داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خودم کردم که لعنت بر خودم باد (۱)

سلام اولین داستان و می‌خوام بنویسم
اسم من علی و این خانومم سعیده من ۲۷ سال دارم اون ۲۱ یه زوج جوان و تازه کار
از بچگی یا بهتره بگم از وقتی که با گوشی و اینترنت آشنا شدم همش درگیر فیلم زوپر و اینا بودم و همش حق میزدم
کم کم با فیلمای بیغیرتی آشنا شدم و از اونا نگاه میکردم هرشب حق میزدم
گذشت و گذشت تا من رفتم خدمت و برگشتم و شروع کردن برا من دنبال زن که برام بگیرن منم تو اون مدت با چندتا دختر رفیق بودم و همش دنبال کس بازی بودم
البته بگم یکی دو نفر هم بودن که بهشون کون میدادم
از ظاهرم بگم یه پسر خوشتیپ و جذاب و چشم ابرو مشکی
به قول رفیقا بچه خوشگلی ام برا خودم
جوری بود که چندتا دختر تو محل به مامانم گفته بودن بگو علی بیاد خاستگاریم
بالاخره من با سعیده ازدواج کردم و چند وقت گذشت و کم کم اون حس بیغیرتی اومد سراغم همش تو سکس ازش میخواستم از این و اون بگه و فوشش میدادم و بهش میگفتم تو جنده‌ای اونم داد میزد اره و بهم فوش میداد و می‌گفت بی ناموس و بی غیرت ماه ها زمان برد و این شده بود کار ما که تو سکس از این حرفا بزنیم
یه شب گفتم فانتزی کن که آینه فانتزی تو چیه گفت منم دلم میخواد تو یکی رو جلوم بکنی تو نگو این میخواد از زیر زبون من بکشه بیرون که حسی که دارم واقعیه یا فقط تو سکس و ای حرفا بهش گفتم خیلی خوبه اما گفت واقعی ها ن فقط حرف گفتم اوکی بهم گفت تو چی دوست داری تو واقعیت زیر خواب کسی دیگه شم منم گفتم آره اون شب چیزی نگفت
تا یه شب دیگه تو سکس گفت دوست داشتم محمود رفیقت الان کسمو میگایید با همین حرف تمام ابم ریخت تو کسش
اما من دوست نداشتم محمود بکنش من عاشق پسرای بی مو و سفید و خوشتیپم برخلاف همه که دنبال آدم چهارشونه و نمی‌دونم عرب و اینجوری هستن
بهش گفتم بیا تو اینستا بگردیم یه پسر خوشگل پیدا کنیم با اون چت کن بیارش خونه اونم بعداز کلی شوکه شدن قبول کرد
بعد سه روز بهم زنگ زد گفت علی بیا واتساپ
رفتم دیدم عکس یه پسر ۲۱یا ۲۲ ساله رو فرستاده عجب پسر خوشتیپ تر و تمیزی گفت باهاش هماهنگ کنم و اینا که من از شدت شهوت نمی‌تونستم تایپ کنم گفتم اوکی
تمام فکرم شده بود اون پسره بعد از چند شب سعیده گفت بیا چتامونو بخون که دیدم کامل بهش گفته که شوهر داره و شوهرم بیغیرته و دلش میخواد زنشو بگان و ای حرفا پسره هم ترسیده بود از چتاش معلوم بود فک کرده بود میخا‌ خفتش کنیم و هی از سعیده عکس و از این چیزا خواسته بود گذشت و شب جمعه از سر کار اومدم آخ آخ سعیده با یه لباس سکسی تو خونه و چراغا خاموش و یکی دوتا روشن یه فضای سکسی یه آهنگ گفتم جوووون امشب یه سکس توپ داریم که گفت سکس توپ دارم ن داریم گفتم چطور گفت اشکان داره میاد آخ اینو گفتم مردم و زنده شدم رفتم دوش گرفتم و اومدم خونه همه چیز مرتب صدا زنگ اومد بله اشکان خان اومد از پله ها نیومد بالا صدا پاش دلمو خالی میکرد درو باز کردم اومد تو تمام بدنش یخ کرده بود و رنگ و روش پریده بود همین که سعیده رو اونجوری با یه شرت و سوتین دید آروم شد
شروع کردیم حرف زدن که گوشی سعیده زنگ خورد و خواهرش گفت بعد شام میاد خونمون ای بابا شد ضد حال کلی میوه و خوراکی و مشروب و این چیزا آماده بود که اونا برنامه رو ریختن بهم سعیده به اشکان گفت برو تو اتاق با هم رفتن اشکان و سعیده لخت کرد چه بدنی داشت دلم میخواست منم بکنه سعیده شروع کرد براش ساک زدن منم رفتم تو اتاق صدا ساک زدن زنم خونه رو برداشته بود سعیده گفت اشکان جلو این بی ناموس منو بگا که بفهمه که کوهی خورده که زنشو جنده کرده از اونجایی که احتمال داشت باجناقم اینا بیان سعیده گفت زودتر تموم کن و برو تا یه وقت دیگه اشکان شروع کرد خوردن کس سعیده کی‌روش تفی کرد و گذاشت دم کس سعیده گفت اما ه ای جنده اونم با صدای نازک گفت چه جورم
یهو تا ته کردش تو کس زنم و شروع کرد تلمبه زدن زنم تا اون موقع زیر من ارضا نشد بود که یهو خودشو کشید جلو و لرزید فهمیدم ارضا شد همینجوری میکرد سعیده بلند شد داگی وایساد که اشکان گفت می‌خوام از کون بکنم من خودم دو یا سه بار از کون کردم اونم اصلا حال نداد چون نمیزاشت محکم بزنم یا تند تندعقب جلو کنم گفتم ببینم برا اشکان چطوره با همه مقاومتی که برا من میکرد به اشکان گفت اون بی ناموس که نشسته اونجا نکرده ولی تو بکن کیرشو تفی کرد و گذاشت در کونش کم کم داد جلو آخ کیر من کلفت و متوسط بود مال اشکان دراز و متوسط
با دو سه حرکت تمام کیرشو کرد تو کون زنم آخ چقد حال میکردم همینطوری آب ازم می‌رفت اشکان گفت ابم داره میاد سعید گفت بکن تو کسمو و خالیش کن اونم نامردی نکرد درآورد کرد تو کسش و با دو تا جلو عقب تمام آبشو ریخت تو کس زنم سعیده سریع بلند شد و رفت دستشویی کن سریع شروع کردم براش ساک زدن گفت تو که بلد بودی گفتم نمی‌خواستم بیشتر از این تحقیر بم فقط یه خواهش دارم گفت چی همینجوری که ساک میزدم گفتم بکن تو کونم اولش گفت ن بعد گفتم باشه ولی میشه بار آخرت دیگه بیای که قبول کرد با تف خودمو خیس کردم گفتم یهو بکن تا دردم بیا یهو کرد تو کونم با دو تا جلو عقب منم با کیرم ور میرفتم منم آبم اومد اشکان لباس پوشید و رفت

اگه دوست داشتید ادامه هم می‌زارم منتظر کامنتاتونم

نوشته: علی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها