داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

جنده شدن زنم بخاطر خودم

داستان سکسی زنم با صاحب خونم محمد
اسمم یاسر ۳۳ سالمه این داستان دارم براتون میگم برمیگرده به ۵ سال قبل الان طلاق گرفتم از روی لج و ناروی که خوردم این داستان میگم برام فرقی نمیکنه شما چه جوری فکر میکنین مهم اینه خودم میدونم چه اتفاقی برام افتاده در کل خونه خراب شدم یعنی خودم کردم که لعنت بر خودم باید همه چیزمو از دست دادم زنمو زندگیمو خانوادمو الانم تو یه شهر دیگه زندگی میکنم خلاصه من تو دوران مجردیم تو شیرینی فروشی کار میکردم صاحب شیرینی فروشی محمد نامی بود الان حدودا ۴۰ سالشه پسر پول داری بود برا خودش ملک املاک داشت از اون بچه مایه دارا بود من با مونا زنم تو دانشگاه اشنا شدم دوسال تو دانشگاه ازاد درس خوندیم بعد اون تصمیم به ازدواج گرفتیم مونا خانواده مومنی داشتن تقریبا پایبد به اصول خانواده بودن بعد ازدواج ۶ ماه نشد که من تصمیم گرفتم یه خونه بخرم تا راحت زندگی کنیم محمد صاحب کارم از قبل میدونست وضعیتمو بهم گفت اگه خونه میخوای من قصد فروش دارم منم کلی ذوق کردم قبول کردم خلاصه با مونا خانواده مشورت کردیم قصد این بود که یه چندتا وام بگیریم دوتای روهم بزاریم تا نصف پول خونه جور بشه من با محمد قرار گذاشتم تو همون خونه که ممد قرار بود به ما بده رفتیم جلسه منو مونا ممد. ممد از مونا پیشم تعریف میکرد که دختر خوبی گیرت امده قدرشو بدون کی الان پول  به پسر جماعت میده زیر لبی میگفت دهنت سرویس دنبال خوشگل موشگلام که هستی منم یه نیش خندی زدم گفت اره دیگه خلاصه نصف پول گرفت یه قرار داد نوشتیم که مابقی بدم بهش از اونجای که من پول نداشتم مجبر بودم چک بدم ۶ فقره چک دادم تا قسطاش کمتر بشه ممد قبول کرد ما اساس کشی کردیم رفتیم یه ۱ سال گذشت من مجبور بودم بعدا خرج خونه شغلمو عوض کنم خرج خونه در نمیومد به هر دری میزدم که پول در بیارم از اون طرف خونواده مونا خیلی حرف میزدن که چرا اینطوری چرا اونطوری خلاصه اینکه دوتا از چکای که ممد دادم برگشت خورد تقریبا تو این یک دو سال زیاد رابطه خوبی با مونا نداشتم چون درگیر بدهی ها بود اما مونا پشتم بود میگفت اگه خونه رو داشته باشیم درست میشه نگران نباش دختر خیلی خوب مهربونی بود تو هر کاری با من پایه بود مونا برا اینکه جلو خانوادش کم‌نیاره از اینکه منو انتخاب کرده تصمیم گرفت سر کار بره تا یه حدی توننستیم ۶ از چکای ممد پاس کنیم اما یکی پس دیگری برگشت خورده بود هیچا بهم وام نمیدادن چون برگشتی داشتم رفتم با ممد صحبت کردم ممد دیگه اون ممد سابق نبود گفت چکاتو خرج کردم به من ربطی نداره  همین روزا بود که حکم جلب منو بگیرن از اون روز به بعد من ممد دعوت میکردم خونه تا یکمی دلش به رحم بیاد چکای مارو از مشتریاش بگیره کار مونو بیشتر خراب نکنه رابطه منو ممد مونا عادی بود اما ممد همش میگفت خاک توسرت کنن این دخترو بدبخت کردی بی عرضه منم برا اینکه اون راضی بشه حرفاشو تایید میکردم ممد یکی از چکامو از مشتری بخاطر مونا گرفت ۵ دیگه هنوز مونده بود ممد هی میگفت وایسا بزار ببینم چیکار میتونم بکنم خلاصه که هر کاری ممد میگفت من انجام میدادم تا زندگیمو حفظ کنم . من بعضی وقتا شب کار بودم خونه دیر میومدم ممد گاهی خونمون میرفت برا یه سری پرونده سند میومد بالا یه نوشینی میخرد میرفت کارم خیلی بد شده بود نمیتونستم کاری کنم همه از من مونا دل کندن تنها تنها بودیم ممد برگشت تو یکی از روزا گفت میخوای چکتو پس بگیری باید تاوان بدی همینطوری نمیشه من احمق گفتم میدم فقط بگو چه جوری گفت بعضی وقتا ادم باید ریسک کنه اگه مالی داره بفروشه منم گفتم من که مال ندادم وگرنه میفروختم گفت کمی فک کن متوجه میشی من برات راهی باز کردم که فکراتو کردی تماس بگیر من یه چند وقت تو فکر بودم رفتم خونه به مونا گفتم ممد همچین پیشنهادی داد گفت مالتو بفروش یا بده اجاره چکاتو پس بگیر مونا جان ماچیزی داریم که بدیم مونا خیلی دختر باهوشی بود سریع مطلبو گرفت گفت احمق خیلی گاوی نفهمیدی اون دوست دیوثت چی میخواد گفتم چرا جوش اوردی چی گفت مالتو بفروش یا بده اجاره میفهمی یعنی چی گفتم نه واضع بگو گفت خیلی خری نمیدونم عاشق چی تو شدم تو این زندگی بدبختی که همش من باید تاوان بدم اگه این کار کنی چکامونو میده من گیج گیج بودم گفتم من از داستان هیچی نمیدونم به من بگو لاعقل گوشیمو گرفت به ممد گفت بیاد اینجا چکارو بیاره ممد امد یه سلامی یه دسری خلاصه از سر شبی مونا خیلی عصبی بود بعد شام به ممد گفت چکارو اوردی ممد گفت چطور بابت اون حرف مزخرفی که به یاسر زدی میگم ممد گفت حالا ببینم اوکی بشه اره مونا عصبی بود من هی میگفتم یکی به من بگه چه خبره اینجا ممد یکی از چکارو اورد رومیز به مبل ۲۵دمیلیون گفت حسن نیتم بسم الله مونا گفت مابقی ممد گفت اول شرط بعد مونا منو برد تو اتاق گفت میدونی چی اون دوست دیوثت منو از تو اجاره میخواد گفتم یعنی چی گفت یعنی به خاطر چکت منو باید یا بدی یا اجاره من که نمیخوام ازت جدا شم حالا فکرات بکن ببین باکی طرفی هیچکیو نداری اون دوست احمقت پیش خودش چی فکر کرد که ما بخاطر پول هرکاری میکنیم من عصبای شدم از اتاق امدم بیرون کلی دعوا سرو صدا ممد از خونه انداختم بیرون یه ماهی گذشت ممد تماس گرفت گفت ببین من سر حرفم هستم خوب فکر کن کسی نمیفهمه اصلا خودت حضور داشته باش چیزی نمیشه به این فکر کن که چکاتو میگیری خونو داری من با ترس لرز خونه ماجرا دوباره به مونا گفتم اون اولش خیلی بدو بیار گفت گفت مگه من جنده ام یا سر خیابونی تو چقدر بی ناموس شدی یاسر من گفت ببین مونا جان چاره ای نداریم چکام دستشه برگشت خورده همین روزا هست که هم من هم تو بربم زندان چیزی ازمون نمیمونه گفت در حد یه نوازش اونم در حضور من جای دیگم نه خواهش میکنم مونا قبول نمیکرد یه چند وقت گذشت دوتا از مامورا امدم نامه حکم اوردن مونا اونارو گرفت اون شب رو به من کرد گفت قسم بخور پیشم بمونی بیشتر از یه نزدیکی ساده نباشه گفتم من کنارتم هر اتفاقی بیفته من هستم نگران نباش به ممد زنگ زدم گفتم شرطشو قبول میکنم ممد با سر وضع شیک با یه گل و کادو امد تو نشست شامو خوردیم گفت پس این عروس خانم کو مونا بایه ظاهر خانومانه امد کنارمون ممد گفت به هر حال حرفای منو از دل نگیرین زندگی خرج داده الکی چیزی برست نمیاد منم کلی زحمت کشیدم کلی مزخرف گفت بلند شد امد اون طرف مونا یعنی من کنار مونا وسط اونم اون طرف نشست گفت خوب چیکاریم ساعتو نگاه کرد گفت من زیاد وقت ندارم تو حال حرف زدن دستشو گذاشت رو ساق مونا من نمیتونستم این صحنه هارو ببینم تو دلم میگفتم بسه بندازمش بیرون بعد میگفتم نمیشه لعنتی مونا خیلی خجالت زده گونهاش سرخ شده بود اولین بارش بود دست یه مرد دیگه رو لمس میکرد ممد دستشو انداخت دور گردنش من از سر جام بلند شدم رو به مونا کردم گفت اگه نمیتونی همین الان بگو مونا نگام کرد گفت مشکلی نیست منم رفتم یه کنار نشستم ممد اروم شال مونا دراورد قبل از این بزار از مونا بگم مونا ۲۸ سالشه پوست تنش سفید چهره زیبای داشت چشاش عسلی درشت بود از اندامش بگم سینهای مونا تقریبا نزدیک ۹۰ خودش میگفت که سوتین نود براش شله اما ۸۵ سفته محبوری همون ۸۵ میبست قدش ۱۷۰ بود وزنش ۷۸ کیلو مونا رون های پری داشت شکم کمی داشت ساق پاش تفریبا پر بودن خیلی سخته بگم اینارو اما چاره ای ندارم که شما بیشتر حس کنین داستانو مونا کونش بزرگ بود تو فامیل مونا از همه درشت تر بود باسن پهنی داشت اونم بخاطر لکن  باسنش بود برخلاف هیکلش کوسش گوشتی نبود ام بزرگ بود من همش باهش شوخی میکردم که خدا اول اون بهت داد بعد دست پا مونا به خودش میرسید بخاطر علاقی که به من داشت اندامش باب میل من میکرد خلاصه ممد شال مونا در اورد دستشو دور گردنش کشید یه بوس اروم کنار گوشش کرد گفت اجازه هست مونا سکوت کرده بود من رفتم تو اشپزخونه نخواستم این صحنه هارو ببینم بعد ممد یه مانتو خونگی که تن مونا بود در اورد مونا با تاپ جلوش بود اون تن سفیدش هیچ وقت یادم نمیره امد جلو مونا شلوارشو کشید پایین با شرت جلوش بود بادستش دست مونا گرفت می مالوند به کیرش ممد پسر خوش اندامی بود ۱۸۰ قدش بود بندسازی میرفت پسر پری بود پیراهنسو دراورد با رکابی شرت جلو مونا وایستاده مونا نگاهی بهش انداخت ممد گفت بفرما مونا شرتش اورد پایین ممد بی ناموس بی همه چیز یه کیر داشت اندازه دسته بیل من پسر از کیرش ترسیده بود یه ۱۸ تا ۱۹ سانتی بود کلفت دستای مونا کوچیک ظریف بودن طوری که کیرشو بادست گرفت دورش حلقه زد نمیتونست کلا بگیردش ممد کیر شلش جلو دهن مونا گذاشت مونا نگاهی به من کرد منم سرمو انداختم پایین دهنشو به ارومی باز کرد اون کله کیر خرشو گذاشت تو دهنش دوباری با زبونش ور رفت ممد گفت نترس عزیزم راحت باش دیگه اگه میخوای زود تموم شه راحت باش ممد سر مونا گرفت شروع کرد به تلمبه زدن تو دهن مونا اون کیر  بزرگی به سختی تو دهنش جا میشد مونا هی اوق میزد دست مونا گرفت رفتن تو اتاف خواب لبه تخت نشست پاهاشو اویزون کرد مونا وسط پاهاش با دوتا دستاش کیرشو گرفت براش لیس میزد ممد توی همون حالت شلوار شرت مونا در اورد مونا ایستاده دلاشده داشت کیر ممد میخورد ممد قربون صدقه مونا میرفت میگفت عجب کونی داری تو مونا نگاهی بهش میکرد ادامه میداد بلند شد مونا لبه تخت انداخت پاهاش برد بالا نگاهی به کوس کونش کرد گفت حیف تو نیست داری دست این هدر میری با زبونش شروع کرد به خوردن کوسش هی میک میزد با زبونش سوراخ کون مونا لیس میزد با دستش با کسش ور میرفت مونا هم با دستش لبه تخت چنگ میزد بعد چند دقیقه دیگه نتونست تحمل کنه دستشو گذاشت پشت گردن ممد صورتشو به کوسش میمالید اون ممد خر کیف شده بود مونا اختیار از کف داده بود تحریک شده بود ممدم خیلی زبون بازی میکرد رو به مونا کرد گفت از پشت دادی گفت نه ممد گفت امشب میدی خندید لبشو گذاشت لای سینه هاش  میک میزد اروم به لب های مونا نزدیک کرد شروع کرد به خوردن با دستاش رون های توپل مونا چنگ میزد گاهی میزد ممد با اون هیکلش باز در مقابل باسن و رونهای مونا هیچ نبود من فقط محبور به تماشا بودم ممد اروم زمزمه میکرد به مونا که خیلی دوسش داره عاشقش شده مونا لبخندی میزد گفت تو حال خودت نیستی من زن یکی دیگم ممد یه همو به سینش فشار اورد گفت نخیر فعلا مال منی فهمیدی مونام گفت باشه ممد وحشی بدا اینکه منو عذاب بده حرفای سکسی میزد مونا وادار میکرد اونم بگه ممد میگفت من کوس زیاد کردم اما تو شاه کوسی تا حالا کوس به این بزرگی ندیدم مونام میگفت منم کیر به این بزرگی ندیدم این که مال شماست قابل شمارو نداره اجازس بکنمت مونا گفت فک نکنم از اینجا به بعد اجازه بخوای سر کیرشو اروم رو لبای کوسش بالا پایین میکرد اروم فشار داد تو کمی با فشار تا نصفه رفته بود من شاهد گایده شدن زنم توسط یک دیگه بود خفت از این بدتر نبود تمام تنم سست بود اما مث اینکه مونا داشت حال میکرد اخه دستشو گذاشته بود دور کمر ممد اونو میکشید طرف خودش ممد تو تلمبه زدن همه کیرشو فرو میکرد تو مونا فقط اه اه میکرد میگفت ممد میگفت  تا حالا همه کیرمو تو کوس هیچ دختری تا این ته نکردم تو چی هستی واقعا به ۵ دقیقه ای تو همون حالت مونا گایید بهش گفت برو بالا تخت چهار زانو شو خودتو جمع کن کونتو قمبول کن مونا از این حرکتا برا من میکرد سریع انجام داد ممد دوباره کیرشو فرو کرد تو از قبل راحت تر رفته بود طوری تلمبه میزد که بغلای کون مونا میزد میگفت خوب جنده ای هستی جووون امشب پارت میکنم میفهمی مونام اروم میگفت اوهم تایید میکرد کم کم صدای نفس مونا در امده بود اه اه ش بلند شده بود ممدم میگفت جووون فدای اون صدات بشم به پشت خوابوندش پاهاشو اورد بالا به شکمش جمع کرد خودشم رفت لبه تخت یه پاشو گذاشت اون طرف کونش یا پا دیگشم اون طرف کونش پاهای مونا رو دوشش بودن کون مونا از هم باز شده بودن ممد کیرشو اروم فشار تا ته شروع کرد به تلمبه زدن طوری که خایه هاش به سوراخ کون مونا میخوردن هر گاهی در میاورد من میدیدم سوراخ کوسش گشاد شده بود اروم اروم تو همون حالت سر کیرشو لبه کونش تنظیم کرد مونا تقلا کرد اما فایده نداشت ممد فرو کرده بود مونا روتختی چنگ میزد ممد دستاشو دور گردن مونا فشار میداد با هر بار بالا پایین کردن ۱۷ تا ۱۸ سانتو فرو میکرد مونا قرمز شده بود با نفس نفس میگفت بسه پاره شدم بسه ممدم میگفت جوووون صدای اه ناله مونا اتاق گرفته بود ممد ول کن نبود کم کم مونا اه نالش به نفس نفس زدن تبدیل شد ممد تلمبه میزد مونا داشت حال میکرد اخه صداش قشنگ میمود به ممد میگفت کوسمو بکن بزار تو کوسم ممدم میزاشت چند تلمبه میزد دوباره میزاشت تو کونش انقد ادامه داد که مونا ارضا شده بود ممدم گفت منم دارم میشم چیکار کنم مونا گفت بریز تو کونم ممد سینه های مونا چنگ گرفته بود تمام کیرشو با تمام وجود حل داد تو تمام ابشو خالی کرد .ممد به قول خودش عمل کرد تمام چکامو پس داد خونه گرفتم اما در عوضش یه چیزی از دست دادم زنمو دوسالی با اون وجود ممد با مونا رابطه داشت مونا اونو برا رابطه و پول میخواست وضع مالیمون خوب شده بود همش بخاطر جنده شدن زنم بود ممد مونا را شبها پارتی میبرد تو محفل دوستانشون مونا همراش بود گاهی باهم مسافرت میرفتم من عزت نفسمو از دست داده بود از اینگه یه نفر دیگه زنمو میگایید شایدم چند نفر دیگه معلوم نبود بخاطر همین تصمیم به جدایی گرفتم . ما از هم جدا شدیم . پایان

نوشته: Yasa68

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها