داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

گی با دایی کوچکتر خودم

باسلام میخوام داستانی رو براتون تعریف کنم که عین حقیقته وهیچ تخیلاتی درش وجود نداره چون لازومی نمیبینم داستانی از ذهن خودم یا تخیلی بنویسم بریم سر اصل داستان.
اسم من ساهر هست والانم سن خودم 36سالم هست وداییم 4سال ازمن که اسمش رضا بود کوچکتره اسمها مستعاره اره میگفتم تقریبا این قضیه سال 82بود اما ما قبلا 3سال به همدیگه وابسته بودیم وباهم ور میرفتیم وبا کیر همدیگه بازی میکردیم .وکار همیشگی ما بود وهر چی من انجام میدادم داییم برام انجام میداداخه اون زیاد بچه زرنگی نبود تا رسید به سال 82وتابستان بود پدر ومادر دایی من رحمت خدا رفته بودند وبعد مدتها که من 3تا دایی بزرگتر داشتم تصمیم گرفتن برن مسافرت شمال ومشهد واهل خوزستانم خلاصه یه روز دایی بزرگم اومد پیشم وگفت که میخواییم برییم مسافرت ونمیشه دایی کوچکتو تنها بزاریم بیا بمون پیشش ومن از خوشحالی جواب اوکی رو دادم داییهام رفتن مسافرت ودایی کوچکم نمیشد بره امتحانات داشت موند خلاصه دایی کوچکم رضا خیلیی جذاب وخوشکل بود وپوست خیلی سفید وقرمزی داشت که اگه با انگشت دستت بزنی رو پوستش شاید خون در میورد خیلی نرم وکون بزرگی داشت تا شب اولی که رفتن ماباهم بودیم ورفیق رفقامون اومدن بسات قلیون وسیگار ومشروب بپا بود وساعت 11شب دوستام رفتن وداییم کمی مست که اومد نشست پیشم وگفت فیلم یا سی دی سوپر نیست ببینیم منم گفتم نیوردم باخودم والان میرم میارم موتورم سوار شدم ورفتم پیش یه سی دی کلوپ ودوتا سی دی فیلم سوپر خریدم وبرگشتم ووقتی رسیدم دیدم داییم از حموم تازه زده بیرون وخودشو تمیز شسته منم فیلما رو گذاشتم ونگاه کردیم یکیشونو خواستم دومی رو بزارم وسیگارم دستم بود که داییم گفت ساهر گفتم جانم ونگاهم کرد که دید کیرم شق شق شده گفت میخوام چیزی بهت بگم ومیترسم گفتم بهش دایی چرا میترسی بگو ما که با هم رودرواسی نداریم وهمرازیم گفت بهم خیلی عاشقتم ودوست دارم وباهم خیلی ور میریم وهمدیگرومیمالیم اما من حس دیگی بهت دارم گفتم بهش چه حسی بگو گفت به کسی نمیگی گفتم این چه حرفیه مگه دیونه شدم که اومد نزدیکم وجفتم نشست وگفت که من حسم به تو اینه که تو مثل شوهرم باشی وما اون زمان واژه مفعول وفاعل بلد نبودیم همینو که گفت کیر شق شدمو دستش گرفتم ولب تولب شدیم ومنم همراهیش کردم ولبای همو میخوردیم واون با کیرم ور میرفت ودستشو از زیر شورتم رد کرد ومیمالید بعد یکم گفتم وایسا برم یه دوشی بگیرم واونم گفت باشه منم روفتم دوش گرفتم واونم فیلم نگاه میکرد حموم تموم شد واومدم پیش دایی رضا وجفت هم دراز کشیدم ولب تو لب شدیم وبدنش وکونش بایکی از دستام ماساژمیدادم ونرمیش کشنده بود بعد از چند دقیقه لبامون از هم جدا شد وبهم گفت تو راحت باش بزار من انجام بدت ورفت سراغ کیرم ومیبوسیدش منم کیرم کلفت وبزرگ بود وگذاشت داخل دهنش وساک میزد چه قشنگ ساک میزد تعجبم شد انگار حرفی بود که پرسیدم چه قشنگ وحرفه ای میخوری بهم گفت هرشب با یه خیار تمرین میکنم وهمینطور که ساک میزد با خایهام بازی میکرد وکیرم از دهنش اورد بیرون وخایهام میلیسد منم تو اوج حشریت اه وناله میکردم خیلی لیسید وخورد برام که منم خوابوندمش وسراغ کونش رفتم واونم گفتم داگی شو وبرام قنبلش کرد واومدم سرم بردم رو بازتنش وزبونم رو سوراخ کونش که گذاشتم اه عمیقی کشید وشروع کردم به لیسیدن وخوردن سوراخ کونش که عجب کون وسوراخی داشت قرمز قرمز بود ودرهمون زمان که زبونم داخل سوراخ کونش میچرخوندم کیرش با دستم ماساژمیدادم ولذت میبردم بعد از کمی لیسیدن خواستم لاپاهاش کیرم بزارم که بهم گفت نه ایندفعه بزار داخل کونم که بهش گفتم تحملش داری گفت تحمل میکنم منم کمی کرم اوردم وروکیرم گذاشتم وسوراخ کونش با انگشتم پر کرم کردم وباانگشتم با کونش ور میرفتم تااینکه انگشت دومیم رو هم به زور کمی وارد کردم که یه اخی کشید وگفت درد داره وبهش گفتم دایی کمی تحمل کن وخودتو شل کن تا جا بار کنه وهمینکارو انجام داد منم خیلی با کونش ور رفتم تا دیدم جا باز کرد ومن کیرمو با کرم اغشته کردم ودم سوراخ کونش گذاشتم ویواش یواش فشار میدادم بعد از کمی فشار فقط سر کیرم بازحمت فراوان رفت داخل کون داییم واونم تکون میخورد ودرد وسوزش داشت بهش گفتم تحمل کن گردن وصورتشو میلیسدم تا کمی که کیرم داخل کون داییم بود دیدم داییم خودشو شل کرد وکونش جا باز کرد ومنم کمی دوباره فشار دادم که داییم با اهی بلند گفت مردم درش بیار واشک تو چشاش بود اما من مقاومت کردم ونزاشتم تکون بخوره نزدیک دودقیقه ای تکون نخوردم وکیرم داخل کون داییم جا باز کرد وداییم کونش شل شد وکمی یواش یواش عقب جلو میکردم وتلمبه میزادم که بعد چندتا تلمبه داییم گفت ساهر کمی محکم تلمبه بزن منم کمی سرعتم بیشتر کردم وداییم با اه وناله وصداهای که میکرد حشرم بیشتر میشد ودر عین اینکه روش خوابیده بودم گفتم رو زانوهات که عین داگی شو ومن نزاشتم کیرم بیاد بیرون وداگی شد وشروع کردم به تلمبه زدن اینقدر تلمبه زدن ودر همین حین با کیرش ور میرفتم وبراش جق میزدم نزدیک پانزده دقیقه طول کشید ویه دفعه دیدم داییم اه کشید ومحکم کونشو منقبض کرد تا دیدم ابش اومد ورودستم اب کیرش ریخت ومنم با دست اغشته به ابش رو کیرم مالیدم وشروع به تلمبه زدن کردن ویک دفعه که از شدت حشریت محکم کیرم رو هل دادم داخل کونش جیغی کشید وگفت سوختم وبزور گرفتمش تا کیرم بیرون نره ودیدم حالت گریان میگفت پاره شدم روزمین خم شد ومنم همراهیش کردم ونزاشتم کیرم بیاد بیرون کمی صبر کردم ودیدم اروم شد وشروع کردم تلمبه زدن که دیدم رو کیرم خون هست اما اعتنایی نکردم وبه کارم ادامه دادم وتلمبه میزدم تااینکه دیدم داره ابم میاد وبهش گفتم کجا بریزم با صدای گرفته گفت بریز داخل منم ریختم داخل کونش وتمام ابمو خالی کردم وکیرم نگه داشتم داخل کونش وروی داییم خوابیدم ونفس نفس میزدم که داییم گفت اووف چقدر داغ ابت اما لذیذه وکیرم خود بخود منقبض شد واومد بیرون ووقتی بلند شدم ازش دید کیرم خونی هست وچیزی نگفت ورفت دستشویی ومنم خودم با دستمال پاک کردم بعد از کمی دایی رضا اومد که دیدم حموم کرده واومد نشست پیشم وبهم گفت ممنونم ازت وواقعا بادردی که داشتم وسوزشی که تاالان دارم اما لذت بخش بود وبهم گفت که تو منو باز کردی تا همیشه من برای تو باشم واین شد که این شروع سکسامون شد ومنم ازش سیر نمیشدم واون شب ما بغل هم خوابیدم.باتشکر وخواهشن کسی فحش نده ونظرات خودتو بگید تا شبهای که باهم بودیم براتون تعریف کنم.

نوشته: ساهر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها