داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس در شب عروسی با خواهر زنم شهناز بانو

با سلام خدمت دوستان عروسی برادر خانمم بود یه شب به یاد ماندنی و خارق العاده. تقریبا وسط عروسی بود که بچه ها اومدن صدا کردن که بیا تو مجلس زنونه شاباش بده ما رسم داریم ،رفتم تو با خجالت زود شاباش رو دادم اومدم بیرون ،همین که میخواستم بیام بیرون خواهر زنم اومد جلوی در بهم گفت کجا باید بیای با خانمت و من برقصیم بهش گفتم حرفش رو نزن به زور برد تو وقتی دستم رو گرفته بود دست راستم خورد از جلو به کس اش دستم رو نکشیدم یه دقیقه شد که دستم موند یه لحظه آه صداش رو شنیدم یه لبخندی بهم زد رفتیم واسه رقصیدن ،تو رقص هم لامصب نیومد خودش رو میمالید به کیرم ،منم که راست کرده بودم داشتم میمردم بالاخره تموم شد اومدم بیرون رفتم مجلس آقایون،نیم ساعت نشده بود که یه اس واسم فرستاد که بیا بریم خونه تا لباسم رو ورداریم بیاریم،منم بهش اس دادم مگه شوهرت کجاست که من برم بهم گفت اون مست کرده حال نداره تو اتاق پروف تالار خوابیده اومد پایین رفتیم ،رسیدیم خونه بهم گفت منم میترسم بیا باهم بریم ورداریم منم که از خدام بود رفتیم خونه همون وسط حال بهم گفت اینجا بشین من بیام رفتن و اومدنش دو دقیقه نشد که گفت بیا اتاق خواب ببین کدوم لباس رو بپوشم گفتم من که ندیدم بدون خجالت اونیکه پوشیده بود رو جلوم درآورد وای به جان خودم یه شورت قرمز بندی و توری پوشیده بود قشنگ معلوم بود که سفید سفید کرده فقط مونده اونم دربیاره بزاره تو دهنم بلند شدم گفت بلند نشو بزار بپوشم بعد تا میخواست سرش رو بکنه تو کمد از پشت گرفتمش،کمرش رو فشار دادم کون رو داد به عقب گفت احمق میخواستم امتحانت کنم که رد شدی زود شورتش رو درآوردم شروع کردم به خوردن کس آبدارش بالاخره بعد از کمی خوردن دیدم داره حال میاد انداختنش رو تخت سر کیرم رو گذاشتم رو کس اش مثل جارو کشید تو شروع کردم به تلمبه زدن یه 10دیقه تلمبه زدم گفت تو رو خدا بزن در نیار تا به حال اینقدر حال نکردم از سکس منم که از خدام بود که فقط کس اش رو جر بدم بالاخره اونقدر زدم که ارضا شد بلند شد سر کیرم رو گرفت گفت فدای کیرت بشم که امشب بهم خوش گذشت چنان ساکی برام زد که تا به حال تجربه ساک نداشتم آبم رو چنان خورد که انگار آب میوه خورد بلند شدیم زود لباس پوشیدیم رفتیم مجلس ،وقتی مجلس تموم شد دیدم داره با شوهرش دعوا کرده که تو مجلس خوابیده اومد تو ماشین ما نشست گفت میرم خونه شما سه روز موند خونه ما این سه روز رو هر روز میریم باغ سکس میکنیم میایم

نوشته: علی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها