با سلام.من حامد هستم اینم اولین داستان سکسی من هست،اول از خودم بگم 210 قدم هست خیلی هم خوشگلم از اندام ورزشکاریمم نگم که ارنولد بهم پیشنهاد کاری داده بود قبول نکردم،دخترای محل بخاطرم میمیرن صبح که از خونه میرم بیرون میبینم اومدن یواشکی منو ببینن چند باری هم از تلگرام بهم درخواست دادن قبول نکردم خود گلشیفته فراهانی میخواست با من اشنا بشه قبل اینکه بره خارج ولی بهش جواب رد دادم اونروزم دیدم ریحانا داره عکسامو تو اینیستا لایک میکنه ولی چون رنگش سیاهه خوشم نمیاد ازش،بگذریم از زن عموم بگم یه زن 28 ساله هست که وزنش 48 کیلو هست که زن تپلو با کون گلمبه کمر باریک و سینه های سایز 85،چشم های اهویی با لبای پرتزی و پوست سفید که رنگ شیر کنار زن عموم تیره هست یعنی به حدی سفید هست.اره من اصلا از سکس خوشم نمیومد یه بار رفته بودم خونه عموم اینا که عموم طبق معمول سر کار بود زن عموم برام شربت اورد دیدم خیلی جلف پوشیده درسته خیلی سکس کرده بودم ولی گفتم حیف نیست اینو نکنم بعد زن عموم پاشد بره حموم که دیدم تو اتاق خواب لخت شد وایییی چی داشتم میدیدم یه کس سفید بی مو و یه بدن ناز با کون قلمبه،متوجه نشد که من دیدمش بعد اومد رفت حموم گفت تو هم تلوزیون ببین منم رفتم شیشه حمومشون شسته شده بود دیدش زدم و جق میکشیدم که ابمو ریختم رو لباسای زیری که گذاشته بود در حموم بعد رفتم کفشاشو بو کردم و ابمو ریختم رو کفشاش بعد رفتم مانتشو بو کردم و ابم اومد و ریختم رو مانتوش، بعدش اومدم نشستم تلوزیون دیدم زن عموم اومد بیرون ولی چیزی نفهمیده بود بعد لخت اومد جلوی من گفت منو بکن منم پاشدم لباشو به مدل وحشی خوردم درازش کردم رو زمین کسشو اونقده خوردم ابش کل خونرو داشت میبرد کلا زمین خیس شده بود انگار سیل اومده بود حدود 6 ساعت از پشت و از کس کردمش وسطش که از حال رفته بود منم درسته زود انزالم ولی داشتم بکوب تلمبه میزدم احساس کردم داره ابم میاد گفتم کجات بریزم گفت بریز تو دهنم دراوردم ریختم تو دهنش دهنش پر اب شده بود بعدش یبار دیگه گرفتم کردمش که فک کنم یه 3 ساعتم این طول کشید گفتم دیگه داره دیر میشه من برم گفت یبار دیگه هم منو بکن که سیری ندارم یبار دیگه هم به 72 روش سامورایی و 10 روش چینی و 20 روش کاراته ای کردمش بعدش ابم اونقده با زور اومد که انگار 2 سال ابم نیومده کل کسش رو پر کرد.این داستان من واقعیه به اونایی هم که چیزی میخوان بگن بگم داستان من 100 درصد واقعیه خب بازم میگم واقعیه واقعیه.داستان بعدیم هم که عموم رو هم تو حمومشون کردم و ابشو ریختم تو دهن پسر عموم که با زن عموم لب رفت و ابو ریخت تو دهن اون بگین براتون تعریف کنم اگه خوشتون اومده که اینم یه داستان واقعی هست
نوشته: حامد