داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس پسرعموی مجردم با زنم

سلام من اسماعیلم و 37 سال سن دارم. اسم زنم هم شیدا هستش و اونم 34 سالشه این داستانی که مینویسم برمیگرده به سال 99 که من و زنم همون سن رو داریم. من یک پسرعمویی دارم که چند سال از من و زنم کوچیکتره و زنم تو یک خانواده مذهبی زندگی میکنه. من سکس یکی از اون شب هارو براتون مینویسم و این چهارمین سکس پسرعموم با زنمه و اینو هم براتون بگم که پسر عموم و زنم دو سالی میشه که باهم چت میکنن و عکسای سکسی به هم میفرستن . با اینکه میدونن که من در جریان همه چیز هستم ولی گاها دعواشون میشه و قهر میکنن ولی آخرش آشتی.

اون شب شام بابام و برادرهام دعوت کرده بودیم خونمون و من وسط مهمونی به پسرعموم پیام دادم و گفتم داداشم روز جمعه میره ارومیه و احتمال داره زنم شیدا هم بره و ازش سوال کردم که تا اون موقع میتونی بیای. پسرعموم هم گفت اگه موقعیت شد امشب بیام؟ گفتم آره بعداز اینکه مهمونا رفتن چون دخترم که الان 8 سالشه نمیخوابید بهش گفتم دخترم برو بگیر بخواب فردا دیر پامیشی اونم به حرفام توجهی نمکیرد و برحسب عادت که هر شب به بهانه کارتون دیدن گوشیم رو میگرفت امشب استثناعا گوشیمو ندادم بهش. از اون طرف هم پسرعموم بهم پیام میداد که چی شد من ساعت 1 میخوابم ها و اگه خبری از تو نشد دیگه بیخالش بشو. من تا دیدم زنم گوشیشو تو اتاق خوابمون برداشت و اینستاگرامش رو بررسی کرد از اتاق خوابمون بیرون رفتم و اومدم اتاق خودم که بغل اتاق خوابمون بود.به زنم پیام دادم و گفتم به پسرعموم گفتم که بیادها چون پیش دخترم نمیتونستم بگم. زنم هم نوشت تو غلط کردی با اعصابم بازی نکن. منم گفتم باشه. به پسرعموم پیام دادم و گفتم اینطوری جابمو داد. اونم گفت تو کاریت نباشه من دارم مخش رو میزنم. گفتم راضیه؟ گفت داره ناز میکنه ولی من الان تو راهم و دارم به خونتون میرسم. بعداز 10 دقیقه دوباره پیام داد و گفت بیا دم در من دارم میرسم، منم یواشکی آروم از پشت در اتاق خوابمون نگاه کردم دیدم زنم شیدا به پشت خوابیده و پوشیش رو هم کنار گذاشته، میدونستم که با صدای در اتاق حال خونمون از خواب بیدار میشه ولی مطمئن بودم که اونم دوست داره با پسرعموم دوباره سکس کنه. دررو باز کردم و آروم آروم از پله ها پاییین رفتم و از در خونه برادرم اینا گذشتم چون ساختمان ما آپرامان دو طبقه هستش و طبقه پایین خونمون برادر کوچیکترم میشینه و اینو هم بگم این چند روزه خانمش رو برده بود ارومیه پیش مادرش و خودش تو خونه تنها میخوابید. در بیرون رو باز کردم و پسرعموم اومد تو و آهسته از پله ها بالا رفت و منم پشت سرش. دیدم پسرعموم رفته تو اتاق خوابمون و از پشت زنم شیدا رو بغل کرده و با دقت که گوش دادم زنم بهش گفت مگه نگفته بودم نیا چرا اومدی؟ پسرعموم هم یه چیزی گوشش پچ پچ کرد که نشنیدم چی گفتش. بعد اومد در اتاق رو ببنده که بهش گفتم خواهش میکنم بذارید منم ببینم گفت نه چون راحت نیستم اگه تو ببینی. منم گفتم باشه ولی از شانس من لای کلید باز بود و از اونجا به سختی میتونستم سکسشون رو ببینم، دیدم شیدا دراز کشیده و پسرعموم هم جلوش دراز کشیده و زنم داره لباس اون رو درمیاره، بعدش با کمک پسرعموم لباس خواب خودش رو که یک تاب با یک شلوارک صورتی بود رو درآورد و کاملا لخت شده بودن. بعداز اینکه حسابی از پسرعموم لب میگرفت در حالی که تو سکس خودمون زنم اصلا بهم لب نمیداد. صدای ماچ و ملچ ملوچ لبشون اتاق رو برداشته بود، تخت خواب دخترم هم کنار تخت ما بود و دخترم رو به دیوار خوابیده بود و یک پتو پشت سرش کشیده بودن که اگه دخترم برمیگشت نمیتونست ببینه. وسط های سکس که زنم به پشت دراز کشیده بود و پسرعموم هم کیر کلفتش رو از پشت داخل کوس زنم گذاشته بود و داشت تلمبه میزد زنم بلند شد و اومد یک لباس جلوی کلید قرار داد و من نتونستم مابقی سکسشون رو ببینم و فقط صدای پچ پچشون رو گاها میشنیدم که زنم میگفت اووووف کوسم میسوزه پسرعموم هم میگفت الان براش خیسش میکنم و با بسه بسه گفتن زنم فهمیدم داره کوس زنم رو میخوره بعد زنم میگفت آره همینه بذار تو بعد بیا بالاتر، فهمیدم دراز کشیده روی زنم و کیرکلفتش هم داخل کوس زنمه و چون قد پسرعموم یکم کوتاه تر از زنم هستش کیرش رو گذاشته داخل کوسش و یکم بالاتر اومده. اون شب پسرعموم 2بار زنم رو کرد و هر سری آبش زودتر می اومد – بار اول حدودا 20 دقیقه طول کشید بار دوم 8 دقیقه تا اینکه زنم و پسرعموم از اتاق بیرون اومدن و رفتن دستشویی . پسرعموم حاضر شده بود که بره ولی من نمیخواستم بره و میخواستم بازم سکس کنن چون پسرعموم قبلاها گفته بود دوست دارم تا صبح باهاش سکس کنم و پیشش باشم زنم رفت از یخچچال برامون میوه آورد و پذیرایی کرد. زنم هم همینطوری با تاب و شلوارک و موهای بازش داشت جلوی پسرعموم راه میرفت. دیدم پسرعموم که دید زنم رفت اتاق خواب تا تخت خواب رو مرتب کنه اونم بدنبالش رفت تو اتاق که شنیدم زنم گفت باز چی شده و اونم گفت میخوام قبل از رفتن بازم بکنمت و برم اونم با ناز و اکراه قبول کرد این سکس سومی هم 10 دقیقه طول کشید و زنم وسطهای سکسش میگفت کوسم داره میسوزه دیگه بسه. اون شب زنم شیدا نذاشت که منم بکنمش برا همین تنها شلوارکش رو پایین کشیدم و کوس قرمز پر از آبش رو دیدم و حسابی جلوی زنم جق زدم و آبم رو رو دستمال کاغذی خالی کردم. پسرعموم موقع رفتن گفت 4 یا 5 مدل پوزیشن سکسمون بود و زنت لخت رو کیرم سوار شده بود و برام حال میداد که نتونستم خودم رو کنترل کنم و آبم زود اومد. گفت بازم میام خیالت راحت. سکس پنجم رو هم براتون مینویسم. پایان

نوشته: اسماعیل

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها