داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

دوست دارم زنم رو جلوم بمالند (۱)

دوستان سلام امیدم میخوام خاطره تیپای سکسی زنم مهنازو بگم مهناز چادری بود با مکافات مانتوییش کردم اول بلند الان تقریبا کوتاه میپوشه وتنگ اون پستون گندش که سایزش ۸۵ قشنگ دیوونه میکنه همه رو معمولا شلوار لی میپوشه یا ساپورت غواصی از این جدیدا کفش پاشنه دار باسنشم گندس توپول یکم شکم داره شب جمعه رفتیم تو شهرمون مجتمع تجاری ۱۰ طبقس که تا طبقه هفتمش فول هفتم به بعد نیمه باز طبقه نهم دوتا بوتیک ترک زدن جدیدا مهناز گیر داد بره ببینه جنساشو منم وقتی باهاش میام بیرون یجوری فاصله میگیرم که هم دید بزنمش همم ببینم دیگران چجوری نگاش میکنن چندبار تو سکسمون گفتم مهناز عاشق اینم که همه واسه زنم راست کنن ولی فقط من بکنمش اونم خوشش میاد حشریتر میشه تو پاساژ رسیدیم یکم شلوغ بود مهناز جلوتر میرفت جلو هر مغازه هم وایمیستاد منم از پشت میچسبوندم به باسن گندش تا اینکه یکم ازش فاصله گرفتم دوتا پسر بچه فکر کنم ۱۵ ۱۶ سالشون میشد ولی درشت بودن یکیشون خوشگل بود ازمن رد شد رسید به مهناز گفت اوووف من بردت بشم فقط کونتو بلیسم مامان جوون مهناز ی اخم کرد بهش من کیف کردم رسیدم ته پاساژ نزدیک ی اساسنسور من گفتم مهناز میرم کافی شاپ تو ی چرخی بزن بعد باهم میریم بالا گفت اخه گفتم عزیز راحت باش من بهت اطمینان دارم گفت باشه من رفتم کافی شاپ وسط مجتمع کلا تا اسانسورا جلو چشم بود مهناز وایستاد جلو ی بوتیک که ی زنو مردم وایسادن چنددقیقه وایسادن زنه قشنگ چسبیده بهش از اینجاشو اززبون مهناز میگم که شب زیرم بود تعریف کرد امید اخرزمون شده زنه اومد بغلم گفت تنهایی گفتم چطور گفت منو شوهرم اومدیم بچرخیم دوس داری باهم بچرخیم گفتم نه شوهرم کافی شاپ نشسته نشونت دادم گفت حیف جیگر شوهرم خوشش اومده بود ازت گفتم جان گفت شوخی کردم باهم خندیدیم شمارشو داد بهم گفت اهل تهرانیم اومدیم شمال تفریح ویلا داریم دوستای خوبی میشیم گفتم ممنون وای امید دیدی قشنگ از کنار داشت کونموووو میمالید گفتم جووون خوب گشنش بوده گفت اوووم تو ناراحت نشدی گفتم نه عشقم خوبه همه تو کف کوس کونتن جیگر گفت خفه شووو بکن منوووووووو منم تا ته کرده بودم توکوسش وووی جرم بده شوهر کوسکشم جربده منوووووو منو جنده کن اوووووم اره وای امید دیگه تنهام نزار جاهای شلوغ اذیت میشم پرسیدم چیشد مگه کیرمو کشیدم بیرون یکم استراحت کنیم کوسشو بادست میمالیدم تعریف کرد رفتم دم اسانسور شلوغ بود رفتم تو یهو دیدم اون دوتا پسربچه ها هم اومدن تو ۷ نفر تو اسانسور بودیم اون پسره که متلک انداخت ته اسانسور پشت من بود دوستش جلوم چنتا زنو مردم بودن طبقه ۴ همه پیاده شدن خواستم پیاده شم دیدم ازپشت گرفت خواستم جیغ بزنم ترسیدم ابروریزی شه کی فکرشو میکرد اخه جا بچه من بود سفت گرفت تورقران نرو مجید زود دروببند ترسیدم وسط دوتا بچه پررو مجید گفت خاله من کاری ندارم فقط حمید میخواد بماله لطفا درک کن میدونم شما جای مادرمونی زبون باز بیشرف ارومم کرد یجوری بود باورم نمیشد رفتیم تا طبقه دهم از پشت سینمو گرفته بود کیر گنده ای داشت سفت گذاشته بود لای چاک باسنم از رو لباس میمالید وحشیانه اولش درد داشت ولی بعدش خوشم اومد امید ناراحت نشیا تقصیر خودت بود تنهام گذاشتی

ادامه دارد…

نوشته: Mn1357456

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها