داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

سکس زنم دومم با دوست صمیمیم (۱)

سلام.
داستان من کلا سکسیه ولی طولانی… اسم ها مستعارن من اهل یکی از شهرهایه غرب کشورم اسمم آریا و تو سن ۲۱ سالگی یه ازدواج ناموفق داشتم ۲۴ سالم بود دوباره خیلی اتفاقی ازدواج کردم با همسرم الناز. ک اونم ۱۷ سالش بود اون موقه من اول فک میکردم ک همسرم سر از هیچی در نمیاره ولی بعد فهمیدم ک نخیر دوست پسرایه زیادی داشته و کلا سکس چت و اینا بوده رابطه جنسی نداشته مشکلی هم نداشتم اگه داشته بود 🤔 ولی بهش اطمینان داشتم چون وقتی خودش گفت دیگه لزومی نداره رابطه جنسیشم بهم نگفته باشه چون هم پرده داشته هم کونش اثلا دست نخورده بوده… همون تو ازدواج اول دوسداشتم نفر سوم بینمون باشه همسر اولم پایه بود ولی من بر حساب بی جنبه بودنش اینکارو نکردم.بریم سر داستان با همسر دومم.
خصوصیاتمونو بگم که . من قدم ۱۶۵ و خانومم هم قد خودمه بدن ورزشکاری هم ندارم قیافه معمولی ولی خانومم قیافه ش معمولیه ولی استیل بدنش عالیه کون برجسته وه باسن بزرگ یه زره هم چربی نداره کوسش ک خیلی کولوچه ایه و خیلی تنگ از ایناس ک هر وقت میکنیش کیرت بهش فشار میاد رفتیم دکترم ک گفتن باید عمل بشه تا گشاد بشه ولی ن من ن همسرم دوست نداشتیم که گشاد شه پس بیخیالش شدیم کس باید تنگ باشه مثه خانومم اوففف . بعد یه مدت بهش گفتم برو موهاتو رنگ کن اونم همین کارو کردو رنگشون کردو کراتینه و ناخون کاشتو اینا که واقعا جزاب شده بود از همون اول رو مخش کار کردم چونکه خودم تو دوران کودکی خیلی دست مالی شدم از طرف دوستان وه اقوام ولی هیچوقت کونم نزاشتن فقط در حد لاپایو ساکو اینا ازهمون دوره زندگی اولم رفتم سراغ داستانایه سکسی اوایلش کم ولی الان همیشه میام با همسرم درمیون گزاشتم وقت سکس که مثلا الان یکی باشه ساک واسش بزنیو اینا که بهش برخوردو اصلا همراهیم نکرد ولی من همیشه در موردش باهاش صحبت میکردم وه میگفتم این تو وجوده منه تا عملیشم نکنم نمیشه اونم هی میگفت آره جون خودت من فقط با تولذت میبرمو اینا ولی من همیشه وقتی شهوتی میشد میرفتم سراغ حس خودمو کم کم اونم موقه سکس همراهیم میکرد تا اینکه یه سال با همین موارد گزشت تا اینکه موقع سکس تا واسش نمیگفتم اون ارضا نمیشد موقه ارضا هم هی ب خودش میپیچید مثه مار خانومم خیلی شهوتیه خودم از اون بدتر وقتی تو ماشین واسش حرفایه سکسی میزنم دست میکنم تو شورتش خیسه خیسه خودمم راست میکنم واسش کم کم رومخش کار کردم که عکسایه سکسی واسم بفرسته اونم میفرستاد و کم کم بهش میگفتم تو بازارو اینا لباسایه باز بپوش وقتی خودمون تنهایم میریم اونم خیلی ریز قبول میکرد ولی ن در حد اون تمایل من وقتی تو باز مردایه دیگه بهش جلب توجه میکردن کیف میکردم بعد از حدود یه سالو نیم با دوستم زیاد در ارتباط بودیمو همیشه اونو با خودمون میبردیم میرفتیم بیرون میگفتم لباس باز بپوش روسری ک همیشه از سرش میفتاد و میگفتم درستش نکن و ساق پاشو تا ده پونزده ثانت مینداخت بیرون یه دوست صمیمی دارم که اون مجرده یه سال از خودم کوچیکتره قدش از خودم بلند تره حدود ۱۷۰ میشه همیشه موقه سکس اونو میگفتم اونم خیلی همراهیم میکرد اون دوستم هم همیشه باما بود میومد خونمون تا اینکه این حسو بعد از دوسال توش ب وجود آوردم یه بار موقه سکس بهش گفتم نظرت چیه که با اون دوستم ک اسمش بهزاد بود عملیش کنیم که میگفت ن آبرومون میره و اینا تو بعدا پشیمون میشیو اینا ک گفتم ن من روحرفم هستمو تا آخر عمر باهاتم و اینا تا راضیش کردم ک ببینم چی میشه ک گفت فردا که باهاش تنها شدی گوشیتو بنداز رو عکس لختیایه منو خودتو سرگرم کن تو ماشین بعد به یه بهونه برو بیرون من زنگ.میزنم اونم گوشیرو ور میداره بعد من احوال تورو میپرسم قطع کردم که اونم عکسارو میبینه و بعدش ببینیم چی میشه ک من فردا با دوستم تنها شدم ولی بهش گفتم بهزاد یه حرفی بهت میزنم دوست ندارم که هیچکس بجز منو تو بدونه اونم.گفت باشه هرچی باشه گفتم جنبشو داری گفت آره منو تو نداریم گفتم منو الناز خیلی وقته که در مورد نفر سوم حرف میزنیم من تورو انتخاب کردم اگه میتونی باش که یه خورده گیج شدو گفت النازو تا الان به این چشم نگاه نکردم که باهاش رابطه داشته باشم منم گفتم میدونم ولی ما خیلی وخته به تو نخ میدیم ولی تو اصلا هیچ اشاره یا کاری تو مرام رفاقت نکردی که گفت تو دوست صمیمیه منی واسه اینه ک کاری نکردم منم گفتم ما میخوایم کاری بکنیو دیشبم در موردت با الناز صحبت کردم اونم گفت یه نقشه دارمو اینا که من عکسایه لختی الناز که واسم میفرسته رو بزارم رو گوشیمو روشن باشه پیاده شم بعد اون به تو زنگ بزنه تو ببینی بعدش ببینیم تو چیکار میکنی ولی چونکه من واقعا میدونستم تو حتی بهشون نگاه هم نمیکنی خودم اومدم باهات درمیون گزاشتم النازم نباید بفهمه ک من با تو هماهنگم اگه پایه ای تا عملیش کنم بعد چن دیقه فکر کردن گفت من پایه م منم به الناز گفتم الان وقتشه پنج دیقه دیگه بزنگ گوشیم دستم بود که دوستم گفت من باید عکسارو ببینم منم نشونش دادم وقتی داشت میدید قشنگ توجه کردم که کیرس راست شده بعد یه دیقه الناز زنگ زدو دوستم که منم کنارش بودم الناز خبر نداشت با هم حرف زدن الناز گفت آریا کجاس که گفت رفته بیرون الان میاد بعدش قطع کردن به دوستم گفتم سریع برو بهس پی ام بده بگو این عکسا چیه تو گوشیه آریا لختیه همشونو دیدمو اینا سر صحب باز بشه اونم همین کارو کردو الناز گفت وای تو چرا دیدیشون آریا چرا همچین کاری کرده گوشیشو نبرده ؟ که بهزادم گفت حتما هواسش نبوده و اینا ولی من نمیخوام آریا خبر داشته باشه ک من عکسارو دیدم النازم گفت باشه ولی دیگه همچین کاری نکن بهزادم گفت من قبلا بهت حس نداشتم چون فک نمیکردم که همچین چیزایرو زیر لباس داشته باشیو النازم قلقلکش میومده گفت چیو که اونم گفت باسن برجسته و ممه هایه بزرگو کس کولوچه ایو اینا النازم مثلا خجالت بکشه گفت فک کن ندیدیو اینا بهزاد گفت ندیگه الان دیدم باید لمسشونم بکنم ولی خاهشا آریا خبر نداشته باشه اون دو تا یه جوری حرف زدن ک مثلا من با بهزاد هماهنگ نکردم النازم راجب این موضوع به من چیزی نمیگیه اون شب کلی با هم چت کردنو حرفایه بی ربط زدن تا کم کم روشون بعدن باز بشه اون شب تموم شدو النازم وقتی اومدم خونه همه حرفارو به من گفت که چی شده گفت الان چیکار کنیم گفتم باهاش چت کنو بگو این رابطه آخرش باید به سه نفره خطم بشه و آریا باید بعد یه مدت بدونه و اینا اونم همین کارو کردو اون شب یه سکس عالی داشتیم فرداش باهاش چت کردو بازم شبش من با دوستم تنها شدیم اونم بهم.گفت ک همچین حرفی زده منم گفتم خودم هماهنگ کردم که اینجوری بگه رابطه چتیشون یه مدت طول کشیدو تو این مدت عکسایه لختی الناز واسش میفرستاد یه روز که بهزاد اومد خونه ما باهم رفتیم بیرون منم هی اونارو تنها میزاشتم ببینم چیکار میکنن الناز گفت ک تورو رفتی اومده دستمو گرفته و بوسم کرده و اینا یه مدت گزشت من یه شب که با دوستم تنها بودم النازم خونه باباش بود گفت امشب بگو من کار دارم تو برو النازو بیار از خونه پدرشو منم میرم خونه منم همین کارو کردم گفتم به بهزاد همچین چیزی اونم که خیلی خوشحال بود برق تو جشاش میزد گفت خوب کاریم بکنم گفتم آره یه ساعتو نیم وقت دارید حتما باهاش حال کن ولی رابطه جنسی اصرار نکن چون موهایه بدنش اومده و وقت لیزرش یه هفته دیگس اصرار نکن که قبول نمیکنه الناز همیشه دوست نداشت که کسی بدنشو با مو ببینه هرچن همیشه لیزر میرفت ولی دو ماه بود ک نرفته بود اون شب رفتو بعد یه ساعتو حدود بیس دیقه اومدن دنبال منم منم باهاوشون رفتم بهزادو رسوندم خونه و الناز واسم تعریف کرد که وقتی اومده دنبالم هی بوسم کرده تو ماشینو منم شهوتی شدم رفتم کیرشو گرفتم از تو سلوار در آوردم کیرسو که دیدم سیخ کرده شهوتی شدم کیرش خیلی خوب بود واسش ساک زدم رفتیم یه جا تو خارج شهر ایستاد هردومون تقریبا لخت شدیم ممه هامو خوردو کلی لب گرفتو منم واسش ساک زدم اول منو ارضا کرده منم واسش ساک زدم تا ارضا شده خیلی خوش گزشته و خیلی ازم تشکر کرده و گفته خاهشا آریا خبر دار نشه ک خودم بهش گفتم اینو بگه منم کلی حال کردمو شب باهاش یه سکس عالی داشتم ک خیلی خوش گزشت بعد یکی دوهفته همه چیز عادی بودو الناز از چتاشون واسم شات میگرف میفرستاد کلا در جریان بودم تا تقریبا یه بیست روز که با دوستم اومدم خونه و الناز خونه بود من گفتم برم یه دوش بگیرم تو دلم گفتم شمام یه حالی میکنید یه چشمک به الناز زدمو اونم خندید وقتی من رفتم حموم اونام بعدن الناز بهم گفت گه یه حال اساسی کردن با همو ارضا شدن ولی سکس نداشتم فرداش موقه لیزر الناز بودو من بردمشو اول رفت اپلاسیون بعدشم لیرزو بعدشم وقتی تموم شد به بهزاد زنگ زد رفت دنبالش ولی الناز گفت هیچ کاری نکردم در حد لبو دستمالی فقط بوده بهزادم همینو گفت وقتی برگشت بهزاد دیگه رفت منم با الناز یه سکس عالی داشتیم از اون ب بعد وقتی سه تای میرفتیم بیرون الناز لباسایه خیلی باز میپوشید شرت که اصلا نمیپوشید بعزی وقتام که سوتین نمیبست که نوک سینش معلوم باشه منم کیف میکردم مانتو جلو باز روسری که دیگه وقتی سه تای تو ماشین بودیم اصلا سر نمیکرد پاهاشو از صندلی عقب میاورد وسط دو تا صندلی جلو دراز میکرد تا زانکس لخت بود پاهاش منم یه چشمک میزدم بهش که داری دیونمون میکنی اونم کیف میکرد… فرداش بهزادو شام دعوت کردو بعد شام همانگ کرده بودم که مثلا زغال قلیون ندارمو من میرم بگیرم بعدشم زنگ میزنم که یه کاری پیش اومده و تا یه ساعت دیگه نمیام همین کارم کردم و رفتم بیرون زنگ زدم گفتم تا یه ساعت دیگه نمیام وقتیم برگشتم پنج دیقه قبلش زنگ زدم ک نزدیکم دارم میام وقتی اومدم یه قلیون با بهزاد کشیدمو همه چی عادی بودو بهزاد بعدش رفتو الناز اومد گفت تو رفتی اومده بغلم کرده و باهام ور رفته و لب گرفته بعدشم تو زنگ زدی یه خورده ترسید ولی وقتی بهش گفتم آریا میگه تا یه ساعت دیگه نمیام چشاش چارتا شد از خوشحالیو لب گرف ازم گردنمو لیس میزد منم حشری شدمو دست بردم کیرشو گرفتم که تقریبا ۱۸ ثانت میشه و حالش خیلی خراب شده و هی لب میگرفت لباسامو از تنم در آورده و وقتی شلوارمو از پام کند یه دیقه وایساد چشاس چارتا شد و گفته وای واقعا بدنت عالین اصلا فک نمیکردم که اینجوری باشه النازم گفته ک شانسته امروز خودت اومدی دنبالن هم اپلاسیون کردم هم لیزر واقعا بدنشم عالی بود گفت ممه هامو گرفته و یکیشونو میخوردو اون یکیرو با دست فشار میداد هی لب میگرفته و منم دیگه طاقت نداشتم رفتم شورتشو کشیدم پاین سرمو نزدیک کیرش کردم اونم سرمو گرفتو کیرشو گزاشت دهنم الناز واقعا عالی ساک میزنه گفت اینقد واسش ساک زدم که نزدیک بوده آبش بیاد دیگه نزاشته بعد حدود ده دیقه ساک زدن اومد رومو شورتمو از پام کندو رفت واسم لیس میزد اولش یه خورده بو کشیدو گفته اوففف چقد خوش بوه و لیسش میزد منم که دیگه داشتم از حال میرفتم اینقد خوب میخوردش یه پنجشو کرده داخلشو با یه دستش ممه هامو میمالید انگشتشم بعزی مواقع میکرده دهنم گفت بعده حدود یه ربع که فقط میخورده دو سه بار ارضا شدم ولی ارگاسم نشدم دیگه سرشو آوردم بالا گفتم بسه دیگه بکن که دارم دیونه میشم اونم سرمو گرفتو کیرشو کرد دهنم چند بار عقب جلو کردو رفت پاین کیرشو تنظیم کردو گزاشت تو کوسم ولی خیلی با احتیاط بهزادم که بهش گقته بود تا الان رابطه از جلو نداشته خودت همراهیم کن اونم گفت که بهش گفتم یواش یواش بزار توش که خیلی تنگه ازیت میشم اونم همیم کارو کردو وقتی کیرش کامل رفت تو کوسم گفتم دو دیقه وایسا تا جا باز کنه تو اون وقفه همش ازم لب میگرفتو ممه هامو میمالیدو میخود منم که حشرم زیاد شده گفتم بسه الان تلمبه بزن اونم همبن کارو کرده و گفته ک کوست خیلی تنگه و مثه آتیشه و نمیتونم زیاد تحمل کنم منم بهش گفتم فکرتو مشغول کن تا آبت نیاد حدود پنج دیقه اونجوری تلمبه زده و گفتم بسه پاشو من بیام روت که میخوام کیرتو قشنگ تو کسم احساس کنم همین کارم کردیمو رفتم روش کیرشو کردم تو کسم خیلی شهوتی شدم بالا پایین میکردمو ازش لب میگرفتمو گردنشو میخوردم که دیگه اونم دیگه طاقت نیاورده داشته میومده آبش گفت دارم میام نزاشته بیاد گفته اول باید الناز جونو ارضا کنم که منم.گفتم ده بار ارضا شدم ولی ارگاسم نشدم اونم بلند شدو اومد روم کرد تو کسم ولی دیگه نزاشتم تلمبه بزنه تا منو ارضا کنه اینقد چوچولمو مالیده و ممه هامو خودرده و گفت آره این زن جنده آریاس که دارم میکنم از این به بعد باید همیشه بکنمتو این حرفا منم گفتم آره بیا همیشه منو بکن اصلا سه نفرش میکنم زیر هردوتاتون باشم آریارو رازی میکنم جلو چش خودش منو بکنیو هر وخت خواستی بیا منو بکن که اونم حشرش زیاد شده و کیرشو آورده بیرون من داشتم ارگاسم میشدم میپیچیدم به خودم که اونم آبشو رو سینم خالی کرده و چن دیقه فقط قربون صدقم رفته منم کیرشو گرفتم باهاش ور میرفتم که بازم بلند شد گفتم این چرا بازم بلند شده ک گفت واسه کس کولچه ایه زن جنده آریاس که بلند شده منم یه خورده با گفتن حرفاش شهوتی شدم ساعتو نگاه کردم گفتم ده دیقه دیگه وقت داریم اونم گفت ای به چشم رفته کیرشو ک خودم گفتم شستو که یه موقه حامله نشم باز اومد باهام ور رفتو واسش ساک زدم رفت پاین کیرشو دوباره کرد تو کوسم اینقد شهوتی بودم که میگفتم جرم بده تند تند بکن یکی دوبار ریز ارضا شدم ولی دوست داشتم باز ارگاسم بشم اونم که آبش یه بار اومده بود توانش بیشتر شده و خیلی خوبتر میکرد که تو زنگ زدی گفتی پنج دیقه دیگه میرسم میخواستم بگم که یه چیز بیار که خودت حالی شی دیر تر بیای ولی گفتم تابلو میشه نگفتم دیگه جم کردیم بازم ازم لب میگرفت رو پاهاش بودم باهام ور میرفتو لب میگرفت سینه هامو گرفت که تو در زدی دیگه از هم جدا شدیم و تموم شد همه چیزو عادی جلوه دادیم که دیگه تموم شد منم باهاش یه سکس جانانه کردم اونم دو بار ارگاسم شدو خوابیدیم فرداش به الناز گفتم چطور بود که گفت یه شب خیلی عالی بوده و اینا میخوام یه مدت فقط منو بهزاد باشیم تا اوتم رابطه جلو واسش عادی بشه بعدا سه نفرش کنیم منم گفتم چشم زنه جندم تک خوری میخواد ولی باید بعدا سه نفرش کنیم اونم.گفت چشمو دیگه تموم…
امیدوارم که داستان جالب باشه واستون که اگه بازخورد خوبی داسته باشه ادامشم واستون مینویسم ک همین امشب که داستانو نوشتم شبش بهزاد رفت النازو از خونه پدرش آوردو یه سکس مشتی تو ماشین داشتن بعدشم من النازو کردمو یه سکس عالی داشتیم وقتی سه نفره شد ادامه شو مینوسیم ممنون از نگاهتون ببخشید که طولانی شد لطفا فحش ندین …

نوشته: آریا

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها