داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سنگ صبور دختر عموم شدم (۱)

. . . ناله های انجمن کیر تو کس مریم به اوج رسیده بود و تکانهاش شدیدتر . سهراب هم با صدایی لرزون آهسته تو گوشش زمزمه می کرد : ” جووون . . . عسلم . . . داری بهم کس می دی ؟! آره ؟! آخ من فدای تو بشم مریم . . . عزیزم دارم می گامت ! جوووون . . ! حال می کنی ؟! آرهههه ؟! خوشگلم ! من که تو آسمونام. . . جاااان ! کس داغتو دارم می گام ! . . . ” مریم دستشو گذاشته بود جلوی دهنش که سر و صداش و جیغهای فروخورده ش ، بقیه رو تو اتاقای بغلی بیدار نکنه ! سهراب متوجه تغییر حالش شده بود و در حالی که دستاشو دور گردنش حلقه کرده بود و محکم تو آغوش می فشردش ، سرعت تلمبه زدناشو بیشتر کرد ؛ دست راستشو برد رو سینه ش و پستونش رو در حالی می مالید که انگشت اشاره ش رو نوک سینه ش و هاله قهوه ای دورشو نوازش می کرد و گاهی با کمک شصتش نوک پستونشو نیشگون می گرفت . لاله گوش مریمو آروم گذاشت تو دهنش و لیس زد ؛ تن عریان مریم مور مور شد و پوستش دون دون شد و قلقلکش گرفت. نفسهاش داشت داغ و حشری تر می شد . گوششو ول کرد و به صورت زیباش زیر نور چراغ خواب خیره شد و همون لحظه مریم که تو اوج شهوت بود با دست راستش شروع کرد به مالیدن چوچوله ش ؛ دست دیگه شو از رو دهنش برداشت و در حالی که گوشه لب پایینشو گاز میگرفت نجوا کرد : ” من اومدم عزیزم توام زودتر بیار تا کسی بیدار نشده ” ! سهراب داشت از لحظه لحظه ی این نزدیکی لذت می برد و با شنیدن صدای حشری مریم انگار که تازه متوجه لباش شده باشه همونجور که بی وقفه تلمبه میزد شروع به لب گرفتن ریز و آبدارکرد . مریم چشماشو بست ؛ نفس هاش تند تر شد و کل وجودش گرم شد . فکر اینکه تو آغوش سهرابه و داره کیرگرم و کلفت سهراب رو تو بدنش احساس میکنه یهویی داغش کرد و باز به لرزه افتاد . چشماشو باز کرد ؛ به سهراب نگاه کرد که سخت مشغول گاییدنش بود و جفتشون خیس عرق بودن . همونجور که تو اوج لذت داشت می لرزید تند تند گفت : ” آه آ آ ه ! لبامو بخور ! لبــــامـــــو بــ…خــووررر… آه ه ه ! ” . سهراب از بوسه ریز دست برداشت و لبای گرمشو کرد تو لباش و زبونشو رو لباش می کشید . مریم دستاشو برد پشت سهراب و با کف دست شروع به نوازش پشتش تا نزدیک باسنش کرد . با نوازشش متوجه تغییر حالتش شد که با شدت و ریتم ثابت کیرشو تا ته میزد تو کسش که باعث می شد خایه ش که از گرما آویزون شده بودن بخوره به سوراخ کونش و با صدای این برخورد شهوتش چند برابر بالاتر رفت و نفس هاش عمیق و تندتر شدن . چشماشو که باز کرد باهم چشم تو چشم شدن ؛ باز دستشو برد رو کس ش . دستشو به ترشح کس ش کشید و برد رو چوچوله ش ؛ همون زمان که سهراب داشت ارضا می شد اونم باز با نوازش کس ش همراه پسر عموش به اورگاسم رسید . قطرات عرق مثل نم نم بارون از سر و بدن سهراب رو بدن عریانش می ریخت . سهراب آخرین نفس سرشار از هیجانش رو کشدار کرد و حرکات غیر ارادی خودشو که از لذت تخلیه شیره ی جونش بود کنترل کرد و چند لحظه ثابت موند و بعد آروم کیرشو قبل اینکه تو کس دختر عموش بخوابه کشید بیرون . کاندوم رو از رو کیرش درآورد و سرشو گره زد و انداخت تو سطل کنارش . همونجور که رو مریم خیمه زده بود نیم خیز شد ؛ دست دراز کرد و چند تا دستمال کاغذی تند تند با هم برداشت ؛ یه کم سر و صدا از جعبه دستمال و در آوردنش ایجاد شد که سهرابو به خنده انداخت . یه چشمک به مریم که هنوز جلو روش ولو بود زد و چند تا دستمال بهش داد که قدری خودشو خشک کنه و خودشم چربی روغن کاندوم رو با یه دستمال از دستاش و کیر نیم پنچرش ! پاک کرد و با دستمالایی که از مریم گرفت انداخت تو سطل زباله . دوباره نیم خیز شد و اینبار پاکت سیگار و فندک رو برداشت ؛ یه نخ درآورد . مریم بالشت رو از کمرش کشید زیر سرش ؛ دستشو به طرف پسر عموش دراز کرد : ” یه نخم واسه من آتیش کن ” سهراب سیگار روشنو برد به طرف لبش اونم لبشو غنچه کرد و چشماشو بست ؛ سهراب خم شد و به جای دادن سیگار گوشه ی لبشو بوس کرد که باعث شد یه مشت آروم به پهلوش بخوره . با خنده سیگارو داد بهش و خودش یه نخ دیگه روشن کرد و کنارش رو زمین ولو شد . صدای تیک تیک ساعت دیواری با سکوت اونا دوباره شنیده شد : ” اوه اوه ساعت چهار و رُبه ! زود تموم کن سیگارتو برگرد سرجات تا مامان و بابات واسه نماز بیدار نشدن . . !

ادامه دارد…

نوشته: آدامو

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها