داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

خودم رو زدم به خواب

سلام اسم من امیره،میخواستم خاطره سکسیم رو که مال یک سال پیش هستش رو براتون تعریف کنم
من دانشجوی مشهد بودم و خوابگاه گرفته بودم،بعد از اینکه چند ترم گذشت دوستام خونه دانشجویی گرفته بودن و من کم کم پام ب خونه اونا باز شده بود…اونا توی خونه شون بساط قلیون و قرص و بنگ و مشروب و خلاصه همه چیزایی ک خلاف حساب میشه بودش و ازونجایی ک من آدم خیلی خجالتی هستم و دیدم همچین جایی هست و اونام ک رفیقمان و من زیاد باهاشون رودر بایستی ندارم میتونم هر چیزی ک بخوام پیششون استفاده کنم و خیلی چیزا رو برای بار اول پیش اونا تجربه کردم.
خلاصه ب همین بهانه رفت و آمدم ب خونه شون زیاد شد و بعضی شبا همونجا میموندم و صبح باهم میرفتیم سر کلاس.
یه شب همه باهم ترامادول خورده بودیم و داشتیم تا دیروقت قلیون میکشیدیم نزدیکای ساعت سه نصف شب بود ک چراغارو خاموش کردیم پنج نفر بودیمو هر کی ی جایی خوابید،از قضا من و محمد کنار هم دراز کشیدیم…یه نیم ساعتی ک گذشت و چشام داشت گرم میشد تکون خوردن دست محمد کنار رون پام رو حس کردم ولی عکس العملی نشون ندادم و بعد از چند لحظه دیدم جرعتش بیشتر شده و دستش رو راحت تر داره تکون میده من بازم عکس العمل نشون ندادم و خیلی دوس داشتم ببینم ادامه اش چی میخواد پیش بیاد و خودم رو زدم ب خواب ،خیلی طبیعی و جوری ک شک نکنه اول یکم خر و پف کردم و بعدش پشتم رو کردم بهش و یه وری خوابیدم با این کار من اون بازم خیلی بی احتیاطی نمیکرد و خیلی آروم دستش رو گذاشت وسط دوتا رونم بعد از چند لحظه که دید بازم من تکون نخوردم و پیش خودش فکر میکرد ک من خوابم سنگینه شروع کرد تکون دادن دستش بین پاهام اونم خیلی آروم و با احتیاط و با دستاش یواش یواش لپ کونم رو میمالید و چاک کونم رو با دستش لمس میکرد ،من تو اون لحظات خیلی داشتم لذت می بردم ضربان قلبم رفته بود بالا و دهنم خشک شده بود از شدت استرس جوری ک حتی نمیتونستم آب دهنم رو قورت بدم ولی اصلا حرکتی نمیکردم،محمد ک دید من ب این راحتیا بیدار نمیشم دستش رو یواش از روی کونم تکون داد و برد سمت کش شلوارم،این کار رو ک کرد ضربان قلبم شد ده برابر…خیلی استرس داشتم و داغ شده بودم و همش استرس این رو داشتم ک نکنه بفهمه بیدارم و تمام سعیم رو میکردم ک وانمود کنم خوابم و معلوم بود ک محمدم باورش شده بود من خوابم بخاطر این ک خیلی خیلی آروم و با احتیاط پیش میرفت…خیلی آروم انگشتشو برد زیر کش شلوارم و شروع کرد یک سانت یک سانت شلوارمو کشید پایین هر یک سانت ک میآورد پایین یکم بینش توقف میکرد و دوباره ب کار خودش ادامه میداد تا زیر کپل کونم شلوارمو آورد پایین و صداش میومد ک داشت شلوار خودش رو میکشید پایین وااای ی احساس خاصی بود داشتم پیش خودم فکر میکردم تا چند لحظه دیگه چ اتفاقی قراره بیفته ک یهد دیدم آروم آروم داره خودشو ب سمت من میکشه رون پاش خورد ب پشت رون پاهای من و همونجا متوقف شد بعد چن ثانیه خیلی آروم کارشو شروع کرد و دیدم کیرش ک خیلی خیلی داغ بود رو گذاشت لای پاهام و هولش داد جلو و همونجا نگهش داشت خیلی محتاط بود ک من بیدار نشم ،بعد چند بار جلو عقب کردن کیرشو کشید بیرون آروم ی تف انداخت کف دستش و مالید ب کیرش و. بعدم ب کون من و دوباره گذاشت لای پام این دفه خیلی بهتر شد و کلا کیرش رفت لای پام و کلا خودش رو بهم چسبونده بود خیلی خوب بود شیکمش گودی کمرم رو پر کرده بود و این حس فوق العاده ای بهم میداد همینطور کیرش ک خیلی داغ بود وقتی کامل میرفت لای پام سر کیرش به پشت خایه هام برخورد میکرد واقعا خیلی خوب بود چند بار ک این کارو تکرار کرد بدون اینکه دستش ب کیر من بخوره کیر من ک توی شرتم بود و فقط از پشت شلوارم رو کشیده بود پایین حس کردم آبم داره میاد و چند بار دیگه ک کیرش رفت لای کونم و شیکمش ب پشت کمرم برخورد میکرد آبم اومد توی شرتم خالی شد واسم عجیب بود و این بار اولی بود که داشتم کون میدادم و در حینش آبم اومده بود واقعا لذت زیادی داشت بعد اینکه آبم اومد دیگ میلی نداشتم ک محمد اون کارو باهام بکنه ولی ناچار بودم بذارم خودش کارو تموم کنه بعد چند دقیقه ک همینطور داشت پشتم جلو عقب میکرد ی تف دیگ گذاشت لای کونم و با سرعت بیشتری کیرشو گذاشت لای پام و تند تندجلو عقب کرد و یهو کیرشو کشید بیرون و آبش اومد منو همینطوری ک شلوارم تا زیر کونم پایین بود زیر پتو ول کرد و رفت سرویس و بعد اینکه برگشت دوباره با همون احتیاط زیاد شلوارم رو کشید بالا و گرفت خوابید منم با همون وضعیت ب خاطر اینکه شک نکنه مجبور شدم بخوابم،و صبح دوباره بدون اینکه ب روی هم بیاریم ب روال قبل ادامه دادیم،بعد اون ماجرا من کمتر میرفتم خونشون ولی محمد دو سه بار دیگه به همین سبک منو کرد و فکر میکرد من خوابم سنگینه و چیزی نمی فهمم و من خیلی ازین کار لذت می بردم…

نوشته: Alihzhzz

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها