داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دوست دختر بهتره یا دوست زن

این داستان حدود 7 سال پیش اتفاق افتاد که روایتی که الان نوشتم وضعیت فعلی اونا هست. ببخشید دیگه که اصلا اهل داستان نوشتن نیستم، فقط مروری بر خاطراتم بود… 😂 😂 😂
من بیش از 37 سال سن دارم، من هم مثل اکثر پسرای دوران جوانی، دوست دختر و دوست زن را داشتم، که سه تاشون بعد از 20 سال هنوز ادامه داره، اما نه اینکه فکر کنید هرروز به راه و همدیگر رو ببینیم.
یکی شون که از دختری و بعد از ازدواج هم باهام هست، حتی حالا که چهارتا دختر از کنکوری گرفته تا 2 ساله هم داره، خیلی گوشتی و پر هم هست، که این واقعا سلطان کون و کوس هست، که بهش شاه کوس میگم، که محشره بیش از 100 بار کردمش.
یکی دیگشون که خیلی لاغره و با اینکه دوتا شکم زائیده یه دختر و یه پسر داره، هنوز لاغر و تنگ هست، این از دختری که هنرستان بود، کون بهم داد تا ازدواج که کرد، بعد از دوسال از ازدواجش دوبار سراغم رو گرفت و دیگه از کون و کوس کم نمیذاره برام، اینم بیش از 100 بار شده، خدایش هروقت کسش رو میکنم ، میگم مطمئنی دوتا بچه را سزارین نکردی، یا یکی دیگه برات نزاییده.
یکی دیگه شون زن بود و اونموقع دختر 5 ساله داشت، در حد سالی یکبار اگه بش ببینمش، که مادر بزرگ هم شده و نوه داره هم هست، فقط اینقدر درگیر هست، چون سه تا دختر داره که دوتاشون شوهر کردن و یکی از دختراش یه پسر 2 ساله داره و کمتر از 5 بار بیشتر نشده که کردمش،بهش میگم مادربزرگ خودش را میخواد خفه کنه که اینو بهش میگم.
خلاصه میگم، توی یک روز تابستانی قسمت شد که سه تا کوس را کردم،اول صبح ساعت 10 یا 11 بود، توی یه خرابه نزدیک باغ پرندگان شاه کوس را کردم، که خیلی زود آب کیرم اومد.
بعدازظهر ساعت 3 تا 4 اون لاغراندام را که توی دفتر بیمه کار می‌کرد و یه خونه آپارتمانی کلیدش دستم بودم، هماهنگ کردم، اومد و چون صبح تخلیه شده بودم و قرص ترامادول 100 را ساعت 12.30 یا 13 خورده بودم، تونستم یک ساعت بیشتر کوس و کونش را بکنم که می‌گفت دیگه ولم کن، و خیس عرق شدم، که آخرش هم با کاندوم تو کونش خالی شدم.
فاصله خونم از این دو مکان نزدیک دو ساعت بود، شب هم رفتم خونه، ساعت 7 حرکت کردم نزدیک ساعت 9 رسیدم خونه، دوش گرفتم و شام خوردیم،که خانمم را شب، وقتخواب با رختخواب توی تختخواب خیلی اساسی خوردمش و به ارگاسم رسوندمش و خیلی خوب هم کردمش.

نوشته: ایلان ماسک

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها