داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس زنم با راننده تریلی

سلام من اکبر هستم زنم لیلی ما 6سال که ازدواج کردیم بچه هم نداریم بعضی وقتها که سکس میکنیم به لیلی میگم دوست داشتی یه کیر دیگه اینجا بود به 2تا کیر حال میدادی اوایل سفت میگفت نه ولی کم کم باهام همکاری میکرد میگفت اره یه کیر تو کسم باشه یه کیرم ساک بزنم و حال توپ میکردیم 1 ماه پیش عروسی پسر عمم بود رفتیم تهران شب بعد از مراسم راه افتادیم به سمت شهرمون(اصفهان)اول جاده قم که افتادیم به لیلی گفتم شلوارتو دربیار یکم این کسو بمالم یه حالی بکنیم اونم شلوارشو تا زانو کشید پایینو کیر منم از تو شلوار در اورد و خلاص مشغول شدیم نزدیک پلیس راه قم که شدیم دیدم میخواد شلوارشو بکشه بالا گفتم نمیخواد نصف شبی که تو ماشین پیدا نیست ما هم که از تو شهر نمیریم نذاشتم شلوار بپوشه تو همون حالت به راه ادامه دادیم پلیس راه را که رد کردیم یه مرده کنار خیابون ایستاده بود دست بلند کرد که ما سوارش کنیم من توجه نکردم و ازش رد شدیم و به لیلی گفتم خوب بود سوارش میکردیم لیلی گفت با این وضعیت چه طوری سوارش میکردیم من گفتم طوری نیست بابا مردم که کس ندیده نیستند بعدشم شاید اومد کمک من دستم بنده دارم رانندگی میکنم یه دستی به کس و کونت کشید لیلی گفت تو کسخلی چیزی هستی گفتم نه برای خودت میگم گفت من نمیخوام زحمت نکش و دولا شد شروع کرد ساک زدن من همین جوری که رانندگی میکردم تریلی ها را دیدم که تو پارکینگ کنار جاده زده بودن کنار به لیلی گفتم حالا که اون مرده را سوار نکردیم بریم سراغ راننده تریلی ها دیدم هیچی نگفت انگار بدش نیومد من دیگه ول نکردمو همش از 2تا کیر حرف میزدم حسابی داغ کرده بود انگشت منم مدام تو کسش داشت میچرخید من دیگه دیونه شده بودم همین جوری که داشت کیرم میمالید ابم اومد و به لیلی گفتم میخوای یجا وایسم برات بمالم تا تو هم بشی که گفت نه برو تو راه بودیم یه شاسی اومد از ما سبقت گرفت رفت من به لیلی گفتم اگه بخوای به یکی کس بدی به شاسیه میدی یا راننده تریلی گفت به شاسیه گفتم چرا گفت خوب اون تمیزه راننده متریلی معلوم نیست چند روزه حموم نرفته منم گفتم راننده شاسیه هر رز یکیو بلند میکنه میزنه توش براش اما راننده تریلیه الان تو کفه چند روزی تو جاده هست دور از زن و خونه قدر کسو میدونه روی چشمش میذاره دیگه نزدیکیای سلفچگان بودیم همین جوری که میرفتیم دیدم یه تریلی تنها تو پارکینگ هست من زدم کنار لیلی گفت چیکار میکنی گفتم هیچی ببینم راننده ادم خیرخواهی هست یا نه بیاد کمک من این کسو از خمار ی کیر در بیاره از ماشین پیاده شدم یه سیگار روشن کردم دیدم راننده هم بیرونه یه سلام علیکی کردم یه سیگار بهش تعارف کردم گفت ممنون تازه خاموش کردم گفت خوابم گرفته زدم کنار یه آب به سر و صورتم بزنم و راه بیوفتم من گفتم کار شما هم سخت هست همش تو جاده تک و تنها خسته میشین من و زنم که یه بار اومدیم تو جاده همش هم بمال بمال به راه بود خسته شدیم شما که دیگه هیچی اینو که گفتم چشای راننده گرد شد و گفت من که اگه شرایطو تو را داشتم تا بندر یه کله میرفتم بهش گفتم راستی میشه خانم من تو ماشینو شما را ببینه میگه دوست دارم ببینم داخل کابین تریلی چه طوریه گفت باشه بگو بیاد منم اومدم پیش لیلی گفتم پاشو که یه کیر مشتی برات جور شد گفت چیکار کنم گفتم من بهونه تو ماشین یارو رفتن را جور کردم دیگه بقیش با خودت گفت باشه اومد پایین با هم رفتیم پیش راننده و سلام علیک دیدم راننده دستشو دراز کرد دست داد با زنم منم پیش خودم گفتم خوارکسده کس لیسو ببین با من دست نداد اما با لیلی چرا گفت برین بالا ببینید من گفتم میخوام یه سیگار بکشم بی زحمت خودت ببرش بالا همه چیزو نشونش بده یارو با یه لحنی گفت همه چیزو من گفتم اره همه را نشونش بده زنم امود بره بالا که دیدیم راننده کمش کرد رفتن داخل ماشین من چند دقیقه ایستادم بعد رفتم بالا دیدم بله لیلی داره کیر راننده را میماله و رانندهم مشغول سینه های لیلی گفتم برو عقب رو تخت دراز بکش راحت لباساتم در بیار لیلی همین کارو کرد و رفت خوابید رو تخت راننده همش قربون صدقش میرفت کیرش در اورد یه کیر معمولی مثل کیر خودم داد دست لیلی خودشم داشت کس لیلی را میخورد دیگه جا نبود من برم مشغول بشم من روی صندلی داشتم اونا را میدیدم و کیرم را میمالیدم راندده دیگه طاقت نیورد و کیر و کرد تو کس لیلی تلمه هاش را شروع کرد منم رفتم و سینه های لیلی را میمالیدم و میگفتم حال میده این کس دیگه اروم میگیره لیلی میگفت اره راحت شدم یه چند دقیقه ای راننده کرد و آبش اومد ریخت رو دل لیلی و به من گفت بفرما نوبت شماست من جامو با راننده عوض کردمو کردم تو کس لیلی با چنتا تلمه آبم اومد من ریختم روی آب راننده که رو دل لیلی بود اومدم پایین به لیلی گفتم تو هم آبت اومد گفت آره چند بار دیگه آب رو دلشو پاک کردم و لباس پوشیدیم و شماره راننده را گرفتیم تا اگه دوباره خواستیم بهش زنگ بزنیم بریم تو خونه که یه حال توپ بکنیم و بعد خدا حافظی کردیم راه افتادیم ممنون که وقت گذاشتین

نوشته: اکبر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها