داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

انگولک دادن خودم

باسلام خدمت همهٔ شما دوستان محترم
لطفا این داستانو بخونین بعد نظر بدین لطفا فحش ندین چون بخدا جای فحش نداره
من یه پسر ۱۵ ساله هستم و اهل نماز هم هستم تعجب نکنین من خیلی به دانستن احکام جنسی چه مورد مرد و چه در مورد زن علاقه دارم و میدونم که دانستنش گناهی نداره من خیلی دوس دارم احکامم خوب بشه مخصوصا احکام جنسی از این رو در اینترنت همه چی سرچ میکردم و دونستم که رابطه جنسی از پشت یعنی مقعد گناهد داره و خیلی هم دردناکه من خیلی داستانای سکسی میخونم و همش هم گفته بود رابطشون از پشت بوده منم خواستم بدونم که دردش چجوریه .راستی من نه اهل جلق و فحش و کارای گناه نیستم ولی دلم میخواس بدونم واز همه چی سر در بیارم که یوقت از همه لحاظ حواسم باشه من میدونستم خب انگولک دادن و خود ارضایی و امثالهم گناه داره و خیلی دلم خواست فقط فقط یبار درد سکس از پشتو پچشم میخواستم بدونم که فقط دردش چجوریه ولی خودمون هستیم یه خورده هم حشری بودم و دلم میخواس که اینکارو انجام بدم . این ماجرا بر میگرده به آخرای سال ۹۶ که یه شب عموم اینا اومده بودن خونمون راستی خونمون دو طبقه س که طبقهٔ بالاش بابا بزرگم تک و تنها زندگی میکنه خلاصه طبقهٔ بالا خیلی بزرگه طوری که داخل حالش هفت هشت تا ماشین جا میشه خلاصه عموم اینا اومده بودن و ساعت ده شب هم رفتن من پیش بابا بزرگم بودم که دیگه کم کم میخواست بخوابه و منم باید میرفتم طبقهٔ پایین تا بابابزرگم بخوابه منم میخواستم انگشت وسطمو بکنم اونجام که دردش رو بچشم و با خدا عهد کردم که اینبار این گناهو انجام میدم و دیگه تو عمرم این کارو انجام نمیدم ؛ خلاصه رفتم آشپز خونه بابا بزرگم هم اومد که دستشو بشوره و بره بخوابه منم بدون اینکه اون بفهمه انگشت وسطیمو روغن زدم تا چرب بشه و سریع رف تم تو سالن پشت یه دیوار ک کوچیک شلوارمو کشیدم پایین و به پشت خوابیدم و پامو دادم هوا خیلی سریع داشتم اینکارو انجام میدادم و دستمو کردم پشتم وانگشتمو تا ته کردم اونجام چون انگشت بود زیاد درد نداشت ولی خیلی خوب بود و دوس داشتم همینجوری انگشتمو جلو عقب میدام که دیگه نمیشد خب میترسیدم یا بابابزرگم بیاد یا کس دیگه ای و میدونستم گناه داره و عهد کرذه بودم نمیشد خلاصه خیلی کیف داد و دوس داشتم بازم اینکارو بکنم چون قسم خورده بودم نمیشد … لطفا فحش ندین و نظر واقعیتونو بنویسین
خیلی ممنونم که داستانمو خوندین …

نوشته: محمد امین

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها