی واسم نمونده .بود سرشو از بین پاهام آورد جلو از لب گرفت حس کردم تلمبه زدنش داره تغییر می‌کنه یه آه کشید آبشو تو کونم خالی کرد انگار که آبجوش بود یه چند ثانیه مکث کردو کیرشو کشید بیرون بلند شد خودشو مرتب کردو ولو شده بود رو زمین. منم که دیگه جونی نداشتم یه انگشتمو کردم تو کونم دیدم اندازه یه غار باز شده هی ازش آب میاد بیرون .نگا کردم دیدم حمیدم بدجور داره ارمینو میگاد خوشم اومد.حمید نگام کرد دید علی رفته از رو آرمین بلند شد اومد طرفم گفت ساک بزن منم که دیگه رمقی برام نمونده بود فقط دهنمو باز کردمو گفتم بزار تموم شه بره دیگه یه پنج مین ساک زدم حمیدم هی می‌گفت بخورش مادر جنده بخورش تو زن خودمی از این چیزا سرمو محکم گرفت آبشو خالی کرد تو دهنم منم هی اوق میزدمو اون کسکشم ولم نمی‌کرد تا آخرش کیرشو کشید بیرون من پخش زمین شده بودم علی یه آب میوه بهم داد تا خستگیم در بره حمیدم از اون ور از لخت مادرزاد من که از یع ور آب از کونم زده بود بیرون از یه ورم از دهنم فیلم میگرفت .بلند شدم التماسش کردم گفتم تو که هر کاری خواستی باهام کردی گفت بعدنم میکنم این تازه اولشه این فقط یه سنده که تو کارتو درست انجام بدی منم هیچی نگفتم نشستم لباسامو پوشیدم بلند شدنی خوب نمی‌تونستم راه برم انگار که جرررر خورده باشم تو ماشین اصلا با آرمین حرف نزدم .
چند روز بد آرمین هی تو مدرسه طرفم میومد منم هی بی محلش میکردم
تا اینکه گفت از خودشم اتو داشتنو اگه تورو براشون جور نمی‌کردم آبرومو می‌بردن .
از اون موقع هر هفته یکی دو بار ترتیب این کون خوشگل مارو میدادن منم دیگه واسه خودم استادی شدم .
ممنون که وقت گذاشتین اگه خوشتون اومد تو نظرا بنویسین تا یه داستان دیگه ی رو هم بگم

نوشته: مهرداد

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها