داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس خیلی بد با زن عموم

سلام داستان از زمانی شروع شد که من چند تا از دوستای عموم که از اهواز آمده بودند بردم خونشون چون عموم زنگ زد گفت من بیرون شهرم نمیام تا 1ساعت دیگه شما مهمانها را ببر خونه تا من بیام .من هم خدا خواسته بردمشون چون از قبل تو کف زن عموم بودم بد جوری.خلاصه رفتیم خونه مهمانها مهندس راه سازی بودن که آمدن در رابطه با یک کار قرارداد ببندند من هم رفتم تو آشپز خونه که چای ببرم برای مهمانها .وای چه میدیدم کون ریف زن عموم اما نمیدونستم چه جوری بکنمش خلاصه بد جوری فکرم درگیر بود هر موقع که به هر بهانه می رفتم تو آشپزخونه الکی دستمو می زدم به کون زن عموم .یکی دوبار متوجه نشد ولی با سوم گفت چته این همه جا از اینور برو من هم بدون توجه از حرفش رفتم بیرون دیدم دارم خراب می شم.گذشت تا شب موقع شام جاتون خالی مرغ سوخاری درست کرده بود من هم برای اذیتش کنم ران مرغ گرفتم دستم و بدونی که دیگران متوجه بشند روبه زن عموم زبونمو می چرخوندم دور استخوان اونم با تعجب نگاه من می کرد .شام که تموم شد عموم گفت شما شب بخواب اینجا چون ما ساعت4صبح می خواهیم بریم مرکز استان تا صبحساعت 8کار اداری انجام بدیم زنم تنها نباشه من هم از خدا خواسته گفتم باشه تا ساعت 4 صبح خواب به چشم نرفت تا عموم و مهندسا رفتند من هم دست بکار شدم اولش خیلی میترسدم ولی بعدعادی شد رفتم در اطاق خوابی که زن عموم توش خوابیده بود یواش در باز کردم وای خدا چی میدیدم زن عموم با یک لباس خواب که شرت صورتیش از زیر اون پیدا بود بدون سوتین خوابیده بود چون زن عموم قد بلنده و سینه های درشدی داره به خاطر همین هم سوتین وا کرده بود.من نزدیکش شدم دستمو گذاشتم رو سینش ناگهان تکون خورد من که از ترس داشتممی مردم ولی گفتم بزار هر چی می خواد بشه دباره دستم بردم سمت روناش که چشتون روز بد نبینه که زن عموم بیدار شد گفتعلی اینجا چی میخوای خجالت نمی کشی اون از سر شام اینم از الان گفتم من عاشقتم می خوام بکنمت گفت خیلی عوضی اگر به عموت نگفتم .می دونستم نمیگه ولی دیگه دل زدم به دریا افتادم روش اونم هی دست پا میزد ولی زورش نمی رسید با دندونام لبش گرفتم گز زدم سینه هاشو میمالوندم با یک دستم انگشت کردم تو کسش که دیدم آروم شد وچشاشو بست گفتم این شد با یک نگاه ناراضی به من برگشت شرتش در آوردم جون چی میدیدم داگی استایلش کردم می خوستم از کون بکنم که گفت نه جر میخورم از جلو بکن گفتم نه من فقط به عشق کونت اومدم سراغت گفت پس کرم بزن گفتم باشه کرم با انگشت زدم داخل بعد کیرمو که حدود25 سانته تا ته کردم یهو داخل وای دیدم که زن عموم یک جغ شدیدی زد ار حال رفت من هم دست پاچه شدم تو اون حالت چند تا تلمبه زدمو آبم خالی کردم تو کونش موقعی که کیرمو در آوردم دیدم که یکمی خون داره از تو کون زن عموم با آبم میادبیرون جمع جورش کردم یکم از آب کنار تخت پاشیدم توصورتش یکم به حال آمد با دست محکم زد به سینم لنگان لنگان به سمت دست شویی رفت من هم چیزی نگفتم رفتم بیرون از خونه از آن ماجرا تقریبا 1ماه می گذرد اما تا به حال جرأت نکردم از مسیر خونه عموم بگذرم .

نوشته: ؟

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها