داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس خاص با زنم

سلام محسن هستم اصالتا شمالی هستیم حدود ۱۵ سال میشه تهران زندگی میکنم ۳۵ سالمه و یه دختر ۴ ساله دارم تو یه شرکت راننده هستم اسم خانومم ساراس و از من ۴ سال کوچیکتره
من و سارا از لحاظ سکسی هر دو خیلی داغ و حشری هستیم و خیلی زیاد سکس میکنیم،تنوع طلب هستیم و هر روش و پوزیشن سکسی که فکرشو بکنید امتحان کردیم .
از لحاظ فیزیکی من قدم ۱۷۸ یکم شیکم دارم و قیافم نسبتا خوبه و خانومم یه زن خوشگل با موهای مشکی صورت سفید با قد حدودا ۱۷۵ بدن خیلی خوش فرم و توپری داره ولی شکم نداره و مهمترین خصوصیت ظاهریش کون خیلی خوشگل و خوش فرمی که داره منو همیشه دیوونه میکنه و من همیشه دوست دارم از کون بکنمش ما معمولا هفته ای سه بار سکس میکنیم.
یه شب بین خواب و بیداری بودم که احساس کردم سارا داره دستشو میکشه رو کونمو نوازشش میکنه بعد دیدم آروم شلوارم و کشید پایین و با انگشتش از رو شرت داره سوراخ کونم و باز میکنه از این کارش خوشم میومد ولی به روی خودم نمیاوردم و خودمو زده بودم به خواب راستش تو نوجوونی دو سه باری کون داده بودم و برام حس جالبی بود در ضمن یکم حس فتیش هم داشتم و تو سکس با سارا وقتی حشری میشم انگشتای پاشو میکنم تو دهنم و میلیسمشون.
یه چند مدتی سارا این کار و تکرار میکرد و منم آروم آخ و اوخ میکردم و اونم میدونست که من بیدارم و قشنگ شرتم و میکشید پایین و من و انگشت میکرد .
چند وقت بعدش تو خونه که تنها بودیم گفت محسن یه چیزی میخوام بهت بگم ولی روم نمیشه گفتم چی بگو ما که با هم رودربایستی نداریم گفت روتو کن اونور تا بهت بگم منم گفتم ای بابا بگو دیگه گفت توروخدا روتو برگردون منم پشتم و کردم بهش و اومد نزدیکم گفت تا حالا در مورد سکس با کیرمصنوعی چیزی شنیدی منم اومدم برگردم سمتش تا جوابشو بدم صورتمو با دستاش گرفت و گفت نگام نکن خجالت میکشم فقط جواب بده گفتم آره چطور گفت میگم بیا یه بار امتحان کنیم ببینیم چه جوریه گفتم یعنی چی؟؟
گفت ببین من تو اینترنت یه مطلبی خوندم نوشته بود یه جور سکس هست که زنا با آلت مصنوعی مردارو میکنن بعد یه فیلم از این مدل سکس نیگا کردم خیلی خوشم اومد بیا یه بار امتحان کنیم .
گفتم ول کن تورو خدا یعنی من به تو کون بدم اونم خندید و گفت آره مگه چی میشه این همه تو منو میکنی من هیچی نمیگم یه بارم من میخوام بکنم خنده م گرفته بود و میگفتم بسه بی مزه بازی در نیار گفت جدی میگم تنوعه دیگه حال میده جان من جان من محسن یه بار.
اولش فکر کردم شوخی میکنه و زیاد اهمیت نمیدادم و هر موقع سکس میکردیم سارا میگفت خودتو آماده کن که یه بار میخوام بکنمت و میخندیدیم …خودمم یکم کنجکاو شده بودم این روش و امتحان کنم ولی فکر نمیکردم شدنی باشه.
بهش گفتم آخه عزیزم نمیشه که مردی گفتن زنی گفتن بعدشم اون چیزی که میگی و از کجا گیر بیاریم سارا گفت اونش با من یه خانومی هست واسه مغازه جنس میاره این جور چیزا تو دست و بالش پیدا میشه میگم واسم ردیف کنه گفتم مطمئنه گفت آره بابا خیالت راحت میگم واسه مشتری میخوام.
یه چند وقتی گذشت تا اینکه عروسی یکی از دوستام بود که من و با خانواده دعوت کرده بود خلاصه رفتیم تالار و عروسی تموم شد اومدیم خونه منم تو عروسی حسابی مشروب خورده بودم هنوز داغ بودم به خانومم گفتم پایه ای واسه سکس اونم گفت بذا هستی و بخوابونم بیام منم رفتم تو اتاق و همه لباسامو کندم و ولو شدم رو تخت اصلا تو حال خودم نبودم یکم گذشت دیدم سارا اومد رو تخت و بلافاصله بغلش کردم و لبمو گذاشتم رو لبش و با ولع هر چه تمام لباشو میخوردم آخ که چه لبایی داره زنم جوری میخوردم کم مونده بود از جا بکنمشون و یه دستم تو سینه هاش بود و داشتم میمالیدم براش اونم کیرم و گرفت دست
ش و باهاش بازی میکرد دیدم اینجوری نمیشه بلند شدم پیرهنشو از تنش در آوردم سوتینشو باز کردم و سینه هاشو کردم تو دهنم و داشتم میخوردمشون سارا فقط یه دامن گل گلی تنگ تنش بود که دادمش کنار و یه دستمو بردم رو کسش و اونم آروم آروم آخ و اوخ میکرد اومدم دامنشو در بیارم دستمو گرفت و گفت امشب بیا اون حرکت و بزنیم منم یه لحظه سکوت کردم و بعدش گفتم باشه من و دمر خوابوند رو تخت و اومد خوابید روم و سینه های گردش پهن شد رو کمرم و با سینه هاش پشتمو نوازش میداد شروع کرد بوسیدن گردنم و خوردن گوشام قشنگ گوشمو کرده بود تو دهنش و داشت میخورد بعد دستشو کرد تو موهام و بدنشو روم عقب و جلو میکرد بعد یه گاز از پشتم گرفت و رفت سراغ کونم دو سه تا محکم زد رو کونم شروع کرد به ماساژ کونم خوب این کار و انجام میداد و هر چند ثانیه با ناخوناش یکم رو کونم میکشید بعد نوک سینه شو رو کونم میکشید و من و حشری میکرد خیلی دوست داشتم بگیرم بکنمش ولی اینم یه تجربه ای بود دیگه…
انگشتشو برد سمت سوراخم و آروم آروم عقب جلوش میکرد منم دو دستی بالش و گرفته بودم و صورتم و بردم لای بالش بعد خیلی تحریک شده بودم رفت از آشپزخونه یه خیار خیس آورد و گذاشت دم سوراخم و آروم فشارش داد به سختی رفت تو و شروع کرد عقب جلو کردن یکم درد داشت ولی واسم جالب بود و هر از چند گاهی یه نیشگون از کونم میگرفت خیار که تو کونم جا باز کرد درش آورد و گفت آماده ای منم با صدای خیلی آرومی گفتم آره روم و برگردوندم دیدم تو دستش یه کیر مصنوعی گرفته و گذاشتش رو تخت و کش موهاش و باز کرد و ریختشون رو صورتش کیر مصنوعی رو از زیر دامنش رد کرد و بست دور کمرش یه ضربه آروم زد به
کونم و گفت برگرد و قمبل کن منم برگشتمو چهار دست و پا نشستم سر دیلدو رو تنظیم کرد رو سوراخم و فشارش داد یکم که سرش و داد تو احساس درد کردم و خودم و کشیدم جلو گفت کجا میری ؟؟
گفتم نمیره تو گفت میره یکم تحمل کن یکی دوبار امتحان کرد دید نمیشه رفت یکم کرم آورد و قشنگ سوراخم و دیلدو رو چرب کرد و از دوباره فشار داد که با زحمت نصفش رفت تو کونم و خیلی درد داشتم گفتم سارا تحمل ندارم درش بیار گفت طاقت بیار عزیزم الان درست میشه محکم از پشت بغلم کرد و با یه فشار همه دیلدو رو تو کونم جا کرد میخواستم داد بزنم دستشو گذاشت جلو دهنم و گفت داد نزن هستی خوابیده
یکم تو همون حالت موندیم و آهسته آهسته شروع کرد به تلمبه زدن یکی دو دیقه خیلی درد داشتم ولی بعدش به جای درد یه لذت وصف نشدنی اومد سراغم کیر مصنوعی تو کونم جا باز کرده بود و سارا خیلی قشنگ و به نرمی داشت عقب و جلوش میکرد به ناخوناش پشت کمرم میکشید و با دست میزد در کونم آروم خم شد روم و صورتشو آورد جلو و منو بوسید گفت خوبی عزیزم ؟؟درد نداری؟؟
اگه اذیت میشی ادامه ندیم منم که خیلی خوشم اومده بود گفتم نه ادامه بده تو حال خودم نبودم چشامو بسته بودم و لبم و گاز میگرفتم فکر نمیکردم اینقدر خوب پیش بره سارا خودشو یکم کشید عقب و با یه دستش کیرم و گرفته بود عقب و جلو میکرد و محکم تر تو کونم تلمبه میزد زنم داشت منو خیلی قشنگ میکرد فکرشو نمیکردم به این خوبی بتونه این کارو بکنه
مدام میگفت محسن دوست داری عزیزم حال میده یا نه؟؟
منم میگفتم آره عزیزم آره خانومم …
سارا:خوب میکنمت یا نه ؟؟من خوب میکنم یا تو ؟؟از این به بعد بازم میخوام بکنمت قبوله؟؟
منم که تو اوج لذت بودم میگفتم باشه قربونت برم …هر موقع دوست داشتی منو بکن.
بعد همینجوری که با کیرم بازی میکرد آبم با فشار زیاد اومد و همش ریخت تو دستش بعد بیحال شدم و خوابیدم رو تخت.
چشام و که باز کردم دیدم ساعت ۱۰ صبحه سارا اومد صدام کرد گفت بلندشو محسن چند بار صدام کرد جواب ندادم تا اینکه اومد در گوشم گفت بلند شو و گرنه میام بازم میکنمتا!!
منم تازه یادم افتاد دیشب چی بینمون گذشت بغلش کردم و بوسیدمش گفتم خیلی حال داد سارا ممنون تا حالا همچین حس خوبی تجربه نکرده بودم راستی چرا بیدارم نکردی خواب موندم دیر شد باید سرکار برم گفت حواست کجاست امروز جمعه ست .
از اون موقع به بعد دیگه من و همسرم این نوع سکس و خیلی انجام میدیم و به نظرم دادن از کردن بیشتر حال میده…

نوشته: محسن

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها