داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

كوني شدن من توسط پسر عموم

سلام من سعيد هستم.پسري كه از بچگي توي جاهاي شلوغ .استخر.مدرسه.باشگاه.همه به كونم دست ميزدن .هم سفيد بودم وهم تپل.بعدا فهميدم چرا.يه پسر كه اولين بارپسر عموم با ماليدن سوراخ كونم منو با شهوت ولذت سكس آشنا كرد.يه شب كه با پسر عموم تنها توي خونه بودم كنار هم دراز كشيده بوديم وتلوزيون نگاه ميكرديم.اون4سال از من بزرگتر ه.خانوادهامون رفته بودن عيادت بيمار منو اونم تنها شديم.بهم گفت ميدوني بچه چطور درست ميشه ؟گفتم نه.برام توضيح داد ومن يه كم برام عجيب بود.من گفتم مگه چه اتفاقي ميافته كه بچه درست ميشه. گفت با باهم امتحان كنيم نوبتي بشيم زن وشوهر.گفتم بايد چيكار كنم گفت بذار به كونت دست بزنم .نميدونم چرا مقاومت نكردم دستشو كرد توي شورتم وشروع به ماليدن كونم كرد گفت بايد لخت بشيم هردو لخت شديم ومنو روي شكم خوابوندو آب دهن زد لاي پاي.كيرشو كه ديدم يه جوري شدم خودم برگشتم واونم اول با انگشت سوراخمو باز كرد وگفت بايد كرم باشه تا درد نگيره.كرم آوردم زد توي سوراخ كونم.داشتم از لذت از حال ميرفتم.وقتي 2تا انگشتشو كرد تو دادم درومد.گفت جان خوشگله بذار كيرمو بكنم بعد داد بزن.وقتي دستشو گذاشت توي دهنم وسركيرشو فشار داد توي سوراخم يه سوزش خيلي دردناكي توي كونم پيچيد كه نالم درومد ديگه كاري نمي تونستم بكنم .حس كردم كونم پاره شده .اما اون يه مرتبه بي حس شد وكامل خوابيد روي تنم.اونموقع نميونستم چرا بي حس شد.بعد نوبت من شد وتازه فهميدم ارضا شدن چيه.تا چندروز دستشويي كه ميرفتم سوزش داشتم.من پنجم ابتدايي بودم واون اول دبيرستان.من كه خوشم آمده بود هر وقت تنها ميشدم زنگ ميزدم ميامد وسير منو ميگاييد.ديگه يه طرفه شده بود وفقط اون منو ميگايد.ياد گرفتم شبها توي رختخوابم با كرم دست وصورت سوراخمو چرب كنم وانگشت بكنم توي خودم.اشياي زيادي به خودم فرو كردم وميكنمومثل سرنگ پر آب گرم.قطره چكان با آب گرم كه خالي ميكردم توي كونم.
دسته بورس مو.هويج.سوسيس.خودكار.ماژيك.دسته كوشت كوب.ماليدن خمير دادن كه هر كي يه بار بزنه عاشق حس خمير دندون روي سوراخ كون ميشه.شكلات .اسخوان ران مرغ و…دوست داشتيد براتون بازم ميگم.پسر عموم زن گرفت وزنش عاشق من شده ومنم از خجالت دردهاي كون دادن دوران بچگي درآمدم.فداي تمام پسرايي كه زير ميخوابن.

نوشته: سعید

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها